مرور رده

کارها

انسان شناسی درد و رنج (۶۶)

داوید لوبروتون برگردان ناصر فکوهی و فاطمه سیارپور نیکلا می‌گوید: «بعد از دوازده ساعت دویدن، ران‌های آدم کاملا می‌گیرد و پاها ورم می‌کنند. می‌سوزنند. همه جای بدن می‌سوزد و هر گامی مثل بمبی است که در یکی از پاها منفجر شود. هربار که پا را…

انسان شناسی درد و رنج (۶۵)

داوید لوبروتون برگردان ناصر فکوهی 5- پی‌آمد درد «اینکه انسان بتواند آگاهانه، بی‌ثبات بودن خود را درک کند، اینکه بتوانند بفهمد موجودی شکننده است و رابطه خود را با «دیگری» درک کند، همین سبب خواهد شد که اجازه ندهد ذهنش با تابویی هولناک…

انسان شناسی درد و رنج (۶۴)

داوید لوبروتون برگردان ناصر فکوهی « در برابر تخریب ناشی از نخستین موقعیت یعنی شکنجه، درمانگر تقریبا قدم به قدم، پویایی ِ بازسازی در موقعیت دوم، یعنی چارچوب درمانی را قرار می‌دهد». (1999، 169). هدف در اینجا آن است که بتوان از پاره‌پاره…

بوطیقای شهر – بخش ۵۹

پیر سانسو برگردان ناصر فکوهی و زهره دودانگه ** بنابراین ایستگاه راه‌آهن آکنده از نوعی امر خیالین است. آیا اینجا با این خطر روبرو نیستیم که بیش از اندازه این موضوع را به اثبات برسانیم؟ ما گفتیم که مکان‌های حقیقی شهری در خودامر هولناک یا…

گفتگو پیرامون نمایشگاه کتاب تهران

گفتگو با ناصر فکوهی؛ استاد انسان-شناسی دانشگاه تهران و مدیر موسسه انسان شناسی وفرهنگ در نمایشگاه کتاب بارها شاهد بودیم برای ترانه سرا ها و شاعران و نویسندگانی که بیشتر در فضای مجازی فعال هستند، صف‌هایی طولانی امضا تشکیل می‌شود در حالی که…

بوطیقای شهر – بخش ۵۸

پیر سانسو برگردان ناصر فکوهی و زهره دودانگه تصویر: صحنه ای از فیلم classe tous risques ** یک بار دیگر انسان‌ها، همان انسان‌هایی که مکان‌های خود را می‌سازند و گفتی تاریخ خود را می‌سازند، به یاری ما می‌آیند: آن‌ها با خیال بدن‌هایشان به…

چرا «شهر» در ایران یک مفهوم سیاسی است؟

گزارشی از نشست 165 یکشنبه‌های انسان‌شناسی و فرهنگ پیشینه شهری در جهان به پنج‌هزار سال پیش از میلاد و منطقه بین‌النهرین می‌رسد و شهرها از همان ابتدا قالب قدرت سیاسی داشتند و بنابراین به نوعی «شهر دولت» (city state) بودند. بنابراین شهر…

انسان شناسی درد و رنج (۶۲)

داوید لوبروتون برگردان ناصر فکوهی جان سالم به در بردن از شکنجه نوعی احساس مدیون بودن (و گناه) در فرد ایجاد می‌کند که به سختی می‌تواند از آن رهایی بیابد، همیشه این پرسش مطرح است که چرا من زنده‌ام، در حالی که بسیاری از دوستانم کشته…

بوطیقای شهر – بخش ۵۶

پیر سانسو، برگردان ناصر فکوهی و زهره دودانگه ** پرسش این است: آیا باید در این امر نوعی امتیاز منحصربفرد برای ایستگاه در نظر گرفت؟ آیا ما با پدیده‌ای مشابه در یک عمارت کلاه‌فرنگی یا در نقطه‌ای مرتفع‌تر از شهر، حال چه طبیعی باشد…

انسان شناسی درد و رنج (۶۱)

داوید لوبروتون برگردان ناصر فکوهی مرگ نیز می‌تواند به گونه‌ای رهایی تعبیر شود که دارای معنای ارزشمندی است، برای نمونه در نزد ی. بولی که می‌پذیرد قربانی شود تا مبادا زیر شکنجه در هم‌شکسته و دوستان خود را افشا کند. او در نوشته‌هایش در…