مرور برچسب

ادبیات

پاره‌ای از یک کتاب(۱۱۰):پاره‌های هنر، معماری و شهر، جلد اول

لویی آراگون چه کسی ممکن است تصور کند لئو فره فقط یک ترانه‌سرا است؟ او یک شاعر است، شاعری که اشعارش را مستقیماً بر اساس قوانین سبک شاعرانه، در قالب ترانه می‌نویسد؛ و این ویژگی او را می‌سازد که شعر و شاعران دیگر را از نو حیات بخشد و هنری خاص…

داستایفسکى و سیاست

آن‏چه در اين گفتار درباره داستايفسكى بيان خواهد شد، از رويكردى خاص حركت مى‏‌كند كه با حوزه تخصصى ما انطباق دارد؛ بنابراين، لزوماً در چارچوب مباحث ديگر در اين زمينه قرار نمى‏‌گيرد. اين رويكرد، يك رويكرد سياسى تاريخى است و نه يك رويكرد از…

پاره‌ای از یک کتاب(۱۰۷): امپراتوری نشانه‌ها، امپراتوری نشانه‌ها، رولان بارت

آنجا اگر می‌خواستم مردمانی خیالی را تصور کنم، می‌توانستم نامی ابداعی بر آن‌ها بگذارم، آن‌ها را برای خود به موضوعی رومانتیک بدل کنم و به‌این‌ترتیب سرزمینی افسانه‌ای (یک گارابانی جدید) برای خود بسازم، بی‌آنکه نیازی باشد تا هیچ سرزمین…

پاره‌ای از یک کتاب (۸۴):  درباره اسطوره‌شناسی به مثابه نقد ادبی

 درباره اسطوره‌شناسی به مثابه نقد ادبی / ناصر فکوهی و جبار رحمانی، انتشارات انسان‌شناسی، ۱۴۰۲ در گفتگویی میان نگارنده و ستاری، از نقطه‌­ی آغاز علاقمندی ایشان به اسطوره سوال شد، با علم به اینکه در دهه بیست و سی هجری خورشیدی که ستاریِ جوان…

کتاب پنجاه و پنج (۲۷): مهدی سحابی

همیشه کسی «در جستجوی زمان از دست‌رفته»‌ خود است. کسی مثل سحابی. از تهران به ایتالیا و فرانسه. از سینما به ادبیات و نقاشی. همیشه کسی هست که ظرافت پروست، دنیای  خیالین و واقعیت تلخ زندگی او را با شادمانی و رنج‌ها و خنده‌های شبانه‌اش درک کند.…

کتاب پنجاه و پنج (۹): ژاله آموزگار

کتاب پنجاه و پنج / عکس‌های مهرداد اسکویی/ یادداشت‌های ناصر فکوهی/ نه/  ژاله آموزگار (1318) در اتاق کوچک طبقه اول دانشکده ادبیات و زبان‌های باستانی‌، گوشه‌ای هست و یک میز خالی. جایی برای مردی بزرگ. با کت و شلوار قدیمی و قهوه‌ای رنگ. با…

پاره‌های اندیشه و هنر (۱): لوکاچ و ادبیات قرن بیستم

کارلوس کوتینو/ استاد نظریه سیاسی دانشگاه ریو دو ژانرو برزیل/ برگردان ناصر فکوهی آثار دوران پختگی لوکاچ را اغلب به مثابه پربارترین کارهایش برای تبیین یک نظریه زیبایی‌شناسی مارکسیستی به حساب آورده‌اند. اما هرچند تحلیل‌های انتقادی…

برای بانوی نمادها: سودابه فضایلی

نمادها و آن‌گونه که سودابه فضایلی گاه سخن گفته است، «غرایب»، جهان خود را دارند: جهانی که راه یافتن به آن ساده نیست. زیرا راه‌ها و کوره‌راه‌ها، باغ‌ها و کوچه‌باغ‌ها، دروازه‌ها و درب‌های پنهان، گوشه‌های روشن و تاریک خود را دارند. از بیرون…