مرور رده

مقاله‌ها و ترجمه‌های کوتاه

بوطیقای شهر (۷۲)

پیرسانسو برگردان ناصر فکوهی و زهره دودانگه ما می‌توانیم لذت و شادمانی‌ای که این تظاهرات به آنها می‌داد را درک کنیم: اینکه از خیابان قوی‌تر باشند، یعنی از جامعه قوی‌تر باشند، اینکه در کاری شرکت کنند که بزرگ و تأثیرگذار باشد، اینکه واقعاً…

انسان‌شناسی درد و رنج (۸۴)

داوید لوبروتون برگردان ناصر فکوهی و فاطمه سیارپور یک درد مُبهم: زایمان ، «یک شادمانی زجرآور» ژرژ بتای، تجربه درونی زایمان‌های سنتی در زایمان، درد، نه به یک بیماری مربوط می‌شود و نه به یک تصادف؛ درد، سخت و مقطعی است و مادر…

بوطیقای شهر (۷۱)

پیرسانسو برگردان ناصر فکوهی و زهره دودانگه میان? خیابان اِشغال می‌شد: نمادی دوگانه؛ از یک سو انسان‌هایی که هرگز صدایشان را نمی‌شنیدیم، زیرا در کارخانه‌ها و کارگاه‌ها زندگی می‌کردند، فرصت می‌یافتند که خود را به نمایش گذارند، و در میان؟ یک…

انسان‌شناسی درد و رنج (۸۳)

داوید لوبروتون، برگردان ناصر فکوهی و فاطمه سیارپور «رییس گروه، سه زخم به من نشان داد که روی آرنج خود داشت و گفت: باید یاد بگیرم که مثل یک هنرمند خودم را زخمی کنم. بعد، او به من یک تیغ ریش‌تراشی داد و نشانم داد چطور باید روی رگم زخم بزنم…

بوطیقای شهر (۷۰)

پیرسانسو برگردان ناصر فکوهی و زهره دودانگه به صورتی عام می‌توان گفت که در شهری کاملاً جدید، احتمال تظاهرات سیاسی کمتر به نظر می‌رسد. از همان ابتدا، خیابان‌ها آکنده از خودروها هستند، رهگذران بی‌وقفه در گذرند. این فعالیت‌های خستگی‌ناپذیر…

انسان‌شناسی درد و رنج (۸۲)

داوید لوبروتون برگردان ناصر فکوهی و فاطمه سیارپور آن‌هایی که در آخرین مرحله آویخته شدن مشارکت می‌کنند، کسانی‌اند که داوطلب شمن شدن هستند: کسانی که «همانطور که آویخته شده‌اند، به خورشید خیره می‌شوند»؛ طناب‌ها از خلال پوست سینه آن‌ها عبور…

شوریده در بند

اشاره شوریدگی دختری که بسیار زودتر از حد تصور ناچار شد بارِ یک زندگی را بر دوش بکشد و با به بند کشیدن خود یک زندگی را سامان دهد؛ «نام»ی که با تراژدی او زاده شد تا به نامی نیاکانی بدل شود و به رغم ابدیت، جاودانگی را برایش به ارمغان بیاورد…

انسان شناسی درد و رنج (۸۱)

انسان‌شناسی درد و رنج، نوشته داوید لوبروتون، برگردان ناصر فکوهی و فاطمه سیارپور سپس جوانان در حالی که هنوز سیخ‌ها و اشیائی که به آن‌ها آویخته شده، بر بدنشان آویزان است، به مرکز روستا برده می‌شوند. ماندان‌ها همان‌طور که فریاد می‌کشند، یک…

بوطیقای شهر (۶۹)

پیر سانسو، برگردان ناصر فکوهی و زهره دودانگه در اینجا تصویر دیگری نیز افزوده می‌شود، تصویر انحراف‌یافتگان. آنها جادۀ انقلاب را ترک گفته‌اند، جاده‌ای که باقی ماندن در آن کار ساده‌ای نیست زیرا هرروز خود را دوباره ابداع می‌کند.…

انسان شناسی درد و رنج (۸۰)

داوید لوبروتون برگردان ناصر فکوهی و فاطمه سیارپور در واقع، اغلب درد کشیدن به دلیل بی‌رحمی موجود در مناسک، نوعی افتخار برای مردان به حساب می‌آید (مورینیس، ۱۹۸۵). اگر جوان ناخواسته فریادی بکشد و یا وحشتی آشکار از خود نشان بدهد، یعنی از…