مرور رده

یادداشت‌ها

عکس فوری (۲۳۰): دیکتاتورها از دیکتاتوری می ترسند!

ولادیمیر پوتین بی‌شک سرنوشتی جز بد‌اقبال‌ترین دیکتاتورهای تاریخ (هیتلر، موسولینی، قذافی، صدام...) نخواهد داشت. و این  لزوما «مرگ» نیست. بلکه ننگ و نفرینی ابدی است که تا قرن‌ها و هزاران سال دیگر با نام او همنشین خواهد شد و نسل اندر نسل نه…

کوته‌نوشت‌های سینمایی (۸): طعم گیلاس

سینمای کیارستمی یکی از بهترین نمونه‌های پیوند امر محلی و امر جهانی است، کاری که در شرایط جهانی‌شدن مبتنی بر سینمای تجاری هالیوودی از یک سو و کلیشه‌های اگزوتیستی غرب از کشوری بسته چون ایران، کاری بسیار سخت بوده است. کیارستمی عمر سینمایی خود…

ماکرون، لوپن: یک قدم تا دوزخ

پنج سال پیش، در دور دوم  انتخابات ریاست جمهوری فرانسه، یک جوان راست‌گرای وابسته به محافل سرمایه مالی، در برابر نماینده خانواده‌ای نسل‌اندر نسل راست افراطی، فاشیست، ضد اروپا، ضد‌روشنفکران و ضد‌مهاجران قرار گرفت. پهنه سیاسی زیر و رو شد. اما…

عکس فوری (۲۲۸): جهان به روایتی اسپینوزایی

نیازی به آن نیست بسیار «اخلاق»باور بود یا مدعی آن تا خود را از گرسنگان ِ شهرت و ثروت متمایز کرد. راز ِ فروتنی ِ ساده‌دوست و لذت‌بخش اپیکوری، لزوما «خود» را کمتردیدن یا ندیدن و «دیگری» را بیشتر دیدن نیست. می‌توان انسان‌شناس بود اما این را…

کوته‌نوشت‌های سینمایی (۷): پرسونا

پرسونا (1966) اینگمار برگمان (1918-2007) برخی از فیلمسازان را نمی‌توان در معنای متعارف، «فیلم»‌ساز دانست. برگمان در «شکل» فیلم‌هایش به نمایشنامه‌نویسی نزدیک است و فراموش نکنیم که او نمایشنامه‌نویسی برجسته نیز بود. دکور و چیدمان فیلم‌هایش…

یک فاشیسم مبتذل

برخی از آدم‌ها، به دلیل محدودیت ذهنی خود و گسست‌شان از جهان، گمان می‌کنند واژه ‌هایی نظیر «فاشیسم» (fascism) یا «نژادپرستی» (racism) را باید تنها در معنای تاریخی محدودشان به کار برد. بنابراین فاشیسم را باید تنها به معنای حزبی در…

کوته‌نوشت‌های سینمایی(۶): زشت، کثیف و بدجنس

زشت، کثیف و بدجنس (1976) اِتوره اسکولا (1931-2016) اسکولا از برجسته‌ترین سینماگران ایتالیاست که کار خود را پس از دوره نورئالیسم در دهه 1960 با فیلمی کمابیش متوسط با عنوان «بیا درباره زن‌ها حرف بزنیم»(1964) آغاز کرد که نه قسمت داشت و…

نوروز با طعم اسپری فلفل در سرزمین ادب و هنر

گر مسلمانی از این است که حافظ دارد   /    آه اگر از پی امروز بود فردایی آغاز یک یادداشت با جمله کلیشه‌ای «یک بار دیگر...» تا حدزیادی نه تنها خسته کننده و دردآور شده، بلکه گمان می‌کنم ما را به یک بی‌معنایی و یا بهتر بگویم به نوعی…

برای بانوی نمادها: سودابه فضایلی

نمادها و آن‌گونه که سودابه فضایلی گاه سخن گفته است، «غرایب»، جهان خود را دارند: جهانی که راه یافتن به آن ساده نیست. زیرا راه‌ها و کوره‌راه‌ها، باغ‌ها و کوچه‌باغ‌ها، دروازه‌ها و درب‌های پنهان، گوشه‌های روشن و تاریک خود را دارند. از بیرون…

فاشیستها کی دست از سر مردم ایران برمی دارند؟

درباره یک اهانت فاشیستی و تازه به دوران رسیده به فرهنگ ایران توهین‌های عمومی ( بدون آنکه پی‌آمدی قضایی برای توهین‌کنندگان داشته باشند) از طریق رسانه‌های سراسری به بهانه لودگی و مسخره‌بازی، همچنان ادامه دارند. توهین‌هایی به اقلیت‌های…