نشست هوش مصنوعی و آینده علوم اجتماعی با حضور و ارائه دکتر ناصر فکوهی (استاد بازنشسته گروه انسانشناسی دانشگاه تهران) روز یکشنبه ۶ آبان ۱۴۰۳ در سالن حافظ خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد. این نشست توسط مؤسسه طومار اندیشه و با همکاری مؤسسه انسانشناسی و فرهنگ برگزار شد.
گزارش مشروح این نشست را در ادامه میخوانید:
در جنگ اخیر غزه اسراییل از هوش مصنوعی استفاده کرد، برای اینکه اسامی را به هوش مصنوعی داده بود و نقاط پرتاب بمب مشخص شده بودند. از این موضوع تا مدیریت بازارهای مالی و تصمیم برای خرید و فروش از طریق هوش مصنوعی انجام میشود. شیوهای که هوش مصنوعی برای تصمیمگیری به کار میبرد با ما متفاوت است. اعتراض سناریستهای هالیوود را چند وقت پیش شاهد بودیم که نوشتن سناریو را به هوش مصنوعی بدهند.
یکی دیگر از کاربردهای هوش مصنوعی ساخت آواتار است. نه فقط در گفتار و بیان کاربرد دارند بلکه از سیستم حرکتی هم برخوردارند.
یوال نوآ هراری یکی از مخالفان بیقید و بند بودن هوش مصنوعی است و معتقد است یکی از خطرناکترین ابداعات تاریخ بشر است. تصمیمات هوش مصنوعی میتواند سرنوشت انسان را دچار تغییرات اساسی کند.
در حملههای اخیر اسراییل در منطقه نوع بمب و کیفیت شلیک و تشخیص نقطه اصابت را با تصمیمات انسانی انجام داده است و احتمالا در سطح پردازش اولیه از هوش مصنوعی کمک گرفته است. آیا ممکن است هوش مصنوعی تصمیم بگیرد یک کشور به کشور دیگر حمله کند؟
وقتی تصمیم خطیر و حیاتی است به نوعی از هوش مصنوعی جدا میکنند. تصمیم برای این نیست که متن را از فارسی به زبان دیگری ترجمه کنید یا یک مقاله نوشته شود. تصمیم حمله از یک کشور به کشور دیگر است که میتواند آثار عمیقی داشته باشد و به جنگ جهانی برسد یا بشریت را نابود کند. هرچه تصمیم خطرناکتر و دارای آثار درازمدت مخرب است از هوش مصنوعی استفاده میشود.
هوش مصنوعی شکلهای مختلفی دارد. استفاده از انواع اولیه هوش مصنوعی امروزه رایج است. از ANI (هوش مصنوعی محدود) و AGI (هوش مصنوعی عمومی) تا ASI (سوپر هوش مصنوعی) امروز شناسایی شده است. سیستم AGI قابلیت درک و فهم دارند و میتوانند متن را یاد بگیرند. در بالاترین سطح مدنی (غیرنظامی) که asi قرار دارد اپلیکیشنهایی داریم که علاوه بر فهم و یاددادن میتوانند از یک حوزه به حوزه دیگر تعمیم دهند.
گستره و عمق در هوش مصنوعی در انواع یادشده متفاوت است. مثلا یک سیستم صرفا میتواند شیوههای مدرن آبیاری را تشخیص دهد اما برخی سیستمهای دیگر در ۱۰۰۰ سال پیش میتواند تشخیص دهد تکستهای کشاورزی درباره آبیاری پهنههای خشک چه میگفتهاند.
چطور از هوش مصنوعی برای علوم انسانی میتوان استفاده کرد. واژه LLM یا مدلهای گسترده زبانی اینجا مطرح میشود. در نظریات زبانشناسی مدرن فهمیدیم زبان فرم اصلی تفکر است و خارج از زبان کسی نمیتواند فکر کند. حسهای پنجگانه تا وقتی وارد سیستم زبانشناسی شناختی نشوند قابل درک نیستند. کسی نمیتواند بگوید چیزی را شنیدم بدون اینکه به ساختارهای زبانشناسی استناد کند. زنجیرههای نوروسیناپتیک که محصول اتصال نورونهاست کارکرد حافظه را به وجود میآورد. وقتی مغز حرکتی را به صورت یک زنجیره نوروسیناپتیک در میآورد میتواند شکل نیمهاتوماتیک یا اتوماتیک داشته باشد. شما وقتی رانندگی میکنید زنجیرههای نوروسیناپتیک به گوش و دست شما دستور میدهند که چه کار میکنید. به جایی میرسید که زنجیرهها اتوماتیزه شدند و حس نمیکنید برای رانندگی فکر میکنید. دلیل اینکه بعضی افراد در مستی بالا میتوانند رانندگی کنند این است که زنجیره اتوماتیزه هدایت میکند اما هر اتفاقی که در آن زنجیره پیشبینی نشده است رخ دهد و مثلاً از جایی که آدم عادتا رد نمیشود رد شود ممکن است با اختلال جدی مواجه میشود. در مستی واکنش سرعت طولانیتر میشود.
وقتی درک کنیم هوش مصنوعی تقریبا به صورت کاملی روی ساختارها و مدلهای زبانی شکل گرفته و تقلیدی از مغز و ساختارهای شناختی انسان است، میتوان تشخیص داد در علوم انسانی چه میکند جان مک کارتی (د. ۲۰۰۷) زبانشناس و ریاضیدان امآیتی بود یکی از نخستین افرادی بود که در این مورد تحقیق کرد. امروزه گوگل از هوش مصنوعی استفاده میکند. ارزش مالی گوگل ۲ تریلیون دلار است. دو شرکت دیگری که بالاتر از گوگل هستند یکی اپل با ۳.۵ تریلیون دلار و مایکروسافت با ۳.۱ تریلیون دلار ارزش مالی است. این ارقام بالاتر از کمپانیهای خودروسازی و نفتی مثل تویوتا یا آرامکو است. از منظر جامعهشناسی هوش مصنوعی هوش مصنوعی یک بخش کاملا رو به رشد است و انسان را بیش از هر تکنولوژی دیگری به یک آرزوی تحققناپذیر نزدیک میکند که آن هم آرزوی جاودانگی و نامیرایی است.
در مقاله اسطورههای بنیانگذار مدرنیته شهری به چندین اسطوره مدرن اشاره کردم که یکی از آنها اسطوره برج بابل است. در این مدل انسان میخواست به خدا برسد که خدا زبان آنها را متفاوت کرد. هوش مصنوعی ممکن است روزی به این برسد که انسان را حذف کند، در روزی که کنترل هوش مصنوعی به دست انسان باشد. اگر روزی کامپیوتر بتواند خودش خود را روشن کند چه اتفاقی میافتد؟ برخی این را علمی-تخیلی میپندارند اما چنین چیزی در وضع ما نمیتواند غیرممکن باشد. چگونه نتواند منبع انرژی را قطع کند. استنلی کوبریک در فیلم ۲۰۰۱: یک اودیسه فضایی (۱۹۶۸) این پدیده را پیشبینی کرده است که چگونه تمایل به جاودانگی و جایگزینی با خدا میتواند انسان را به باد دهد. این موضوع ارتباطی به عقیده یا عدم عقیده به خدا ندارد؛ حتی افکار میرچا الیاده نشان میدهد که انواع متأخر سکولاریسم جنبههای دینی دارند.
در هوش مصنوعی از سیستمهای نمادین و فیزیکی تقلیل از بدن به مغز و از مغز به زبان صورت میگیرد. هوش مصنوعی امروزه از ساختارهای بزرگ زبانی استفاده میکند. اولین چیزی که تقلیل پیدا میکند مسأله فیزیک است. فیزیک در انسان مهم است. اگر ربات باشد بدون حرکت و احساسات خاصی صحبت میکند اما انسان عادی ضمن صحبت کردن حرکت بدنی هم دارد و زبان بدن بر او حاکم است. هوش مصنوعی بدن ندارد و صرفا اندیشه است که به ساختارهای بزرگ زبانی تقلیل پیدا کرده و عملا چیزی به جز زبان باقی نمیماند.
واحد علوم انسانی و سیستم اجتماعی کلمه یا اندیشه نیست؛ بلکه کنش و حرکت است. حتی روانشناسی به مثابه سیستم مبتنی بر تحلیل ذهنیت، از کنشهای روانی برای تحلیل استفاده میکند. احساسات انسان مانند خوشحالی و خشم و غم، مفاهیم انتزاعی نیستند؛ بلکه حرکات عصبی و ماهیچهای هستند. در هوش مصنوعی حرکت معنا ندارد حرکت چیزی است که آن را برنامهریزی میکند که البته کاری بسیار پرهزینه است. بسیاری از مشاغل با گسترش هوش مصنوعی از بین میروند اما احتمالا لولهکشی و سیمکشی همچنان میماند؛ چون محاسبات زیادی برای طراحی ربات لولهکش لازم است.
شبیه جاروبرقیهای اتوماتیک که به فضای مسطح نیاز دارند، هوش مصنوعی سیستم حرکتی خاصی را بر فضا تحمیل میکند به صورتی که قابل آنالیز باشد. متروی تهران فضا را نشانهگذاری کرده است که روی کفپوش نشانه مخصوص ایستادن پشت خط و سوار شدن و نشستن و… را دارد. هوش مصنوعی راحت میتواند تحلیل کرد. نقد این موضوع میتواند این باشد که وضع هوش مصنوعی تا زمانی مناسب است که سیستم تا جایی که فکر شده کار کند. حالا اگر ماشین به نتیجهای برسد که انسان به او دستور نداده مثلا قطار مترو وقتی که انسان لای در باشد بسته شود چه اتفاقی میافتد؟ برخی این را غیرممکن میدانند اما اگر سیستم حرکتی و سیستم شناختی و زبانی بر هم منطبق نباشد طور دیگری خواهد شد.
تحولات معنایی درباره ملت و دولت و مردم و انسان در برخی سیستمهای زبانی بیشتر به اغتشاش زبانی میماند که متأثر از استعمار و ورود مدرنیته رخ میدهد.
با هوش مصنوعی جهان بهتری میتوان ایجاد کرد چون یک ابزار است. چیزی که هوش مصنوعی را خطرناک میکند انسانهایی هستند که برای سودجویی از هوش مصنوعی استفاده میکنند و در انحصار گروهی خاصی قرار میدهند.
هوش مصنوعی با دیتاهایی که جمع و تحلیل میکند میتواند به شما پیشنهاد خدمات بدهد. مثلا چطور میتوان طراحی بهتری از مجموعه سالنهای سخنرانی این مجموعه داشته باشیم. یا مثلاً میتوان از هوش مصنوعی برای تشخیص بیماریها، بیماریهای گروههای فرودست یا فرادست را در اولویت گذاشت. افراد پیر فرادست کرم ضدچروک و رنگ موی باکیفیت میخواهند. هوش مصنوعی کار simulation را انجام میدهد یعنی یک موقعیت یا حالت تقلیدشده را ترسیم میکند. مثلا میگوید اگر کره زمین ۲ درجه گرمتر شود میتواند شبیهسازی کند که در سواحل دنیا چه اتفاقاتی رخ خواهد داد. میتوان با هوش مصنوعی گفت چطور میتوان مردم را خشمگین کرد یا کارهای غیرقابلتوجیهی را قابلتوجیه جلوه کرد.
مسأله حکمرانی (governance) توسط کنشگران میتواند با هوش مصنوعی دستخوش تغییر شود. حکمرانی یعنی چرا انسانها گفتوگو یا نزاع میکنند؟ یکی از مسائل قدیمی علوم انسانی تقابل ساختار و عاملیت است. ترکیبی از ساختار و عاملیت در سیستمهای اجتماعی اتفاق میافتد. از هوش مصنوعی میشود خواست که عاملیت را در جامعه به سمت انفعال ببرد یا برعکس به سمت خلاقیت ببرد.
موضوع دیگر مبحث درهمتنیدگی (intersectionality) است. هر حوزه با حوزههای دیگر پیوند میخورد. در فمینیسم مطرح شد که نمیتوانند مثل هم فکر کنند چون فمینیست پولدار یا سفیدپوست با فمینیست سیاهپوست متفاوت است. هوش مصنوعی به وسیله کسانی که هدایتش میکنند قابل دستکاری است.
بحث دیگر نقد عینی ماشین است. فرض بر این گرفته میشود که ماشین خنثی است و میتوان خنثایی را جزو ذات ماشین لحاظ کرد. این یکی از فرضهایی است که تقریبا در تمام سیستمهای هوش مصنوعی وجود دارد.
بحث دیگر سرقت علمی است. تفسیری که از سرقت علمی میتواند تحت تأثیر عواملی پوشیده شود. میتوان هوش مصنوعی را به گونهای طراحی کرد که تفسیر متفاوتی ارائه دهد. حتی هوش مصنوعی میتواند یک مقاله تولید کند و با دستور humanize متن را انسانی کند.
هوش مصنوعی در آینده علوم انسانی مثل یک ابزار میتواند مورد استفاده زیادی قرار بگیرد. کما اینکه در رشتههایی کارهایی کرده است. اما باید اراده انسانی اصل قرار بگیرد و با سیستمهای سیاسی و نظامی آزاد و دموکراتیک با قابلیت بالای مبادله میتواند بهینه عمل کند. از نظر من وجود هنر و خلاقیت و آزادی به نوعی مهمتر از سیستمهای تبیینگر سیاسی مهمتر است. هنر به زندگی ما مستقیما مطرح است در حالی که سیستمهای سیاسی بیشتر به حوزههای انتزاعی مرتبط است.
در پایان نشست به بخش پرسشوپاسخ رسیدیم و چند پرسش توسط دکتر فکوهی پاسخ داده شد.
لینک مطلب در وبسایت طومار اندیشه:
گزارش نشست علمی با موضوع «هوش مصنوعی و آینده علوم اجتماعی» با سخنرانی دکتر ناصر فکوهی