مرور برچسب

اندیشه های تصویری

اندیشه های تصویری (۱۹): درخت

درختی که جنگلی را پنهان کرده، مثالی است که از فرط کاربرد به ابتذال کشیده شده، اما چرا کمتر کسی از جنگلی که درختی را پنهان کرده، حرف نمی زند؟ حق با کدام است: درخت یا جنگل؟ جنگل، پهنه گستردگی است، پهنه بلاهت امتداد یافته در تکرار، در یکسان…

اندیشه های تصویری (۱۷): عشق

آیا عشق را می توان به مثابه محصولی اجتماعی در میان کننش های فردی و گروهی تحلیل کرد؟ پاسخ به این پرسش شاید بستگی به آن داشته باشد که واحد زمانی / مکانی این «واقعه» را در چه موقعیتی قرار دهیم، یا اصولا به آن به چشم یک «واقعه» نگاه کنیم یا آن…

اندیشه های تصویری (۱۴) : محاکمه

ناصر فکوهی/ طرح: ایرج اسماعیل پورقوچانی موقعیت های کافکایی، رایج ترین موقعیت های موجود در جهان کنونی هستند: اینکه نمی دانیم چرا، اما اطمینان داریم که گناهکاریم، اینکه نمی دانیم چگونه، اما اطمینان داریم که بی شک مجازات خواهیم شد، اینکه…

اندیشه های تصویری (۱۲): هذیان

ناصر فکوهی/ طرح: ایرج اسماعیل پورقوچانی گویی فروپاشی زبان و عقل، دست کم به شکلی مقطعی، زبانی هذیان وار می آفریند و گویی هذیان گویان باید برای هذیان گویی هایشان به عاقلان و دانایان پاسخی داشته باشند وگرنه به حاشیه رانده می شوند و از دایره…

اندیشه های تصویری(۸): زمان

ناصر فکوهی (طرح: ایرج اسماعیل پور قوچانی) زیستن در هیچ وقت اگر می توانستیم مفهوم زمان را گم کنیم، اگر می توانستیم افعال گذشته و آینده را از زبانمان حذف کنیم و خود به خود، دیگر نه حتی در زمان حال، بلکه در نوعی بی زمانی زندگی می کردیم،…

اندیشه های تصویری(۷): لذت

ناصر فکوهی (طرح: ایرج اسماعیل پور قوچانی) این موقعیت متناقض، بلافاصله احساس گناه، ولو گناهی مرتکب ناشده را در ما زنده می کند. چرا با نوعی جهانشمولی ضد لذت در قالب مجموعه ها و گستره های تابویی سروکار داریم؟ چه چیزی در نفی لذت چنین لذت بخش…

اندیشه های تصویری(۶): دوزخ

ناصر فکوهی (طرح: ایرج اسماعیل پور قوچانی) دوزخ باید جایی بیش از آن نزدیک باشد که تصور می کنیم؛ جایی در اعماق وجودمان؛ جایی که روشنایی مطلق در تاریکی مطلق تعریف شده باشد و برعکس. دوزخ باید جایی در اندیشه های تاریک ما؛ در تمایل جنون آمیز و…

اندیشه های تصویری(۵): کودکی

ناصر فکوهی (طرح: ایرج اسماعیل پور قوچانی) کودکی، تصویری از گذشته ای پاک و از دست رفته و از معصومیتی تخریب شده، از بهشتی گمشده، جزیره آرامی در دریایی بی موج، از نبود زمان و مکان، از رنگین کمان بی پایانی و مرطوب بر صحنه و میدانی تصور می…

اندیشه های تصویری(۴): موزه ها

ناصر فکوهی (طرح: ایرج اسماعیل پور قوچانی) قدم زدن در موزه‌های اروپایی، لذت بخش و دردآور است: لذتی حاصل شهادت بر چنین انباشتی از زیبایی، هوش و مهارت، گردآوردن عناصری بی‌شمار و بار دادن به آنها در پس میلیون‌ها ساعت کار و رنج، در قالب‌هایی…

اندیشه های تصویری(۳): پوست

ناصر فکوهی (طرح: ایرج اسماعیل پور قوچانی) اندیشمندی می گفت: «پوست ژرف ترین اندام انسانی است». این لایه سطحی و تا به این حد عمیق، جدای ابعاد بیولوژیک و یا به برکت این ابعاد چه چیز را در خود نهفته دارد؟ چه سازوکاری در یک تماس هست که چنین…