پاره‌ای از یک کتاب (۱۴): هویت و بی‌هویتی شهری

 هویت و بی‌هویتی شهری، ناصر فکوهی ، تهران، مرکز مطالعات و برنامه‌ریزی شهر تهران، ۱۳۹۹

 

هویت شهری

دو مفهوم هویت شهری و هویت شهروندی را باید از یکدیگر تفکیک کنیم. مفهوم شهروندی بیش‎تر مفهومی سیاسی است که ما در فارسی آن را به‌عنوان ترجمه‌ای برای واژه فرانسوی citoyenneté انتخاب کرده‌ایم؛ این مفهوم از انقلاب فرانسه رایج شد و معنای آن برخورداری افراد جامعه از حقوق جدید سیاسی بود که عمدتاً در قالب مشارکت مدنی آن‌ها در شهر و حکومت تأمین می‌شد. بعدها این واژه در سطح حکومت‌های محلی (شهرداری‌ها) نیز به کار رفت و بازهم معنای سیاسی و حقوقی آن غالب بود؛ اما در فارسی در ادبیات عمومی ‌ما، افزون بر آن مفهوم شهروندی را به‌نوعی با شهرنشینی به ‌صورت مترادف درآورده‌اند؛ ولی این دو ابداً یک معنا نمی‌دهند. هرکس در شهر اقامت دارد یک شهرنشین است، اما شهروند معمولاً به فردی گفته می‌شود که در چارچوب حقوقی سیاسی یک شهر یا یک دولت دارای حقوق و وظایف مشخصی است که باید از آن‌ها برخوردار باشد و از آن‌ها تبعیت کند. در این گفتگو بحث من به مسئله هویت شهری برمی‌گردد که با موضوع شهرنشینی رابطه نزدیک دارد، اما لزوماً به شهروندی مربوط نیست یا رابطه‌ای غیرمستقیم با آن دارد که هر بار باید آن را روشن کرد.

اما درباره هویت شهری، مثل هر نوع دیگری از هویت، این امر نیز بر اساس دو فرایند تفاوت‌یابی، شباهت‌یابی یا همگن بودن[۱] و ناهمگن بودن[۲] ساخته می‌شود. همه افراد جامعه به صور فردی و به‌صورت گروهی در چندین هویت با یکدیگر مشترک‌اند. این هویت‌ها بر اساس تفاوت یافتن یک نفر یا یک گروه از نفر یا گروه دیگر و بر اساس شباهت یافتن او یا آن‌ها با فرد یا گروه دیگر مشخص می‌شود. برای نمونه یک فرد ازلحاظ زن بودن بیولوژیک شبیه زنان دیگر است، بنابراین می‌توان برای او هویت «زن‌بودگی» را تعریف کرد؛ اما یک زن جوان با یک زن مسن، ازلحاظ سن بیولوژیک متفاوت هستند؛ بنابراین ما در اینجا از دو هویت «جوان‌بودگی» و «پیر‌بودگی» صحبت می‌کنیم. این دو فرایند همیشه همراه باهم عمل می‌کنند. هرکس هم با دیگران تفاوت دارد و هم شبیه دیگران است.

هویت شهری نیز بر مبنای یک یا چند مشخصه می‌تواند قابل‌تعریف باشد. برای مثال همه‌کسانی که در تهران زندگی می‌کنند قاعدتاً «تهرانی» هستند، به‌جز کسانی که تمایل دارند موقعیت جغرافیایی خود را در رده دوم قرار داده و ریشه اولیه خود، مثلاً ریشه قومی یا محلی را در اولویت قرار دهند که در آن صورت خود را «اصفهانی ساکن تهران» یا «مشهدی ساکن تهران» و غیره معرفی می‌کنند. هویت شهری در معنایی دیگر به‌صورت عام‌تر نیز قابل‌تعریف است مثلاً همه اهالی شهر با روستاییان متفاوت بوده و از بسیاری ابعاد به هم شبیه هستند (شیوه زندگی، شیوه حرکت در شهر، نوع معیشت و غیره)؛ از این لحاظ ما از هویت شهری برای آن‌ها صحبت می‌کنیم، مثلاً در مقابل هویت روستایی.

 

[۱] homogeneity

[۲] heterogeneity