فاشیسم و گوناگونی فرهنگی(بخش نهم): فاشیسم آلمان

فاشیسم و گوناگونی فرهنگی/ درسگفتار/ بخش نهم / فاشیسم آلمان/ بخش اول[۱]

واژهٔ فاشیسم در اصل از زبان ایتالیایی می‌آید و به صورت عام دربارهٔ اشکال مختلف سیستم‌های توتالیتر و سیستم‌های دیکتاتوری استفاده می‌شود؛ از این‌رو برای آلمان هیتلری هم کاربرد دارد. اما بسیاری از افراد برای توصیف آن دوران از واژهٔ نازیسم وهیتلریسم استفاده می‌‌کنند. بنابراین نازیسم عنوان رایجی برای توصیف دورهٔ ۱۲ ساله یعنی فاصلهٔ سال‌های ۱۹۳۳تا ۱۹۴۵ در آلمان است .

آدولف هیتلر در فاصلهٔ سال‌های ۱۸۸۹ تا ۱۹۴۵ می‌زیست. پایان زندگی او با شکست بزرگش در جنگ همراه بود و زمانی‌که متوجه شد هیچ شانسی برای زنده ماندن ندارد، در مخفیگاهی که زیرِ زمین برای خویش ساخته بود، در پنجاه و شش سالگی خودکشی کرد. هیتلر زمانی‌که بسیار جوان بود، در رأس سیستم شرارات‌باری قرار داشت که بعدها ده‌ها میلیون انسان بی‌گناه را به کشتن داد. و زمانی‌که آلمان در جنگ جهانی دوم شکست خورد و تحت اشغال نیروهای متفقین قرار گرفت‌، برخی ازسران حزب نازی خودکشی کردند؛ البته گروهی از زهبران نازی دستگیر وتعدادی از آن‌ها نیز به آمریکای جنوبی به خصوص آرژانتین و برخی از کشورهای دیگر گریختند.

پیش از آغاز بحث دربارهٔ دوران هیتلر‌، بهتر است برخی منابع موجود دربارهٔ دوران نازیسم که در ایران نوشته و یا ترجمه شده است را بشناسیم. جالب است بدانیم رضا شاه، با هیتلر روابط خوبی داشت، به همین دلیل متفقین رضاشاه را برکنارکردند‌؛ اما همین مسئله باعث شد که هیتلردر ایران شناخته شده و نسبت به او علاقمندی وجود داشته باشد. در جلسات پیش رو به مسئلهٔ فاشیسم در ایران هم می‌پردازیم و این موضوع را مفصل بررسی می‌کنیم .  یکی از دلایلی که این علاقمندی را  شرح می‌دهد موضوع نژادی است، ایدئولوژی هیتلری بر اسطورهٔ ژرمن‌ها تاکید می‌کرد، نازی‌ها مردمان آلمانی را نژاد برتر و خالص‌ترین شاخه از نژاد آریایی به حساب می‌آوردند ؛ازاین رو مسئلهٔ نژاد آریایی یکی از اسطوره‌هایست که درایران و در دورهٔ رضاشاه آغاز شد و تا به امروز هم ادامه پیدا کرده است و از همان زمان‌،علاقمندی به هیتلر شکل گرفت ،افزون بر این، موضوع یهود ستیزی که در ایران وجود داشت؛ اما نه به شدت اروپا، یکی دیگر از همدلی‌هایی‌ست که ایران با ایدئولوژیِ هیتلری داشته است، کتاب‌های دوست گرامی ما، هارون یشایایی منبع مناسبی برای مطالعه در این زمینه است.

کتاب نبرد من [۲] نوشتهٔ آدولف هیتلر بیانگر اندیشه‌های سیاسی هیتلر و ناسیونال سوسیالیسم است، این نوشته آغاز کار هیتلر بود، ترجمهٔ فارسی «نبرد من» بارها تجدید چاپ شده‌است. این کتاب با برگردان فرشته اکبرپور از سوی انتشارات نگاه به بازار عرضه شد. همچنین نخستین بار داوود منشی‌زاده آن را به زبان فارسی ترجمه کرد. کتاب نبرد من یکی از پرفروش‌ترین‌ منابع دربارهٔ نازیسم در ایران بود، به نظر می آید، نوعی همزاد پنداری بین ایدئولوژی‌های فاشیستی در ایران و هیتلریسم وجود داشته است.

کتاب بعدی «ظهور و سقوط رایش سوم» نوشتهٔ ویلیام شایرر است که تاکنون برندهٔ جوایز متعددی شده است، این اثر پژوهشی، موضوعات مختلفی نظیر هولوکاست، جنگ جهانی دوم،  شخصیت آدولف هیتلر، و رایش سوم را مورد بررسی قرار می‌دهد. ویلیام لارنس شایرر[۳]،روزنامه نگار و خبرنگار جنگ و مورخ آمریکایی بود. کتاب معروف ظهور و سقوط رایش سوم بیش از پنجاه سال مورد مطالعهٔ همگان و رجوع پژهشگران تاریخ آلمان نازی بود، انتشارات نگاه با ترجمهٔ ابوطالب صارمی آن را منتشر کرده است. و کتاب معروف هانا آرنت،« آیشمن در اورشلیم» اثربسیار مهمی است که نشر برج با ترجمهٔ زهرا شمس آن را منتشر کرده است را نیز بسیار توصیه می‌کنم.

در کتاب آرنت، «یهود ستیزی» یکی از سه بخش‌ این کتاب سه گانه و از بهترین کتاب‌های قرن بیستم است شامل کتاب‌های «توتالیتاریسم»، «یهودی‌ستیزی» و «امپریالیسم» است. اثر بعدی،« آدولف هیتلر»،نوشتهٔ براندا هاگن[۴]  با برگردانِ رضا علیزاده در انتشارات ققنوس به بازار عرضه شده است.

این  کتاب‌ها تعدادِ اندکی از آثار بیشماری‌ست که دربارهٔ هیتلریسم و نازیسم در ایران منتشر شده‌اند و غالباً تاریخی هستند؛ اما نه تنها کتابهای داستانی فراوانی نیز وجود دارند؛ بلکه  فیلم‌های متعددی هم در این زمینه ساخته شده‌اند، خصوصاً دربارهٔ روزهای آخر حکومت هیتلر چند فیلم بسیار تماشایی وجود دارند.

اهمیت فاشیسم هیتلری و نازیسم از تمام اشکال فاشیستی که ما می‌شناسیم، بیشتراست؛ نه لزوماً به دلیل تعداد افرادی که در آلمان به وسیلهٔ نازیها کشته شدند؛ چه بسا در مقایسه با کشتاری که ژاپنی‌ها در آسیای شرقی کردند این رقم کمتر نیز باشد؛ اما اهمیت آن در این است که فاشیسم هیتلری تبدیل به مدل آرمانی و الگویی برای تمام اشکال فاشیستی شد که  در آن زمان اروپا را فرا گرفته بود؛ یعنی نیمهٔ اول قرن بیستم‌، دوران وحشتی که هابسبام[۵] ازآن سخن می‌گوید.

فاشیسم دوران هیتلری تبدیل به مدلی می‌شود که استناد به آن درحکومت‌های توتالیتری که به وجود آمدند؛ حتی بعد از آن دوره تا به امروز و درتمام احزاب فاشیستیِ جدید مورد استفاده قرار می‌گیرد.از پان‌ایرانیسم‌ها در ایران و اشکال حزبیِ دیگر که در دههٔ ۳۰ وجود داشتند، مانند سومکا[۶] و غیره تا نوفاشیستهایی که در فرانسه ،آلمان و در آمریکا با همین نشان هیتلر دیده می‌شوند.

نفود بسیار بالای گفتمان هیتلری به دلیل سادگی آن است، پوپولیسم هیتلری پاسخ‌هایی ساده برای مسائل پیچیده عرضه می‌کند که برای همگان قابل فهم است. نازیسم از این لحاظ به استالینیسم و مائویسم هم شباهت دارد؛ زیرا آن‌ها در چپ همان کاری را می‌کنند که فاشیسم هیتلری انجام می‌دهد. بنابراین فاشیسم ،مدل ساده‌ای ازترکیب اسطوره‌شناسی ، نژاد‌پرستی ،ناسیونالیسم و پوپولیسم، برای تشکیل قدرت ارائه می‌دهد، که می‌تواند پیرامونِ فردی که کمابیش کاریزما دارد رشد کند، نمونهٔ آن در شخصیت هیتلر نمایان است.

از این گونه مدل‌های آرمانی در تاریخ جوامع بارها دیده شده است، انقلاب فرانسه هم مانند فاشیسم هیتلری الگویی برای تمام انقلاب‌های جهان است .همهٔ انقلاب‌ها می‌خواهند خود را با آن مقایسه کنند، به طور مثال مانند آن‌ها برنامه‌ریزی کنند و از سیاست های زبانی، قومی و از تمرکز‌گرایی که در انقلاب فرانسه رخ داد، الگو‌برداری کنند.

سرانجام اینکه برخی با نظریه‌های توطئه، معتقد‌ند مطرح شدنِ فاشیسم هیتلری بیش از اشکال دیگر فاشیسم، توطئه و خواست خودِ یهودیان است، البته به یقین این موضوع صحت ندارد، اما نبعاً آن‌ها با تشکیل دولت اسرائیل و با سواستفاده ازنظامی‌گری و اشغال سرزمین‌های فلسطین و ایدئولوژی صهیونیستی که بی‌شباهت به ایدئولوژی فاشیسم نیست و از لحاظ سرزمین‌خواهی و تمایل به گسترش سرزمینی و نفودی که به دلیل وجود تعداد بسیار بالای نخبگان اجتماعی و سیاسی که در جهان داشتند موثر بوده است؛ اما مسئلهٔ اصلی این نیست. موضوع  این است که الگویی که فاشیسم هیتلری به وجود آورد، الگوی بسیار ساده‌ای برای تقلید کردن و به وجود آوردن جنبش‌های مشابه بود.

[۱]  فاشیسم و گوناگونی فرهنگی/ بخش نهم/ فاشیسم آلمان / بخش اول/ ۲۷ بهمن ۱۴۰۱ /درسگفتار ناصر فکوهی /آماده‌سازی برای انتشار، ویرایش نوشتاری و علمی: مریم رجبی ـ مهر ماه ۱۴۰۲

 

[۲] به آلمانی: Mein Kampf

[۳] William L. Shirer

[۴] Brenda Haugen

[۵] Eric John Ernest Hobsbawm

[۶] سومکا که کوتاه شدهٔ حزب سوسیالیست ملی کارگران ایران است حزبی با ایدئولوژی نازیسم بود که در طول جنگ جهانی دوم در ایران پایه‌گذاری شد.