مرور برچسب

کتاب پنجاه و پنج

پاره‌ای از یک کتاب (۴): کتاب پنجاه و پنج

 کتاب پنجاه و پنج/  یادداشت‌های ناصر فکوهی و عکس‌های مهرداد اسکویی/ تهران/ انتشارات اتفاق/  1400   گیزلا وارگا سینایی  دختر زیبای ِ بلند قامت، در خیابان‌های بوداپست قدم ‌می‌زند. شرق برایش جایی دوردست است. جایی میان کاخ‌های رویایی…

کتاب پنجاه و پنج (۳۱): محمدرضا شجریان

  شیراز است. حافظیه. گرمای تابستان. شب است و بادی آرام. جوان، پیراهن سپیدی برتن، لاغر و ساده و بی‌آلایش پوشیده و روی زمین نشسته است . میان آوای نوازندگانی که احاطه‌اش کرده‌اند؛ خجالت‌زده می‌نماید. موهای سیاه زیبایی دارد و چهره‌ای روشن. …

کتاب پنجاه و پنج (۳۰): داریوش شایگان

خانه خلوت است. باغ سبز. کوچه‌های ژنو خسته کننده. و پرسه زدن در پاریس همیشه خوشایند. فیلسوف، در این سویش هانری کربن را دارد و در آن سویش علامه طباطبایی را. کوچک است. خانه‌ای بزرگ و آدم‌هایی که هریک از جایی و فرهنگی آمده‌اند. شاید سرنوشت او…

کتاب پنجاه و پنج (۲۹): احمد شاملو

سنگی شکسته. قلبی له‌شده. شاعری مُرده. سیگاری فرو افتاده. چشمانی نگران. لبانی دوخته. کالبدی بی‌جان. لبخدی بی‌جان. زبانی تلخ. شاعری که بود. شاعری که نبود. این سرزمین با  عاشقانش چه می‌کند؟ روی بستر خوابیده است. منتظر است که مرگ به سراغش…

کتاب پنجاه و پنج (۲۸): خسرو سینایی

خسروی ِ سال‌های دور، جوانی خوش‌رو است و شاد و خندان. برون‌آمده از خانواده‌ای که دوستشان دارد. پدری که برای او  الگویی از صداقت و از خود‌گذشتگی است. با آرزوهایی که دیگران چندان آن‌ها را نمی‌فهمند. خسروی آن سال‌ها باید همچون پدر و سنت…

کتاب پنجاه و پنج (۲۷): مهدی سحابی

همیشه کسی «در جستجوی زمان از دست‌رفته»‌ خود است. کسی مثل سحابی. از تهران به ایتالیا و فرانسه. از سینما به ادبیات و نقاشی. همیشه کسی هست که ظرافت پروست، دنیای  خیالین و واقعیت تلخ زندگی او را با شادمانی و رنج‌ها و خنده‌های شبانه‌اش درک کند.…

کتاب پنجاه و پنج (۲۶): جلال ستاری

کوچه‌های رشت در غروب‌های نمناک شب‌های تابستان. کوچه‌های تنگ خیابان‌های پاریس ِ انقلابی ِ رمان ِ بینوایان هوگو. و کتابخانه‌ای در رشت. فضایی افسانه‌ای که گویی تمام کتاب‌های جهان را در خود جای داده است. در کتابفروشی‌های شهر، پرسه زدن برای…

کتاب پنجاه و پنج (۲۵): محمدعلی سپانلو

تهران، شهر دردمندی است. شهری که بسیار بر آن جفا رفته است. تهران، شهری است که بسیار دشنام می‌خورد. شهر صبوری است: آرام و کم توقع. زشت است اما در زشتی خود، زیبایی شاعرانه‌ای دارد. تهران، شهری است که شاعری عاشق دارد. سپانلو. دانشگاه تهران جایی…

کتاب پنجاه و پنج (۲۴): پری زنگنه

صدایی در خواب، آرام زمزمه می‌کند. صدا از دوردست می‌آید. راه تاریک است. به زحمت می‌توان به سویش رفت.  صدایی فرشته‌وار. ترانه‌های محلی. با قدرت آوازهای کلاسیک بر صحنه یک اپرای شکوهمند.  تهران است. تالار رودکی. پاریس، لندن، نیویورک. آواز در…

کتاب پنجاه و پنج (۲۳): رسول بخش زنگشاهی (۱۳۲۰-۱۳۹۹)

شاید بسیار ندانند «قیچک» چیست. نامی عجیب  برای سازی عجیب. یک ساز زهی؛ می‌گویند تبارش به بربط می‌رسد و در خانواده اروپایی خود‌، یعنی در میان «لوت» ها، آهنگ‌های بی‌شماری برایش سروده‌اند. و با کنسرت‌های فراوانی هم آوا شده‌ است؛ اما در این…