تصویر: میشل اونفره
فرازگفتاری هست که ظاهرا به برنارد شاو منتسب میکنند؛ وقتی از او میپرسند: «چرا شما در جوانی، برخلاف دیگران، چپی نشدید؟ او پاسخ میدهد: چون همیشه وحشت داشتم یک پیر خرفت، بد اخلاق و دستراستی بشوم!». پرسش این است: چرا آدمها یا از این سو یا از آن سوی بام میافتند؟ در اینجا منطقی هست که ریشه در گریز از عقلانیت و جامع دیدن مسائل و برعکس، تمایل به انتخاب سادهترین راهحلها یعنی سیاهوسفید دیدن همهچیز دارد. هرقدر مشکلات جامعه و جهان پیچیدهتر میشوند، عوامفریبها و پوپولیستها در جذب اندیشه آدمها موفقترند. زیرا انسانها، بنا بر طبیعت خود، در منابع حیاتی از جمله در مصرف ذهن و هوش خود، با صرفهجویی عمل میکنند. بنابراین اغلب آنچه به نظرشان «سادهتر» میآید را ترجیح میدهند. و ما پیوسته میبینیم سفسطهگران، گوی ِ سبقت را از دیگران میبرند. تاریخ فلسفه از یونان باستان تا امروز نیز نشان میدهد سوفسطائیان بهتر از سقراطیها مردم را قانع میکردند. از این روست که برخی از «روشنفکران»ی که در دوران جوانی تمایل به جریان «چپ افراطی» در معنای مدافعان «دوآتشه» عدالت و حمایت از اقشار و گروهها و موجودات زیر فشار و ظلم داشتهاند، با پا به سن گذاشتن به جریان عمومی فایدهگرای ِ قدرت، ثروت و شهرت میپیوندند و راه معکوس را پیش میگیرند. گروه موسوم به «فیلسوفان نو» در فرانسه دهه ۱۹۷۰ که شاخصترین آنها، هانریلوی، فینکلکراوت، بروکنر و گلوکسمان بودند، اغلب در دوره جوانی، از مارکسیست لنینیستهای نسل خویش به حساب میآمدند اما وقتی پا به سن گذاشتند، نه تنها به سود سرمایهداری نولیبرالی و دفاع از جریانهای صهیونیستی و نظامیگرا و دفاع از کارنامه استعمار به حرکت درآمدند، بلکه تلاش کردند تمام مشکلات جهان را بر دوش گذشته سیاسی خود بگذارند. امروز نیز در فرانسه، شخصیتی چون میشل اونفره، فیلسوف «آنارشیست» که زمانی اندیشمندی پیشگام بود، همراه گروهی از روشنفکران دیگر، جبهه مبارزه با «اسلامگرایان چپی» و مخالفت با «اتحادیه اروپا» را پیش گرفتهاند و آنها را بزرگترین خطر برای دموکراسی میدانند و نه راست افراطی ِ مارین لوپن را. این همان گرایشی است که در آمریکا نیز در برخی از چهرههای پیشتر پیشرو، همچون نائومی ولف، که امروز روی به سوی نظریههای توطئه آورده و با راست افراطی ترامپیست برنامههای مشترک میگذارد، میبینیم. و البته در کشور خودمان نیز از جمله در میان اقتصاددانان نولیبرال پیشتر مائوئیست، شاهدش هستیم. از این رو آن سخن نخست را از هرکسی باشد، نباید چندان به دور از حقیقت دانست.
آبان ۱۴۰۲