مرور رده

مقاله‌ها و ترجمه‌های کوتاه

پاره های هنر (۲۶)، رودن: هنر ، مرده است

برگردان ناصر فکوهی دوران ما، دوران مهندسان و کارخانه داران است.در زندگی مدرن، انسان ها به دنبال سودمندی و فایده هستند: همه تلاش می کنند وضعیت حیات مادی خودشان را بهتر کنند: علم و دانش هر روز راه های تازه ای برای بهتر کردن تغذیه، پوشاک یا…

گفتگو با رولان کاسترو: همراهی ناگزیر شهرنشینی و شهروندی

فیلیپ ترتیاک برگردان ناصر فکوهی در اوایل ماه مارس آینده، رولان کاسترو(Roland Castro)، معمار، کتابی با عنوانی گویا منتشر می کند: باید همه چیز را از نو ساخت (آرشیپل)( Il faut tout reconstruire- L’Archipel). او همراه با آندره کانال…

پاره های هنر (۲۵)، گروپیوس: باوهاوس

برگردان ناصر فکوهی من پیش از جنگ جهانی اول، کار خودم را به عنوان معمار آغاز کرده بودم – طراحی کارخانه فاگوس در 1911 و نمایشگاه ورکبوند کلن در 1914 شاهد این امر هستند – اما خودآگاهی نسبت به مسئولیت هایی که یک معمار باید داشته باشد، زمانی…

درد به روایت لذت: نگاهی به «سالومه و دکتر کالیگاری»

فیلم «کابینه دکتر کالیگاری» (1920) اثر روبرت وینه (Robert Wiene) را شاید بتوان یکی از پیش‌نشانه‌های خلاق تاریخ سینما دانست که خبر از هوشمندی و درایتی بالا می‌داد. نوعی هوشمندی حسی که در هنر این دوران به چشم می‌خورد و گویای احساس نامطبوع و…

پاره های هنر(۲۴)، نیچه: هنر، بیان یک ضد طبیعت

برگردان ناصر فکوهی یونانیان (یا دست‌کم آتنی‌ها) سخن گفتن و شنیدن را بسیار دوست داشتند: آنها حتی گونه‌‌ای عطش ذاتی به این امر نشان می دادند که از غیر یونانی ها تمیزشان می‌داد. از این رو، علاقه‌مند بودند شور خود را نیز بر صحنه به سخن در…

پاره های هنر (۲۳)، دوسرتو: اسطوره تخیل شهری

برگردان ناصر فکوهی زبان تخیل تکثر می‌یابد، همه‌جا در شهرهای ما می‌پراکند و با مردم به گفتگو می‌نشیند. این زبان ما است؛ هوایی تصنعی که در آن نفس می‌کشیم، عنصری شهری که در آن زیسته‌ایم. اسطوره‌ها رو به فزونی دارند. این یک واقعیت است و…

پاره‌های هنر (۲۲)، پازولینی: تتیس

برگردان ناصر فکوهی شکل‌های یک روایت ادبی صرفا فناورانه – زبان‌شناختی نیستند: ما شکل‌های غیر‌کلامی و بنابراین ناپیدا بر صفحه کاغذ را هم داریم. برای نمونه ، مسیری که یک شخصیت طی می‌کند و یا مشخصات تحول روانی او . نقد ساختارگرا می‌تواند با…

دشمنان خود را غیر انسانی نکنیم!

تزوتان تودوروف برگردان ناصر فکوهی تصویر: تودوروف وقتی در کودکی و نوجوانی در بلغارستان (کشوری که آن موقع در «اردوگاه کمونیستی» قرار داشت) زندگی می‌کردم و یک رژیم توتالیتر خود را به تحمیل می کرد، واژه «دشمنان» یکی از ضروری‌ترین و رایج…

پاره های هنر (۲۱)، فوکو: دوین مایکلز، عکاسی در جستجوی امر ناپیدا

برگردان ناصر فکوهی در تاریخ ِ رابطه میان عکاسی و نقاشی که امروز عمری بیش از یک قرن دارد، سنتی وجود داشته که در آن عکاس وادار می شد شکل زنده‌ای از «امر واقعی» را عرضه کند؛ نقاشی هم وادار می شد روح و پیام یا رویایی را که درون امر واقعی…

پاره های هنر (۲۰)، پیکاسو: چرا به حزب کمونیست پیوستم؟

برگردان ناصر فکوهی ترجیح می دادم با یک تابلو به شما پاسخ بدهم چون من نویسنده نیستم. اما از آنجا که نمی‌توانم رنگ‌هایم را با تلگراف برایتان بفرستم، تلاش می‌کنم چند کلمه‌ای بگویم... پیوستن من به حزب کمونیست در ادامه منطقی خط زندگی‌ام،…