مرور برچسب

امپراتوری نشانه‌ها

پاره‌ای از یک کتاب (۱۴۳): امپراتوری نشانه‌ها

زبان ناشناس رؤيا: شناخت زبانی بیگانه (غریب) و در همان حال درک ناکردنش: برداشت تفاوت در آن، بی‌آنکه این تفاوت هرگز قربانی جامعه‌بودگیِ سطحيِ زبان، ارتباط یا ابتذال شود؛ شناخت ناتوانی‌های زبانِ خودی در سرکشی‌های مثبت زبانی جدید؛ آموختن…

پاره‌ای از یک کتاب(۱۰۷): امپراتوری نشانه‌ها، امپراتوری نشانه‌ها، رولان بارت

آنجا اگر می‌خواستم مردمانی خیالی را تصور کنم، می‌توانستم نامی ابداعی بر آن‌ها بگذارم، آن‌ها را برای خود به موضوعی رومانتیک بدل کنم و به‌این‌ترتیب سرزمینی افسانه‌ای (یک گارابانی جدید) برای خود بسازم، بی‌آنکه نیازی باشد تا هیچ سرزمین…