مرور برچسب

عکس

نگارخانه / مجموعه عکسهای ناصر فکوهی / پنجره ها ۱

نگارخانه / مجموعه عکسهای ناصر فکوهی / پنجره ها 1 / خیال شهر و پنجره هایش / پاریس، / بهار 1395 / «نگارخانه»، مجموعه های تصویری هستند که هربار زمان ها و مکان های مشخصی را به نمایش می گذارند و مولفان درتدوین و ارائه آنها آزادی کامل دارند. /…

نگارخانه / مجموعه عکسهای ناصر فکوهی/ آب ۱

آب در لایه های آبستره | این عکسها در تابستان 1394، «رودخانه مارن» در شهر پاریس، توسط « ناصر فکوهی» گرفته شده اند. «نگارخانه»، مجموعه های تصویری هستند که هربار زمان ها و مکان های مشخصی را به نمایش می گذارند و مولفان درتدوین و ارائه آنها…

نگارخانه / مجموعه عکسهای ناصر فکوهی/ ژرژ پمپیدو ۱

«نگارخانه»، مجموعه های تصویری هستند که هربار زمان ها و مکان های مشخصی را به نمایش می گذارند و مولفان درتدوین و ارائه آنها آزادی کامل دارند. عکاس و انتخاب موسیقی: دکتر ناصر فکوهی / تهیه و تنظیم: حامد کلجه ای / محصول: انتشارات دیداری…

یک عکس، یک روایت ۱۵

عکس: مهرداد اسکویی، سورن و آریو، لانگلاو بروتاتی، فرانسه ۱۳۹۹ روایت: ناصر فکوهی خوشبختی می تواند به پهنای پتوی نازکی باشد، راه راه. پتویی که بر سبزه‌ها و خارهای سخت چمنزاری دوردست در شمال فرانسه انداخته‌اند. خوشبختی می تواند، دو دوستی…

یک عکس، یک روایت ۱۴

عکس: مارتین پار روایت: ناصر فکوهی آسمان ِ آبی با رنگی زنده و شادان، خاطره دوردست روزهای غریب جنگل و دریاهای گرم و پرخروش و ساحل‌های شنی ِ بدون انسان را ، به یاد موجوداتی به جز او می آورد. اگر هنوز جایی باشند. هوایی پاک و صدای پرندگان…

یک عکس، یک روایت ۱۳

عکس : عبدالرضا شیبانی روایت: ناصر فکوهی ایراسوگرافی/ مسابقه عکاسی در حوزه اجتماعی، اسفند ۹۸ هندسه درد: زنی را زیر بار ِ هستی، خُرد می‌کند؛ دخترکی به سرنوشت آتی خویش در پیش رویش در مادری دردمند می‌نگرد و پسرکی به آینده‌ای باز هم…

یک عکس، یک روایت ۱۲

عکس : مهزیار مهدی پور روایت: ناصر فکوهی ایراسوگرافی/ مسابقه عکاسی در حوزه اجتماعی، اسفند ۹۸ اهواز همیشه زیباست. همچون پل فلزی و قدرتمندش بر فراز رودخانه‌ای خسته اما زنده که برغم همه ناپاکی‌هایی که مردمان نثارش کرده‌اند، سخت می‌کوشد…

یک عکس، یک روایت ۱۱

عکس : رضا شاهینی روایت: ناصر فکوهی ایراسوگرافی/ مسابقه عکاسی در حوزه اجتماعی، اسفند ۹۸ چرخ زندگی این پسرک، چرخه‌ای است باطل که آینده‌اش را بر باد می‌دهد. چرخ به دور گردنش افتاده است و گویی می‌خواهد او را در دستان شوم خود اسیر کند.…

یک عکس، یک روایت ۱۰

عکس: مهرداد اسکویی، ارتفاعات تالش ۱۳۷۲ روایت: ناصر فکوهی «خداوند شبان من است، محتاج به هیچ چیز نخواهم بود، در چمنزارهای سرسبز مرا می‌خواباند، در کنار آبهای آرام مرا رهبری می‌کند، جان تازه‌ای به من می‌بخشد و به‌خاطر نام خود، مرا به راه…

یک عکس، یک روایت ۹

عکس: مهرداد اسکویی روایت: ناصر فکوهی جایی از تهران. نه یک «جا». نه یک «مکان». بیشتر یک «نامکان» که شاید هم هرگز نبوده یا هست. فرقی نمی‌کند. جایی نزدیک ایستگاه صدر، شمال شهر. «آنجا»، کوچه‌ای «هست» یا «بوده». نامش: هدایت. هدایت؟ به باور…