درسگفتار: خود و دیگری (بخش اول)

خود و دیگری / درسگفتار/ مقدمه/ بخش اول[۱]

در این مجموعه از درسگفتارها به مبحث «خود و دیگری» می‌پردازیم. مبحثی بسیار اساسی و پراهمیت که درک بهتر و عمیق‌تر آن باید نگاهی نسبتاً جامع به آن داشت و موضوع را از چشم‌اندازی گسترده‌ بررسی کرد.موضوعی که تاکنون صدها کتاب و سخنرانی در سراسر جهان به آن اختصاص داشته‌اند. ابتدا به توضیح درباره چند مفهوم اساسی می‌پردازیم و در چلسات آینده خواهیم دید که این مفاهیم چگونه در عمل در زمینه‌های مختلف به‌کار برده می‌شوند. اولین مفهوم، مفهوم «خودبودگی» یا «دیگربودگی» است که آن‌ها را در زبان انگلیسی به ترتیب برابر واژگان selfness و otherness قرار داده‌ایم و البته دو واژه قدیمی لاتینی ego و alter  نیز معادل با «خود» و «دیگری» نیز در علوم انسانی به‌کار برده می‌شوند. نگاه ما به مبحث خود و دیگری، نگاه انسان‌شناسانه و نگاهی از زاویه علوم اجتماعی خواهد بود، هرچند که این مسئله در شکل بین‌رشته‌ای از روانشناسی گرفته تا علوم سیاسی و اقتصادی و زبان‌شناختی . … نیز مطرح شده است. البته این موضوع، در انسان‌شناسی نسبت به دیگر علوم انسانی از اهمیت بیشتری برخوردار بوده است زیرا انسان‌شناسی به خودی خود بر پایه این رابطه و به صورت بین‌رشته‌ای به مسائل می‌پردازد.

دو واژه‌ خودبودگی و دیگربودگی به دو واژه‌ دیگر پیوند می‌خورند. مفهوم «خود» به مفهوم هویت[۲] پیوند می‌خورد. هویت به نوعی مشخص می‌کند که که یک شخص کیست، چیست و چگونه از دیگران متفاوت است و چگونه می‌توان او را شناخت که در ادامه به موضوع این پیوند بیشتر خواهیم پرداخت. واژه «دیگری» که پیوند نزدیکی با مفهوم «خود» دارد، واژه «تفاوت» یا  difference است که گاه در زبان‌های دیگر واژه alternity نیز برای آن استفاده می‌شود که همان معنای تفاوت را دارد که بسیار بر آن تأکید خواهیم داشت.  مسأله خود- دیگری و معادل‌های آن‌ها یا مفاهیم نزدیک به آن‌ها یعنی هویت و تفاوت ما را به مفهوم کلیدی دیگری می‌رساند یعنی مفهوم «تبادل»[۳] که نتیجه رابطه این دو مفهوم اولیه است. مفهوم مبادله یا تبادل یک مفهوم اساسی و حیاتی نیز هست. یکی از مشخصات موجودات زنده تبادل است. مبادله در موجودات زنده هم به‌صورت درونی و هم به‌صورت بیرونی روی می‌دهد. در مبادله‌ درونی، مبادله میان اجزای بدن روی می‌دهد. ساده‌ترین مثال، مبادله اکسیژن و دی‌اکسیدکربن در سرخرگ‌ها و سیاهرگ‌های بدن است. این نوع از مبادله را انسان‌ها و دیگر موجودات زنده همگی دارند و یا مبادله دیگری که بسیار اهمیت دارد مبادله برای تغذیه است. تبادلات با محیط بسیار زیاد هستند. نوع دیگر مبادله البته مبادله میان فرهنگ‌ها است که در ادامه به تمامی این موارد اشاره خواهیم نمود. البته اشاره به جنبه‌های خودبودگی و دیگربودگی در حوزه‌های فرهنگی بسیار خواهد بود و همچنین از پایه‌های بحث خواهیم گفت که اساسشان در زیست‌شناسی است و همچنین از پایه‌های وجودی آن خواهیم گفت، وجودی به این معنا که حتی در خود اصل وجود (سوای اینکه این وجود جاندار است یا بی‌جان)، مفهوم خودبودن و دیگربودن و مفهوم تبادل را داریم،  تبادل با اشیاء و تبادل با یکدیگر. با این حال تأکید ما بیشتر بر رابطه خودبودن و دیگربودن یا رابطه‌ی خود و دیگری در فرهنگ است زیراکه نگاه ما یک نگاه انسان‌شناسانه به موضوع است و این تأکید مهم است زیرا که رابطه‌ی خود و دیگری در فرهنگ، از محورهای اصلی مباحث انسان‌شناسی است.

یکی از پرسش‌هایی که در اینجا مطرح می‌شود این است که چرا خود و دیگری در فرهنگ وجود دارد؟ چرا یک فرهنگ خود را «خود» می‌خواند و فرهنگ‌هایی که جزء او نیستند را «دیگری» می‌داند؟ حال این دیگربودن را می‌تواند به شکل غیرخصمانه، غیر خشونت‌آمیز و بدون طردشدن مد نظر داشته باشد، اما به‌هرحال بین خودش و دیگری تفاوت ایجاد می‌کند تا هویت بیابد. چرا این اتفاق می‌افتد؟ چرا هویت ایجاد می‌شود؟ چرا وجود هویت از لحاظ فرهنگی ضروری است؟ هویت را چرا و چگونه باید مدیریت کرد؟ رابطه میان فرهنگ‌ها را باید چگونه مدیریت کرد؟ پرسش‌های مطرح‌شده در بالا، امروزه که شاهد حرکت به سمت جهانی‌شدن هستیم، اهمیت بیشتری پیدا کرده‌اند. حرکت جهان امروز به سمت فرایند تکثر فرهنگی و تجمیع فرهنگ‌های متفاوت از هم است، سبک زندگی‌های متفاوت از هم، زبان‌های متفاوت از هم و همچنین اشکال مختلف فرهنگی از غذاخوردن و لباس‌پوشیدن (یعنی کارهای روزمره) گرفته تا اندیشه‌ها و سلایق سیاسی و فلسفی و اجتماعی متفاوت از هم، که اما در فضاهای نزدیک به هم زندگی می‌کنند و هرچه بیشتر با همدیگر تعامل دارند. جهانی‌شدن یک مسیر بی‌بازگشت است مگر آنکه خشونت بسیار و پسرفت بسیار بزرگی روی دهد.

به‌نظر انسان‌شناسان فرایند جهانی‌شدن می‌تواند و باید از آنچه که امروزه شاهدش هستیم بهتر شود. به‌عبارت‌دیگر وضعیت کنونی جهان یک نوع تبادل است که مشخصه اصلی آن آسیب‌هایی است که در آن وجود دارد در‌حالی‌که همین تبادل اگر بتواند به سمت مدیریت بهتر و با‌کیفیت‌تر حرکت کند و فرهنگ‌ها با همدیگر روابط بهتری برقرار کنند، علاوه‌بر‌آنکه هرکدام از فرهنگ‌ها با یکدیگر روابط بهتری ایجاد می‌کنند، روابط عناصر درونی‌شان نیز بهتر خواهد شد و خود آن فرهنگ‌ها با بیرون از خود، یعنی آنچه که ما آن را طبیعت یا پیرامون می‌نامیم (یعنی هرآنچه که خارج از ماست) روابط مبادله‌ایی بهتری ایجاد خواهند کرد که این وضعیت ما انسان‌ها را بهتر خواهد کرد. اما اگر روابط فرهنگ‌های کنونی به‌شکلی که اکنون وجود دارد تداوم یابد، همان‌طور‌که همگی شاهد بوده‌ایم، بحران‌های بزرگ سیاسی، اجتماعی و اقتصادی روی خواهند داد. وضعیت پُرتنشی که امروز در دنیا وجود دارد که دائماً کشورهای مختلف در جنبه‌های مختلف دارای مشکلات هستند و از طرف دیگر در روابطشان با طبیعت مشکلات فراوان دارند که در این‌ باره به‌طور مداوم هشدار داده می‌شود که نحوه‌ ارتباط انسان با طبیعت به گونه‌ای نیست که بتواند تداوم بیابد بلکه این نوع از ارتباط هم انسان و هم طبیعت را به خطر جدی می‌اندازد و البته خود انسان را بیشتر در معرض تهدید قرار می‌دهد. اینها مباحثی است که در طول ده جلسه به آنها خواهیم پرداخت.

پرسش نخست که پاسخش را بدهیم، درباره هویت است که هویت چیست؟ این واژه بسیار استفاده می‌شود و در دوران جدید استفاده از این واژه بیشتر نیز شده است که خود نشانگر اهمیت آن است حال چه به‌صورت سلبی چه به‌صورت ایجابی. برخی معتقدند که هویت‌ها نباید محدود، بسته و یا دارای مرز باشند، و باید بین افراد مختلف روابط آن‌قدر زیاد باشد که به‌نوعی در همدیگر حل شوند. این یک تز است که پایه و اساسش را بر ازمیان‌برداشتن مرزهای میان خود و دیگری می‌گذارد که طبیعتاً در چنین حالتی چیزی به نام هویت نخواهیم داشت. در مقابل عده کثیری از کسانی که در حوزه فرهنگ کار می‌کنند معتقدند که راه درست مدیریت خود و دیگری، من و دیگری، یا یک فرهنگ با فرهنگ دیگر، در ازمیان‌برداشتن کامل مرزها نیست بلکه راه درست آن است که نسبت به یکدیگر بی‌تفاوت نباشند و امکان تبادل با همدیگر را ایجاد کنند.

 

[۱] نظریه‌های خود و دیگری/ بخش اول / مقدمه / ۲۶ تیر ۱۴۰۰ /درسگفتار ناصر فکوهی / آماده‌سازی برای انتشار، ویرایش نوشتاری و علمی: سامال عرفانی  ـ آبان ماه ۱۴۰۲

 

[۲] .Identity

[۳] .Exchange