پاره‌های اندیشه و هنر (۲۷): آرتور موریس هوکارت/ عقلانیت و رسوم

برگردان ناصر فکوهی

در نزد مردمان ابتدایی، عادت ،یک امر ذاتی تلقی نمی‌‌شود. قانون شیوه‌‌های زندگی، بی‌شک به دست نخبگان خلق شده است،اما در نزدآن‌ها این شیوه‌ها به صورت‌های درونی شده در نمی‌آیند. فیجی‌ها این شیوه‌ها را به مثابۀ قواعدی اجتماعی درک کرده و به همین صورت نیز آن‌ها را می‌پذیرند، در حالی که در نزد ما همین شیوه‌ها کاملاً درونی شده‌اند  (…)

اگر ما از اهالی فیجی بپرسیم چرا آن‌ها این یا آن رسم را دارند، آن‌ها به سادگی پاسخ می‌دهند: «زیرا پدران ما به ما چنین آموختند.» یا «چون این در نزد ما رسم است!» و ما تمایل داریم در این پاسخ‌ها دلیلی محکم و مبتنی بر آن ببینیم که مردمان ابتدایی از رسوم و نه از عقلانیت تبعیت می‌کنند. در حالی که در واقع، من فکر می‌کنم آن‌ها مسائل را بسیار روشن‌تر از ما می‌بینند، زیرا ما از دوران کودکی فراموش می‌کنیم که بسیاری از چیزها به ما آموخته شده و گمان می‌بریم که عقل، تنها موتور اعمال ما است. افزون بر این، اگر فکر ما کنجکاو شود که به چرایی چیزها پی ببرد، کمتر ممکن است فرصت کنیم که دنبال پاسخ به پرسش‌های مطرح شده برویم. اگر از یک انگلیسی بپرسیم: «چرا مجلس شما به دو مجلس تقسیم شده است؟» نخواهد گفت: «زیرا در مجلس پدران ما، طبقۀ سوم [طبقه غیر از اشراف و روحانیون] باید در جایی دیگر تشکیل جلسه می‌داد.» بلکه خواهد گفت: «این نهاد [مجلس اعیان] وسیله‌ای است ضروری برای تعادل دادن به مجلس دیگر [مجلس عوام] که مردم عادی انتخابش می‌کنند».

یک انسان ابتدایی، دربارۀ درگذشتگانش احتمالاً به شما می‌گوید که کالبد آن‌ها را به این دلیل می‌شوید که «رسم است»؛ اما یک اروپایی به شما می‌گوید که: «این صرفاً مسئله‌ای است که به ادب و احترام برمی‌گردد» و همین اروپایی اگر کسی همچون دکتر بلکمن (Blackman)  برای او از این فرضیه صحبت کند که چنین عملی عادتی بوده که نیاکان ما برای ما به جای گذاشته‌اند،چون تصور می‌کرده‌اند اگر بر روی مرده آب بریزند ممکن است زنده شود، از این گفته اعلام انزجار می‌کند.

انسان به آن دلیل از جانوران جدا می‌شود که می‌تواند آموخته‌های خود را به نسل بعدی منتقل کند؛ در میان تمام انسان‌ها، انسان‌های [غربی] سفیدپوست نشان می‌دهندکه در این قابلیت که بتوانند تعداد بی‌شماری از ضوابط و رسوم را بدون آنکه متوجه معنایشان باشند، بپذیرند، ظاهراً از دیگران پیشی گرفته‌اند. اما همین انسان‌ها اصرار دارند این موقعیت کورکورانۀ خود را به دیگر نژادها نیز تحمیل کنند و این امر سبب شکل‌گیری شورشی عمومی علیه آن‌ها و روش‌هایشان می‌شود.»

A.M. Hocart, 1952, Le Mythe sorcier, in Gerard et al., 2000, p.98.
Arthur Maurice Hocart (1883-1939),
مردم‌شناس بریتانیایی بلژیکی تبار

منبع: فکوهی، ناصر، پاره‌‌های انسان‌‌شناسی، تهران، نشر نی، ۱۳۸۵

برای تمام آوانگاری‌‌ها و ماخذ به منبع فوق ارجاع کنید.