پارهای از یک کتاب (۱۴۳): امپراتوری نشانهها
زبان ناشناس
رؤيا: شناخت زبانی بیگانه (غریب) و در همان حال درک ناکردنش: برداشت تفاوت در آن، بیآنکه این تفاوت هرگز قربانی جامعهبودگیِ سطحيِ زبان، ارتباط یا ابتذال شود؛ شناخت ناتوانیهای زبانِ خودی در سرکشیهای مثبت زبانی جدید؛ آموختن…