مرور برچسب

فرهنگ اوهام

پاره‌ای از یک کتاب(۱۲۶): فرهنگ اوهام

اتوبوس صف طولانی و کشیده‌ای از آدم‌های رنگارنگ، خواب‌آلود، آشفته، سراسیمه، سرگرم در گفتگو‌های بی‌پایان تلفنی با بندهایی که بر خود آویخته‌اند و با آن‌ها سخن می‌گویند، یا گرم صحبت با دوستی بازیافته در راهی اجباری: صف طولانی محکومان روزانه…

پاره‌ای از یک کتاب (۱۱۴): فرهنگ اوهام

آفتاب آفتاب نوری شادمانه را بر چهره، رگ‌ها و استخوان‌هایمان می‌پاشاند. سبزی‌ها سبز ترند، آبی‌ها آبی‌تر و سپید‌ها سپیدترند. خوش‌بختی باید جایی میان همین سبز‌ها، آبی‌ها و سپید‌ها، گم شده باشد. شاعری می‌خواند: فقر زیر آفتاب کم‌تر اندوه‌بار…

پاره‌ای از یک کتاب (۹۲) : فرهنگ اوهام

پاره‌ای از یک کتاب (92) : فرهنگ اوهام، ناصر فکوهی ، کتابکده کسری، ۱۳۹۸ آب در اندیشه ایرانی، آب همچون نور، تصویری خدایی دارد: آب سرشار از زندگی است و سرآغاز همه چیز‌ها. این وسواس در شگفت دیدن و پنداشتن آب، در اقلیمی چنین خشک و بیابانی، با…

پاره‌ای از یک کتاب (۸۶): فرهنگ اوهام

فرهنگ اوهام، ناصر فکوهی ، کتابکده کسری، ۱۳۹۸ پایان جهان پایان جهان شاید به آغاز مفروض آن، به جشن و کارناوالی بزرگ شباهت داشته باشد از نور‌ها، صدا‌ها، انفجار‌ها، گذار بی‌رحم از نظم به بی‌نظمی، همانگونه که در آغاز، گذاری دردناک از…

پاره‌ای از یک کتاب (۷۶): فرهنگ اوهام

 فرهنگ اوهام، ناصر فکوهی ، کتابکده کسری، 1398 آسفالت سختی آسفالت در برابر نرمی خاک، و نظم خطی - هندسی – شکلی آن در برابر بی‌نظمی راه‌های پُر پیچ و خم و بیراهه‌های کوهستانی یا جنگلی؛ امنیت آمرانه و تضمین‌کننده حرکت از پیش…