کوته‌نوشت‌های اجتماعی (۴۳): زبان و سرکوب

رولان بارت زبان را فاشیستی می‌داند زیرا بر آن است که این نهاد نه فقط امکان بیان به آنچه قابل بیان است را می‌دهد، بلکه حتی بیشتر از آن‌، ابزاری است برای واداشتن کنشگران اجتماعی به بیان آنچه ناچار به بیانش هستند و برعکس آنچه را باز هم برغم تمایل خود، ناچار به سکوت درباره‌اش هستند. از این رو، زبان به صورت خودآگاهانه و ناخودآگانه، با بیان یا سکوت، کنشگران را در دست می‌گیرد. بر این بُعد، باید بر اساس تحلیل سیمون وی، فیلسوف و پیر بوردیو، جامعه‌شناس، ریشه‌های توانایی یا عدم توانایی به استفاده از این ابزار، یعنی قابلیت درگیر شدن با آن را تا حد زیادی در یکی از موقعیت‌های والدین و پیرامون اجتماعی کنشگران جُست (کارگرانی که در سکوت کار می‌کنند، و نخبگانی که با سخنوری، حاکمیت) بوردیو بر جنبه تربیتی زبان از آموزش ابتدایی تا دانشگاهی تاکید دارد و سیمون وی بر موقعیت و جایگاه اجتماعی کنشگران. کودکان ِ گروه‌های فرودست، نه می‌توانند از مدارس کم کیفیت خود و نه از خانواده‌ و پیرامون اجتماعی خاموش و «زبان‌بسته» خویش، قابلیت کاربرد زبان را بیاموزند. کارگران و زحمتکشان و حتی کارمندان فرودست با دست‌ها و چشمان خود در سکوت یا در صداهایی زمینه‌ای، بی‌معنا و آزاردهند، و تمرکزی که نیاز به خاموشی و در خود فرو رفتن (بدون تفکر درونی) دارد، کار می‌کنند و قابلیت سخنوری را از دست می‌دهند و یا اصولا هرگز به دست نمی‌آورندش؛ و به همین میزان در معرض دستکاری فکری و سرکوب فیزیکی بیشتر قرار می‌گیرند؛ و به جز در گروهی از خودشان (سندیکالیست‌ها، معلمان،رهبران حزبی) زبانشان خاموش است و این گروه اقلیتی نیز، همچون اقلیت بالادست جامعه بر آن‌ها حاکمیت می‌یابد. سکوت در اینجا در آن واحد ابزاری برای سرکوب اجتماعی  و سرکوب  زبان‌شناختی و ضمانتی برای بازتولید نظام قدرت با کمترین هزینه ممکن است. در همان حال سکوت‌، قابلیت شک سیستماتیک و قابلیت اعتراض فعال را از میان می‌برد و تضمین نخست را باز هم محکم‌تر و پایدار‌تر می‌کند. اما نکته متناقض‌نما در آن است که این انفعال خاموش، اگر به گونه‌ای شرطی شدن کردارشناسانه، روانشناختی – جانوری (همچون در نظام‌های توتالیتر) تبدیل نشود و یا به هر علتی حتی به صورت موقت از آن موقعیت خارج شود، می‌تواند با انباشت خود به موقعیتی از انفجار برسد و موج یا امواجی معترض و ویرانگر ایجاد کند که در دوری باطل شرایط را یا باز هم برای فرودستان سخت‌تر کند، یا در خلاقیتی اتوپیایی، اجتماعی، ادبی و هنری جهانی بهتر را ممکن کند.