در میان انسانشناسان نسل سوم بریتانیا پس از جیمز فریزر و ادوارد برنت تایلر در نسل نخست و برونیسلاو مالینوفسکى در نسل دوم، ریموند فیرث در کنار آلفرد رجینالد رادکلیف براون، بارزترین چهره بود. فیرث که در اصل زاده اوکلند در نیوزیلند بود، بسیار زود وارد حوزه انسانشناسى بریتانیا شد، زیرا تحصیلات خود را پس از دانشگاه اوکلند در مدرسه علوم اقتصادى لندن، مرکز قدرتمند انسانشناسى اجتماعى این کشور و تحت هدایت مالینوفسکى به پایان رساند. تمایل زیاد او به پیروى از راه استاد خود، سبب شد که پس از یک دوره کوتاه تدریس در دانشگاه سیدنى، بار دیگر براى تدریس به مدرسه علوم اقتصادى لندن بازگردد و تا پایان عمر آنجا را ترک نکند. بدین ترتیب فیرث از ۱۹۴۴ تا دوران بازنشستگىاش در ۱۹۶۸، کرسى انسانشناسى این مدرسه را بر عهده داشت. وى در دانشگاههاى معتبر دیگرى چون بریتیش کلمبیا، کورنل و شیکاگو نیز تدریس کرد و انسانشناسان مشهورى نظیر ادموند لیچ (بریتانیایى) و فاى اگزیائو تونگ چینى از دانشجویان وى بودند.
فیرث همچون استاد خود مالینوفسکى و دوستان و همکارانش آلفرد رجینالد، رادکلیف براون و اوانس پریچارد بر لزوم کار میدانى بهمثابه محور اساسى پژوهش انسانشناختى تأکید داشت. ازاینرو از سالهاى آغازین تحصیل تلاش کرد حوزه موردمطالعه خود را مشخص کند. وى مطالعات خود را از بررسى نظامهاى اقتصادى مائورىهاى نیوزیلند آغاز کرد. او که تحصیلات خود را تا دوره کارشناسى در اقتصاد پى گرفته بود، از بنیانگذاران انسانشناسى اقتصادى بریتانیا بهحساب مىآمد. وى نخستین کتاب خود را با عنوان اقتصاد ابتدایى مائورىهاى نیوزیلند در ۱۹۲۹ منتشر و در آن، نظام زراعى این قوم را تشریح کرد.
اما پسازاین تجربه نخستین، فیرث به جزیره تیکوپیا در اقیانوسیه علاقهمند شد و درباره این جزیره نُه کتاب تألیف کرد که از آن جمله مىتوان ماتیکوپیایىها: مطالعهاى جامعهشناختى بر نظام خویشاوندى پولینزیایى (۱۹۳۸) و عمل خدایان در نزد تیکوپیایىها (۱۹۵۹) اشاره کرد. او همچنین یک فرهنگ تیکوپیایى انگلیسى در سال ۱۹۸۵ به انتشار رساند و آخرین کتابش درباره تیکوپیا با عنوان ترانههاى تیکوپیا در سال ۱۹۹۰ منتشر شد.
در سالهاى ۱۹۳۹ و ۱۹۴۰ فیرث به همراه همسرش مطالعاتى بر نظامهاى اقتصادى صید ماهى در نزد روستاییان مالایایى به انجام رساند. او درعینحال از دهه ۱۹۵۰ کوشید انسانشناسى اجتماعى بریتانیا را علاوه بر حوزههاى کلاسیک آن بهسوى پژوهشهاى جدید در شهرها سوق دهد و اجازه ندهد که این علم در مقابل جامعهشناسى به علمى حاشیهاى بدل شود. ازاینرو پژوهشى درباره طبقه متوسط بریتانیا با عنوان دو مطالعه بر نظام خویشاوندى در لندن (۱۹۵۶) به اجرا درآورد. فیرث کارکردگرایى را موردانتقاد قرار مىداد و بر اهمیت انتخابهاى شخصى کنشگران اجتماعى و انعطافپذیر بودن زندگى اجتماعى تأکید داشت.