مرور رده

کارها

پاره‌ای از یک کتاب(۱۱۳): انسان‌شناسی

انسان بر خلاف اکثر جانوران، به یک محیط خاص وابسته نیست: کره زمین در همه بخش‌های خود برای او زمینه زندگی را فراهم می‌کند و او با تکیه زدن بر فرهنگ خویش است که خود را با محیط‌های مختلف انطباق می‌دهد. انسان‌ها با توجه به قابلیت‌های زیستی خود…

امر سیاسى و زمان مقدس

نگرش به واقعه‌‏اى همچون عاشورا؛ يعنى به يك واقعه بزرگ تاريخى كه در سير بعدى يك دين بزرگ الهى نقشى تعيين‏‌كننده داشته و در زندگى گروهى از مسلمانان به ‏صورت يك منسك بزرگ ادوارى در طول بيش از 14 قرن تداوم يافته است، مى‏‌تواند از ديدگاه‏‌هايى…

پاره‌ای از یک کتاب (۱۱۲): انسان‌شناسی هنر

شاخه‌های نظری انسان‌شناسی هنر 1. تطورگرايی: در اين شاخه تأکيد بر رشد قدرت (ذاتی) فناورانه و زيباشناسانة انسان در فرايند عمومی تطور با پذيرش اصل سلسله مراتبی و مرحله‌ای شدن اين رشد (بواس 1955) يا با عدم پذيرش آنها (هريس(1979)، استيوارد…

پاره‌ای از یک کتاب(۱۱۱): پاره‌های هنر، معماری و شهر

هانری برگسون: بینش ِ «رهاشده» هنرمند گاه‌به‌گاه و بسیار به‌ندرت، رویدادی خوش از راه می‌رسد و انسان‌هایی پدید می‌آیند که احساس و آگاهی آن‌ها کم‌تر درگیر تعلقات زندگی هستند طبیعت از یاد برده باشد قوه دریافت ِ آن‌ها را به قوه کنش ِایشان…

نظریه‌های بدن (بخش چهل و دوم): تراانسان‌گرایی/ وداع با بدن

واژۀ ترنس‌هیومنیسم (transhumanism) را در زبان فارسی به تراانسانگرایی یا فراانسان‌گرایی ترجمه کرده‌اند که tera به معنای گذار و humanism به معنای انسان است. در نگاه نخست شاید ضروری به نظر نرسد که در مجموعۀ مربوط به بدن از مفهوم گذار از انسان…

پاره‌ای از یک کتاب(۱۱۰):پاره‌های هنر، معماری و شهر، جلد اول

لویی آراگون چه کسی ممکن است تصور کند لئو فره فقط یک ترانه‌سرا است؟ او یک شاعر است، شاعری که اشعارش را مستقیماً بر اساس قوانین سبک شاعرانه، در قالب ترانه می‌نویسد؛ و این ویژگی او را می‌سازد که شعر و شاعران دیگر را از نو حیات بخشد و هنری خاص…

داستایفسکى و سیاست

آن‏چه در اين گفتار درباره داستايفسكى بيان خواهد شد، از رويكردى خاص حركت مى‏‌كند كه با حوزه تخصصى ما انطباق دارد؛ بنابراين، لزوماً در چارچوب مباحث ديگر در اين زمينه قرار نمى‏‌گيرد. اين رويكرد، يك رويكرد سياسى تاريخى است و نه يك رويكرد از…

فرهنگ انسان‌شناسی اجتماعی و فرهنگی (پنجاه و سه):فرزندى مکمل

موريس بلوك ترجمۀ فيروزه مهاجر complementary filiation فرزندى مكمل اصطلاحى ساختة گروهى از انسان‌شناسان حوزة افریقا است كه اغلب تحت عنوان «نظريه‌پردازان تبار»* از آن‌ها ياد مى‌شود، و نامى‌ترين آن‌ها م. فورتس† است. عبارت ياد شده به…