موزه خیال (۲۳): توهمات شمنی

سوررئالیست‌ها در بحث خلاقیت هنری، موضوع آزاد کردن ناخودآگاه را از فشار و بندهای الزام‌آور اخلاقی  و اجتماعی از خلال نوشتار اتوماتیک سخن می‌گفتند و بر این باور بودند که هنرمند نویسنده  باید نوشتن با چنان سرعتی بنویسد که نتواند بر شکل و محتوای اندیشه‌‌ خود متمرکز شود و در نتیجه نوشته و افکارش شکل کاملا خود انگیخته بگیرند. همین تجربه را به صورتی دیگر در شکلی  دیگراز هنر نیز سورئالیست، در نزد مارسل دوشان(۱۸۸۷-۱۹۶۸) نیز می‌بینیم  که در آن، وی شیئی هنری را از چارچوب اجتماعی‌اش خارج می‌کرد و در فضایی زیبایی‌شناختی قرار می‌داد که به آن بُعدی هنری می‌داد. آثاری که بر آن‌ها نام «پیش ساخته» (ready-made) گذاشته بود. هانری میشو (۱۸۹۹-۱۹۸۴) نقاش و هنرمند دیگر فرانسوی نیز از گونه‌ای «اختلال روانی تجربی» (psychose expérimentale) سخن می‌گفت و آن را در نزد نویسندگان و شاعرانی چون برتون و الوار،  در فرایندی نزدیک به جنون  به یک «نقد بر خود ِ بحرانی» (l’auto-analyse critique ) تعریف می‌کرد. مطالعات انسان‌شناسان اما در اینجا نیز (عمچون در بدوی‌گرایی یا پریمیتویسم  در نقاشی پیکاسو و دیگران) تاثیر اصلی را  برخاسته از  فرایندی اجتماعی از هنری می‌دانند که در نزد مردمان موسوم به «ابتدایی» به چشم می‌خورد. این امر در نزد شمن‌های آمازون پیشینه‌ای طولانی دارد. شمن‌ها که باید از جادوگران متمایزشان دانست برخلاف این گروه ادعایی در تغییر واقعیت  نداشتند بلکه خود و بدن خویش را را واسطه و «رسانه» ای تلقی می‌کردند که با گروهی از  رفتارها که میرچیا الیاده بر آن‌ها نام «مناسک شمنی» می‌گذارد از جمله ریاضت‌کشی و در آمازون غربی از جمله با مصرف مواد مخدر گیاهی به ویژه مایع  آیاهواسکا (ayahuasca) به موقعیتی خیالین وارد می‌شدند که میان جهان واقعی انسان‌های زنده و جهان خیالین انسان‌های  درگذشته تعلق داشت تا آن‌ها را بنا بر وظیفه خود وارد ارتباط با یکدیگر کنند: نوعی خلاقیت در ترسیم نقاشی  در این موقعیت به هنری اجتماعی دامن می‌زند  که هنر روان‌زده (art psychétique) نامیده می‌شود. هنری که با از کار انداختن خودآگاهی فرد و فرو بردن او در موقعیتی میان  خواب و بیداری همچون «هیپنوز» فرویدی، کار نقاشی او را در آن حالت را به بازتابی از تصورات روحی‌اش تبدیل می‌کرد. جهانی شدن مصرف این ماده از نیمه قرن بیستم به گسترش این هنر در بازار جهانی هنر نیز دامن زد.

آدرس نمایشگاهی درباره هنر توهمات شمنی در موزه مردم‌شناسی پاریس

https://www.quaibranly.fr/en/exhibitions-and-events/at-the-museum/exhibitions/event-details/e/shamanic-visions-40094
 

۱Henri Michaux, peintre et écrivain (1899-1984) a refusé d’appartenir au mouvement surréaliste mais on trouve de nombreuses traces de l’influence du surréalisme dans son œuvre, en particulier dans son œuvre hallucinogène composée à partir de son expérience des toxiques. Cette dernière s’est déroulée dans un contexte expérimental, qui rappelle précisément les expériences des surréalistes, celles de Breton, Éluard, Desnos, qui ont pu les conduire à des états proches de la folie. Henri Michaux de son côté évoque sa « psychose expérimentale » et ce qu’il dénomme « l’auto-analyse critique ».