شرایط طبقه کارگر در انگلستان (۱۸۴۵)
فردریش انگلس
اگر مهم ترین کتاب در تاریخ شکل گیری اندیشه های کمونیستی قرن نوزدهم و ارایه نقشه راه برای تشکیل دولت های «کمونیستی» و در واقع «توتالیتاریستی» قرن بیستم را «مانیفست حزب کمونیست» (۱۸۴۸) بدانیم که کارل مارکس (۱۸۸۳-۱۸۱۸) و فریدریش انگلس (۱۸۹۵-۱۸۲۰) در بحبوحه انقلاب های اروپایی ۱۸۴۸ منتشر کردند، کتاب «شرایط طبقه کارگر در انگلستان» را باید نوشته ای بسیار صادقانه تر، کمتر سیاست زده و بیشتر توصیفی اما تا حدی نیز تحلیلی دانست که به قلم یک جوان ۲۵ ساله و انسان دوست نوشته شده بود. انگلس در سفرش به انگلستان در منچستر شرایط نابسامان زندگی و کار کارگران را از نزدیک مشاهده و به شدت تحت تاثیر قرار گرفت. او بدین ترتیب مشاهدات خود را در قالب کتابی که شاید بتوان آن را یکی از نخستین نمونه های اتنوگرافی(مردم نگاری) جامعه صنعتی شهری به حساب آورد روی کاغذ آورد و در آلمان منتشر کرد. اما اهمیت کتاب برای زوج مارکس- انگلس که از چند سال بعد و در جریان انقلاب های این سال ها به هم نزدیک شدند در تزی بود که به نظر آنها می توانستند از آن به دست بیاورند و آن انقلابی بودن طبقه کارگر به دلیل سختی شرایط زندگی و کارش بود. در تقابل طبقاتی اندیشه «ماتریالیسم تاریخی» به نظر آنها طبقه کارگر می توانست مبارزات را علیه بورژوازی در یک انقلاب جهانی تا رسیدن به سوسیالیسم پیش ببرد. البته تصور آنها این بود که این اتفاق از پیشرفته ترین نقطه صنعتی شدن(انگلستان) آغاز خواهد شد. اما بعد از تجربه انقلاب های ۱۸۴۸، شکست کمون پاریس(۱۸۷۱) و درگذشت مارکس(۱۸۸۳) آرزوهای بسیاری از مارکسیست ها برای پیروزی انقلاب در اروپای غربی از دست رفت و نظریه انقلاب سوسیالیستی از ضعیف ترین حلقه زنجیر آن که به اندیشه لنین بود، مطرح شد. به هر رو انگلس نیز در مقدمه ای که برای ترجمه انگلیسی کتاب(در سال ۱۸۸۷ در نیویورک و ۱۸۹۱ در لندن) بر آن نوشت، نوشته خود را خام و فاقد بعد عمیق تاریخی فلسفی به ویژه انقلابی ارزیابی کرد. اما هر چند «مانیفست حزب کمونیست» و کتاب دیگر انگلس «درباره منشا خانواده، دولت و مالکیت خصوصی»(۱۸۸۴) آینده چندانی جز در تاریخ اندیشه ها نداشتند و اعتبار علمی خود را جز در کشورهای کمونیستی تا سقوط آنها در سال ۱۹۹۰ از دست دادند، کتاب «شرایط طبقه کارگر در انگلستان» تا امروز هنوز یکی از بهترین تک نگاری ها درباره زندگی روزمره کارگران به حساب می آید که انگلس آن را در منچستر در دو سالی که آنجا اقامت داشت(۱۸۴۴-۱۸۴۲) نوشت.
اثر انگلس دو تاثیر مهم داشت: نخست آنکه به نوشتن این گونه تک نگاری ها درباره جامعه صنعتی دامن زد و شاید از این لحاظ بتوان انگلس را یکی از نخستین انسان شناسان شهری دانست که سال ها پیش از آنکه مکتب جامعه شناسی دانشگاه شیکاگو در فاصله دو جنگ جهانی(۱۹۴۰-۱۸۱۸) به صورت سیستماتیک بر زندگی کارگران و مردم فرودست در شهر شیگاگو شروع به انتشار آثار جامعه شناسی شهری کند این کار را آغاز کرده بود اما حتی در مقایسه با ژانر ادبی موازی با کار او یعنی به ویژه در مقایسه با امیل امیل زول(۱۹۰۲-۱۸۴۰) باید دانست. زولا کتاب «شکم پاریس» را که نخستین رمان او بود و به طور کامل به وضعیت زندگی کارگران اختصاص داشت در سال ۱۸۷۳ و کتاب معروفش «ژرمینال» را درباره وضعیت کارگران معادن زغال سنگ شمال فرانسه در سال ۱۸۸۵ نوشت. ویکتور هوگو(۱۸۸۵-۱۸۰۲) کتاب «بینوایان» را در سال ۱۸۶۲ و مارک تواین (۱۹۱۰-۱۸۳۵) آثار خود را در اواخر قرن ۱۹ و سرانجام جان اشتاین بک (۱۹۶۸-۱۹۰۲) «خوشه های خشم» را در ۱۹۲۹ نوشتند. بنابراین ژانر ادبی توصیف زندگی فرودستان نیز در این زمینه با فاصله زیادی نسبت با کار انگلس آغاز شد. دومین تاثیر مهم کار انگلس، تغییر وضعیت نسبی کارگران در انگلستان و به تبع آن در سایر کشورهای صنعتی بود که با این گونه توصیف ها، قدرت های حاکم ناچار می شدند که به آنها توجه بیشتری کنند. با وجود این خود جنبه انسان دوستانه و تاثیر مردم نگارانه کار خویش را در مقدمه بر چاپ انگلیسی اش دست کم می گرفت. کتاب انگلس یک کار میدانی دقیق بر مرکز جهانی انقلاب صنعتی در اوج آن به شمار می آید. می دانیم که افسانه صنعتی شدن و پیشرفت به مثابه دو اسطوره بنیانگذار مدرنیته به شدت به یکدیگر پیوند خورده اند. در حالی که انگلس در کتاب خود نشان می دهد، گروه های فرودست شهری که اغلب به دلیل سقوط شدید سطح زندگی در روستاها- آن هم به دلیل سوداگری مالکان و فرآیند موسوم به «حصارکشی» و از بین رفتن حق استفاده روستاییان فقیر از زمین های مشاع- رو به شهرها آورده بودند در شرایطی به شدت بدتر از پیش زندگی می کردند. «مشکل مسکن» از این زمان به یکی از مشکلات ساختاری سرمایه داری تبدیل شد. کتاب او نشان می داد، کارگران در مسکن هایی به دور از هر گونه رفاه در بدترین شرایط بهداشتی و کمبودها زندگی و درگیر بدترین بیماری های واگیر دار بودند. در همان حال کار زیاد با ساعات باورنکردنی بر همه اعضای خانواده از مرد و زن و کودکان تحمیل می شد. در این سال ها تقریبا ۴۰درصد از کودکان زیر ۵ سال به دلیل سختی زندگی می مردند و از میان بزرگسالان نیز تقریبا ۱۰درصد پیش از ۳۹ سالگی از بین می رفتند. کتاب انگلس به دلیل این توصیف ها یکی از کتاب های پیشگام انسان شناسی شهری و سندی دست اول و ارزشمند از قلب دوران صنعتی شدن به حساب می آید و نشان می دهد چگونه صدها هزار انسان قربانی انباشت سرمایه ای شدند که بعدها اغلب به فراموشی سپرده شد و افسانه ای از دموکراتیزاسیون سیاسی و اقتصادی سرمایه داری به وجود آورد.
روزنامه اعتماد – مرداد ۱۳۹۹