مرور برچسب

فرهنگ عامه

پاره‌ای از یک کتاب (۱۶۶): انسان‌شناسی

رشته انسان‌شناسی تغییر می‌کند و این تغییر شامل موضوع آن نیز می‌شود. انسان‌شناسی در دوره نخستین خود به مطالعه بر جوامع بیگانه با توجه به زمینه‌های بلافصل این جوامع علاقمند بود. این رشته در این زمان به شدت متاثر از آنچه مردم‌نگاری اضطراری…

ایران‏‌شناسى و انسان‏‌شناسى / بخش هشتم و آخر

يكى از ارزنده‏‌ترين آثار در همين بدنه غيردانشگاهى، فرهنگ كوچه اثر احمد شاملوست. اين كار از نظر روش تا چه حد علمى است؟ من فكر مى‏‌كنم اين‏جا فرصت مناسبى براى نقد كتاب كوچه نباشد. اين كار نياز به صرف وقت و بررسى همه‏‌جانبه اثر مزبور دارد و…

ایران‏‌شناسى و انسان‏‌شناسى / بخش هفتم

اما به نظر مى‏‌رسد اين‏جا پرسشى مهم مطرح مى‏‌شود و آن اين است كه ما از يك نظر داراى دو فرهنگ «انتلكتوئل» يا روشنفكرى و فرهنگ «پاپيولر» يا مردمى در جامعه هستيم. در كتاب جامعه‏‌شناسى نخبه‏‌كشى على‏رضاقلى اين نكته محورى مطرح مى‏‌شود كه اغلب…

ایران‌‏شناسى و انسان‏‌شناسى/ بخش ششم

اما يك پارادوكس هم در مردم‏‌شناسى و به تعبيرى در ايران‏‌شناسى ديده مى‏‌شود و آن اين است كه مى‏‌بينيم روشنفكران ايرانى كه سعى در شناخت فرهنگ مردم ايران داشته‏‌اند، در تفسير خود از اين فرهنگ، ايده‏‌هاى روشنفكرى خود را مبنا قرار داده‏‌اند.…

ایران‏‌شناسى و انسان‏‌شناسى / بخش پنجم

در زمينه مونوگرافى يا تك‏‌نگاشت به‏ نظر مى‏‌رسد كه ديگر گرايش عمده‏‌اى در بررسى‏‌هاى مردم‏‌شناختى نيست؛ يعنى كارى كه به‏ وسيله ساعدى و جلال آل‏‌احمد انجام گرفت، جز در كارهاى آقاى صفى‏‌نژاد و آقاى فرهادى (نامه كمره) و ... تكرار نشد. چرا…

ایران‏‌شناسى و انسان‏‌شناسى / بخش چهارم

بله در كنار آن‏چه برشمرديد، مى‏‌توان به مطبوعات كه به جمع‏‌آورى فرهنگ عامه پرداخته و هنوز مى‏‌پردازند - آينده، سخن، هنر، مردم، و ... - و حتى به راديو و كارهاى صبحى و انجوى در آن‏‌ها اشاره كرد. اما به‏ نظر مى‏‌رسد كه اگرچه امروز سينما و…

ایران‌‏شناسى و انسان‏‌شناسى / بخش اول

ميراث گذشتگان و چشم‏‌اندازهاى كنونى‏ گروهى از پژوهشگران رشته مردم‏‌شناسى و پژوهشگرانى كه به حوزه ايران‏‌شناسى مى‏‌پردازند، در ايران از «مردم‏‌شناسى بدون مردم‏‌شناس» سخن مى‏‌گويند. آن‏‌ها به منابع بسيار گران‏‌سنگ، پربار و غنى گذشته ايران؛…