کوته‌نوشت‌های ِاجتماعی (۲۰): نظریه آشوب، اثر ِ پروانه‌ای ِ امر ِاجتماعی

 

در ادبیات ِعلمی، مفهوم ِ «نظریه آشوب» و «اثرپروانه‌ای»، به ریاضیات و فیزیک و نام دانشمند آمریکایی، ادوارد لورنتس پیوند خورده‌اند. لورنتس در سال ۱۹۷۲ در کنفرانسی پرسشی را مطرح کرد: «آیا بال زدن پروانه‌ای در برزیل می‌تواند منجر به گردبادی در تگزاس شود؟» درعلوم اجتماعی، مباحثی چون عدم قطعیت، سیّالیت، مخاطره و اندیشه پیچیده، ما را به این نظریه نزدیک می‌کنند. اما این نظریه هم در فلسفه و هم در علوم اجتماعی ریشه‌های گوناگونی دارد: انسان‌شناسان مهمی چون سالینزو آپادورای نیز سال‌ها از این نظریه در اندیشیدن بر پدیده‌های متاخر ِ مدرنیته استفاده کرده‌اند. در سال ۲۰۰۵، دو انسان‌شناس، مارک مسکو و فرد دیمون، کتاب بسیار مهمی با عنوان «درباره نظم ِ آشوب» منتشر کردند که مجموعه از جُستارهایی بود درباره تاثیر جزء بر کل در فرایند‌های غیرخطی ِ تحول ِ جوامع انسانی که هرچه بیشتر، پیش‌بینی ناپذیرند. امروز، بازخوانی تاریخی-انسان‌شناختی «گذشته» و «جزء» (حاوی میلیون‌ها اثر پروانه‌ای) برای درک و تحلیل ِ پارادوکسیکال حال و آینده‌ای اجتماعی و هر‌چه مبهم‌تر ضروری می‌نماید.

ناصر فکوهی / ۱۴۰۱