فرهنگ انسان‌شناسی اجتماعی و فرهنگی

زیبایی‌شناسی/ جیمز وینر/ برگردان: شهرام پرستش با در نظر گرفتنِ رویکرد انسان‌شناسی به زیبایی‌شناسی در جوامع غیرغربی، دو مسئلۀ مهم را می‌توانیم بازشناسیم: نخست آن‌که آیا الزاماً باید انسان‌شناسی هنر و انسان‌شناسی زیبایی‌شناسی را…

سرپرستی و فرزندخواندگی و پرورش/ آلن بارنارد و جاناتان اسپنسر/ برگردان: پروین سوادیان عموما مفهوم «پرورش» به عمل ِوالد یا والدینی اطلاق می‌شود که اغلب به مدتی طولانی، مراقب فرزند شخص دیگری بشوند، در حالی که فرزندخواندگی افزون بر آن، به…

ویراستاران ارشد: آلن بارنارد و جاناتان اسپنسر/ گروه نویسندگان ترجمه: گروه مترجمان/ سرویراستار فارسی: ناصر فکوهی/ انسان‌شناسی و فرهنگ  / فرهنگ تشریحی واژگان تخصصی S-Z / ترجمه اصغر ایزدی جیران S س (S): در خویشاوندی*، نماد…

ویراستاران ارشد: آلن بارنارد و جاناتان اسپنسر/ گروه نویسندگان ترجمه: گروه مترجمان/ سرویراستار فارسی: ناصر فکوهی/ انسان‌شناسی و فرهنگ  فرهنگ تشریحی واژگان تخصصی P-R / ترجمه اصغر ایزدی جیران P پارینه‌سنگی (Palaeolithic): در…

ویراستاران ارشد: آلن بارنارد و جاناتان اسپنسر/ گروه نویسندگان ترجمه: گروه مترجمان/ سرویراستار فارسی: ناصر فکوهی/ انسان‌شناسی و فرهنگ بخش دوازهم / فرهنگ تشریحی واژگان تخصصی P-R / ترجمه اصغر ایزدی جیران P پارینه‌سنگی…

M-O ترجمه اصغر ایزدی جیران   M M: در خویشاوندی، نماد موقعیت تبار‌‌‌شناختی مادر. مکتب منچستر (Mancheseter school): در انسان‌شناسی، گروهی از انسان‌شناسان (شامل ویکتور ترنر† و کلاید میشل) مرتبط با دانشکده منچستر که…

فرهنگ انسان‌شناسی اجتماعی و فرهنگی(10) فرهنگ تشریحی واژگان تخصصی I-L ترجمه اصغر ایزدی جیران I شمایل، شمایلیت (icon, iconicity): در نشانه‌شناسی†، یک شمایل نشانه‌ای است که شکل فیزیکی‌اش در برخی از شیوه‌ها شبیه آنچه که…

F-H ترجمه اصغر ایزدی جیران F ف (F): در خویشاوندی، نماد موقعیت تبارشناختی پدر. بازخورد (feedback): در نظریه نظام‌ها†، به سازوکاری اطلاق می‌شود که در کنش‌های حاصل یک نظام سیبرنتیک†، معمولاً هنگامی که یک تاثیر…

D-E ترجمه اصغر ایزدی جیران D D: در خویشاوندی، نماد دختر. ساخت‌شکنی (deconstruction): اصطلاح ژاک دریدا† برای استراتژی‌ای از تحلیل انتقادی که جهت رمزگشایی از فرض‌های متافیزیکی اساسی در یک متن خاص به…

A-C ترجمه اصغر ایزدی جیران A جدا تبار (ablineal): خویشاوندی هم‌خونی که نه خطی† است و نه هم‌خطی. بومی (aboriginal, Aboriginal): زاده و اهل محل یا مکانی معین بودن. این واژه هنگام ارجاع به بومیان استرالیا با…