مرور برچسب

خاطرات

پاره‌ای از یک کتاب(۱۱۵): پاریس، یک فرهنگ عاشقانه

روبرویت، کافه ‌ها، با کافه‌نشینان و گارسون‌های‌شان با اونیفورم‌های سیاه و سفید و حرکاتی شبیه به بال و پرزدن‌‌های بی‌تاب کلاغ‌ها همه‌جا پراکنده‌اند. اینجا شهری است درون کافه‌ها و نه کافه‌هایی درون شهر. بولوار سن‌میشل. در مهتابی این و آن…

پاره‌ای از یک کتاب(۱۰۶): پاریس: یک فرهنگ عاشقانه

آن‌چه در این کتاب می‌آید و شکلِ گونه‌ای فرهنگ عاشقانه به خود گرفته است، توصیف‌هایی است گاه مردم‌شناختی، گاه یادواره‌ای و روایی از برخی افراد و شخصیت‌هایی که از نزدیک می‌شناخته‌ام یا صرفا آثارشان به گونه‌ای برایم تداعی‌کننده‌ی شهر پاریس…

خاطرات فضا(۱): به رنگ خون

خاطرات فضا(1)/ به رنگ خون نخستین خاطره زندگی من، شاید همان چیزی که از هر کودکی بتوان انتظار داشت: یک «ضربه» (تروما) بر نزدیکترین و صمیمی‌ترین فضایی که می‌شناختم (و می‌شناسم): بدنم بود. شاید بیش از پنجاه سال پیش؛ شاید یک زمستان؛ شاید…

نگاهی به «پاریس» اثر ناصر فکوهی

نوشته زهره روحی زمانی می‌رسد که تمنای گفتن از «خود»، تو را راوی زندگی‌ات می‌کند... یا نه، نقال احساس‌های پر فراز و نشیبت از چیستیِ خود. گاه با کلماتی جادویی و سیّال در شعری روان و گاه با بومی و رنگی... مهم تمنای نازدودنیِ «گفتن» است: چون…

پزشکی که جامعه شناس شد!

من در خانواده‌ای با وضعیت مالی متوسط و رو به بالا در تهران زاده و بزرگ شدم. خانواده‌ای که در آن سرمایه فرهنگی بالایی وجود نداشت و بنابراین اگر کسی می‌خواست راه فرهنگ را پیش بگیرد، اولا باید خودش از میان کوره‌راه‌هایی که در جامعه آن روز وجود…