در نگاه نخست به نظر میرسد «درهمآمیزی» در برابر «جداییگزینی» در فضای شهری، یک انتخاب روشن، در جهت عدالت اجتماعی و بالا بردن قابلیت همزیستی، دگردوستی و انسجام اجتماعی باشد. اما در واقعیت ِ پهنه شهری، چنین نیست. روابط پویای اسکان و تحرک در شهر، در شرایط دموکراتیک، از دستورالعملهای بالا، ولو آنکه پایههای مستحکم استدلالی و نظری داشته باشند، تبعیتی کورکورانه، نمیکنند. برعکس، حلقههای اسکان، به نوعی از همان روابط پویایی تبعیت میکنند که دایرههای همسرگزینی. درونهمسری مطلق یا برونهمسری مطلق ناممکن هستند و اگر هم به صورت موقت ممکن باشند، زیانآورند. در شرایط اجتماعی دموکراتیزه شده، کنشگران حاضر به پذیرش دستورالعملهای بوروکراتیک که به وسیله متخصصان گرفته میشود، نیستند و در چند دهه اخیر اعتماد به این متخصصان به شدت آسیب دیده است. از این رو، کنشگران ترجیح میدهند که در بهترین حالت از منابع متعدد اطلاعاتی ِ تحلیلی (در صورتی که دارای سرمایه فرهنگی بالا باشند) و منابع اطلاعات محدود و جانبدارانه ولو نه چندان معتبر (در صورت پایین بودن سرمایه فرهنگی فرهنگی) استفاده کنند.
ناصر فکوهی / ۱۴۰۱