کتاب پنجاه و پنج (۳۱): محمدرضا شجریان
شیراز است. حافظیه. گرمای تابستان. شب است و بادی آرام. جوان، پیراهن سپیدی برتن، لاغر و ساده و بیآلایش پوشیده و روی زمین نشسته است . میان آوای نوازندگانی که احاطهاش کردهاند؛ خجالتزده مینماید. موهای سیاه زیبایی دارد و چهرهای روشن. …