اریش مندلسون(۱۸۸۷-۱۹۵۳) زاده آلمان بود؛ او به باور برخی، یک معمار اکسپرسیونیست و به نظر برخی دیگر، یک معمار ارگانیک یا دینامیک بود. مندلسون با گروه هنرمندان «شوالیه آبی» آمد و رفت داشت و در نخستین سال های تجربه خود، برای سالن های تئاتر دکور می ساخت. مندلسون طرفدار یک معماری مدرن و نو بود و استفاده از بتُن آرمه در ساخت بناها را توصیه می کرد. به نظر او، این ماده «یک بیان نو در خود دارد». مندلسون شهرت خود را مدیون ساختن «برج انیشتین» در فاصله ۱۹۱۹ تا ۱۹۲۴ بود که به مجادله های زیادی دامن زد.
«تراژدی ما، حرفه ای شدن است. من همواره عقیده داشته ام که معماری یک هنر است و همان اندازه شورانگیز که زیباترین زنان در تراز ِ آن.
اما هر اندازه عمر خود را بیشتر با این بانوی زیبا سر می کنم، می بینم کمتر حاضر است عشق دوران جوانی مرا بپذیرد.
بسیار خوب می دانم که معماری امروز در شرایطی به سر می برد که اغلب شایسته اش نیست و افراد حقیر، حاضر نیستند آزادی مورد نیازش را به او بدهند تا بتواند به صورتی ساده، بی دغدغه و طبیعی رشد کند. اما عاشقان ِ پرشور معماری در این میان، نمی توانند خود را با اهداف عقلانی که برای معماری تعیین می شوند، کنار بیایند و یا همچون همیشه امیال خود را به کنار گذارند.
صاحب کاران ِ معماری، به نظر من هرگز چیزی بیشتر از بقال هایی نیستند که اگر هم به هوشمندی بها بدهند صرفا برای به دست آوردن سود بیشتر است؛ کسانی که اگر از احترام به هنر حرف می زنند، هدفشان خریدن یک جنس گران قیمت به ارزان ترین قیمت ممکن است. و برای چنین آدم هایی، غرور ِ هنرمند بهترین زمینه را در بازی گرفتن او ایجاد می کند.
شکی نیست که ما جز فروشندگان ِ محصولات خود نیستیم و اگر ما را نیزغربال کنند و هر آنچه از عدم عقلانیت [هنری] در وجودمان بود بیرون بکشند، حتما از اینکه کارمان را به بالاترین قیمت بفروشیم، افتخار خواهیم کرد.
اما این بخش از وجود ما، این عدم عقلانیت[هنری] همه حساب ها را به هم می ریزد . در حالی که اگر در وجودمان چنین پهنه ناشناخته ای نداشتیم، یک معامله گر خوب و ساده اندیش می شدیم.
از این رو ما به کودکانی شباهت داریم که بخواهند به آنها توضیح دهند زیبایی کاغذهای نقره ای از آنها پول نمی سازد.
در نهایت به این نتیجه گیری هر چه روشن تر می رسیم که پرداخت پول نسبتی معکوس با میزان خلاقیت نظری ما دارد. و این امر تا زمانی تداوم خواهد داشت که طرف مقابلمان قادر نباشد بفهمد این ارزش پیوسته به کار ما [یعنی هنر] ارزش اصلی کارمان است.
موضع من البته تا حدی التقاطی است و همواره سبب پدید آمدن ابهام هایی دردسر ساز و مقابله به مثل سخت می شود، سبب ایجاد تردید و نومیدی هایی که دقیقا آسودگی و نبود دغدغه را از ما می گیرد؛ همان چیزهایی که دقیقا برای الهام یافتن و لذت بردن از تخیل ِ بی آلایش، به آنها نیاز داریم.
مندلسون در ویکیپدیا
https://en.wikipedia.org/wiki/Erich_Mendelsohn
پاره های معماری برگردان ناصر فکوهی است و با پاره های هنر شنبه ها متناوبا منتشر می شود.