«بانک رؤیاها»: گفتگو با آنتونیو زادرا (Antonio Zadra) استاد روانشناسی دانشگاه مونترال مسئول «بانک رؤیاها» در اینترنت http://reves.ca که روایت رؤیاهای ادبی را در زبان فرانسه از قرون وسطا تا ۱۹۸۰ گردآوری میکند و همچنین چند صد روایت از رؤیاهای افراد عادی را در خود دارد .
- هدف از «بانک رؤیاها»ی شما چیست ؟
- هدف عمده، گردآوری و ثبت روایت رؤیاها برای پژوهشگران است . امروز میتوان در این بانک ، رؤیاها را بر اساس مؤلف ، لحن رؤیا ( رؤیاهای خوش یا کابوس …. ) ، محتوای آن ها و … جستجو کرد . آنچه برای من جالب بوده است به ویژه این مورد آخر است : من علاقمندم بر رؤیاها از نقطه نظر ساختار روایی آنها مطالعه کنم ، غلبه برخی از تفاوتهای حسی ( بینایی ، شنیداری ، ……. ) ، مکانهایی که در آنها مشاهده میشود ، کنش متقابل میان شخصیتها … برای مثال ، من درباره ساختار کابوسها مطالعه میکنم . اغلب در این گونه از خواب، ما با تعقیب سروکار داریم ، امّا ، ۵۰ تا ۶۰ درصد از آنها مضمونهای دیگری چون بیماریهای حاد ، مرگ یکی از نزدیکان ، یک حادثه رانندگی یا یک مصیبت طبیعی را در بردارند . در این رؤیاها ، هرچند ترس ، حس عمده را تشکیل میدهد ، ۳۰ درصد نیز شامل موارد دیگری میشوند مثل : اندوه ، نفرت ، خشم …
تنوع بر خلاف آن چه ممکن است تصور شود بسیار زیاد است . افزون بر این ما با تفاوت میان خواب زنان و مردان نیز سروکار داریم . مردان بیشتر در رؤیاهایشان خود را در محیطی بیرونی میبینند ، در حالی که زنان بیشتر در محیطی درون مثل خانه یا دفتر اداری . مردان ، هم مردان و هم زنان دیگر را در خواب میبینند ، در حالی که زنان ، بیشتر مردان را در خواب میبینند .
و در حوزه کشش جنسی ، مردان بیشتر خواب زنانی را میبینند که در زندگی واقعیشان وجود ندارند ، در حالی که زنان بیشتر خواب مردانی را میبینند که واقعاً میشناسند : کسانی که هم اکنون عاشقش هستند ، یا در گذشته ، یا کسی که هرگز رابطهای با او نداشتهاند ، امّا در جمع اطرافیانشان بوده است . خواب دیدن ستارگان [ سینمایی … ] یا شخصیتهای فیلمها ، بسیار نادرند . بنابراین بانک رؤیاها به ما امکان میدهد که این گونه مشاهدات و مقایسههای دقیق را انجام دهیم بدون آن که امکان دهد که عناصری برای توضیح درباره کارکرد رؤیا به طور کلی به دست بیاوریم یا این که به ما نشان دهد خواب دیدن اصولاً به چه کاری میآید .
- برخی از بانکهای قرن بیستم ، نشان دادهاند که رؤیاها بازتابی از ظهور مثلاً رسانهها و موسیقی مردمی ( پاپ ) بودهاند . آیا امروز با گسترش اینترنت و واقعیت مجازی ، انسانها به صورتی متفاوت خواب میبینند ؟
- تا حدی بله ، زیرا امروز انسانها بسیار بیشتر از پیش از ظهور بازیهای ویدیویی خواب میبینند ، با این وصف ، این که کسی در خواب ببیند دارد از یک کیبورد رایانهای استفاده میکند ، بسیار نادر است . البته ، حتی با یک قلم هم کمتر کسی خواب نوشتن میبیند . دلیل این امر شاید آن باشد که خواب دیدن ، همچون نوشتن ، یک فعالیت شناختی بسیار پیچیدهتر از آن است که بتوان خارج از واقعیت بازتولیدش کرد . در واقع ، ما تنها زمانی میتوانیم یک کتاب را به صورت ذهنی بخوانیم ، که چشمانمان را ببندیم و آن کتاب را مجسم کنیم . این تمرین به همین اندازه در خواب متناقض مشکل است : مغز ما ممکن است بتواند جهانی خیالین و بسیار پیچیده بسازد ، امّا این واقعاً برای مغز مشکل است که درون این جهان خیالی به ما امکان خواندن دو نظمی قابل درک را بدهد . ما اغلب پیچیدگی رؤیا را دستکم میگیریم .
- آیا این واقعیت که ما توجه خاصی به رؤیاهای خود داشته باشیم ، محتوای آنها را تغییر میدهد ؟
- این کار مشکلی است که ما از موضع علمی اعلام کنیم محتوای رؤیاها به وسیله توجه به آنها تغییر میکند ، زیرا برای این کار باید بتوانیم رؤیاهای یک فرد را با رؤیاهای خود او زمانی که رؤیاهایش مورد توجهش نبوده ، مقایسه کنیم ! با این وصف ، این را میتوانیم بگوییم که توجه به آنچه در خواب دیدهایم در موقع برخاستن ، میتواند به در خاطر داشتن آنها کمک کند . این عادت در ضمن میتواند درون خود رؤیاها نیز جای بگیرد . برخی از افراد خواب میبینند که از خواب برخاستهاند و دارند به خوابهایشان فکر میکنند و وقتی صبح از خواب بیدار میشوند یک صفحه سپید جایگزین خواب شده است ! از طرف دیگر ، آزمایشگاه های خواب ، ظاهراً اثرات خاصی بر افراد میگذارند : وقتی افراد را در هنگام خواب تناقضشان بیدار میکنیم که رؤیاشان را برای ما تعریف کنند میبینیم که محتوای آن با رؤیای آنها در زمان متعارف متفاوت است . برای مثال بسیار بعید است که ما در آزمایشگاه ، با روایتهای کابوس روبرو شویم حتی در نزد کسانی که به دلیل یک ضربه سخت ، به طور متعارف کابوس می بینند . آیا دلیل آن است که این افراد در چنین آزمایشگاهی با همه پژوهشگران ، کارشناسانی که بر آن ها نظاره می کنند ، احساس امنیت دارند ؟ این را واقعاً نمیدانیم . به همین ترتیب ، رؤیاهای اروتیک (شهوانی) [ در آزمایشگاه ] نادر هستند ، امّا دلیل شاید صرفاً این باشد که کنشگران از تعریف کردن آنها برای مسئولان آزمایشگاه شرم دارند . تا به حال اتفاق افتاده است که یک مرد جوان برای من اعتراف کند : «وقتی شما مرا بیدار کردید ، بهتان دروغ گفتم که هیچ خوابی نمیدیدم . در واقع داشتم یک خواب شهوانی میدیدم ، امّا نمیخواستم آن را برایتان تعریف کنم ! »
- در بین دهها هزار رؤیایی که طبقهبندی شده و در بانکهای مختلف نگهداری میشوند آیا تلاش شده است که به درصد خوابهای پیشبینانه دسترسی یابند ؟
- چنین کاری غیرممکن است . هر بار یک مصیبت طبیعی اتفاق میافتد یا یک سانحه هوایی رخ میدهد که به افکار عمومی ضربه میزنند ، کسانی با من تماس میگیرند و با صداقت اعلام میکنند که این واقعه را چند روز پیش از آن که در خواب دیدهاند ، امّا اگر این گونه همخوانیها را به سطح کل مردم تعمیم دهیم میبینیم که به ناگزیر هر شب ، لااقل یک نفر پیدا میشود که خواب یک سقوط هواپیما یا زمین لرزه را ببینید . خود شما ، اگر خواب سقوط یک هواپیما را ببینید و در هفتههای بعد هیچ هواپیمایی سقوط نکند ، آیا با من تماس خواهید گرفت ؟ مسلماً نه ! هیچ کس برای من نمینویسد : « میدانید ، خواب دیدم که یک مصیبت اتفاق افتاد ، امّا هیچ اتفاقی نیافتاد ! » بنابراین من معمولاً از این افراد میخواهم که در آینده پس از وقوع یک حادثه با من تماس نگیرند ، بلکه بلافاصله پس از آن که خوابی را دیدند که به نظرشان ممکن است اتفاق بیافتد به من اطلاع دهند و نه بعد از واقعه ، امّا هیچ وقت هیچ کس چنین نمیکند … افزون بر این ، برخی از خوابهایی که به نظر پیشبینی کننده نمیآیند ، اگر به طور دقیق مطالعه شوند ، روشن میشود که فرد خواب بیننده از شاخصهایی برای حدس زدن چنین حادثهای برخوردار بوده است . برای مثال ، فردی ممکن است خواب ببیند که دوستش مبتلا به سرطان شده است و یک هفته بعد مطلع شود واقعاً چنین است ، امّا وقتی که ما از بیننده خواب سئوال میکنیم ، متوجه میشویم که او دقت کرده بوده است که دوستش کاهش وزن شدید دارد یا بیش از اندازه خسته است … با این همه ، من چنین پدیدهای را به طور کامل نفی نمیکنم ، زیرا ما مثالهایی از خوابهایی پیشبینی کننده داشتهایم که کاملاً قانعکننده بودهاند و علم به هیچ شکلی نتوانسته است آنها را توضیح دهد . برای مثال ، یکی از پژوهشگران که در یک مؤسسه فضانوردی کار میکرد چندین بار تا سالها خواب میبیند که یکی از همکارانش را که به دام حریقی در آزمایشگاه خود افتاده نجات میدهد . او حاضر نبود این خواب را جدی بگیرد تا روزی که همان صدای انفجار در خوابش را میشنود : او نتیجه میگیرد که آزمایشگاه دوستش آتش گرفته است و درست زمانی به داد او میرسد که بتواند به موقع او را از شعلهها و آتش برهاند . از این زمان است که فرد نجاتیافته کارش را تغییر داده و شروع به مطالعه بر خواب کرده است . بنابراین ، پدیده خوابهای پیشبینی کننده به نظر من واقعی هستند ، امّا بیش از اندازه بر آنها مبالغه شده است و در مجموع یک راز را میسازند .
- یک قرن پس از زیگموند فروید ، آیا هنوز هم میتوان گفت : « رؤیاها راه طلایی به سوی ناخودآگاه » هستند ؟
- بدون شک نمیتوانیم بگوییم تنها «راه» ، بلکه یکی از « راههای» مهم در کنار راههای دیگر همچون رواندرمانی ، یا موسیقی که به نظر من یک سفر حقیقی به ناخودآگاه است . من به دورهای از زندگی خود ، به میزان بسیار زیادی به خوابهای روشنبینانه ، یعنی خوابهایی که بیننده میداند دارد خواب میبیند و بنابراین میتواند تلاش به تغییرشان کند ، علاقهمند شده بودم ، تلاش میکردم هرچقدر میتوانم چنین خوابهایی ببینم تا از خودم در این تجربه استفاده کنم . من از کسانی که با آنها برخورد کردم پرسش هایی کردم و آنها به من پاسخ میدادند ، پاسخهایی که اصلاً انتظارشان را نداشتم . برای مثال یکبار به یکی از همین شخصیتهای خیالی گفتم که او وجود ندارد و وقتی من از خواب بیدار شوم ناپدید خواهد شد و او پاسخ داد : « ببین آنتونیو ! من هم خواب میبینم ، امّا هیچ وقت چنین چرندیاتی نمیگویم ! » . بعد با هم آشتی کردیم و رفتیم آبجویی بخوریم و من فراموش کردم دارم خواب میبینم … برای من این گفتگو فوقالعاده جذاب بود : مغز من مخاطبان خودش را میساخت و من خود را شگفتزده میکردم ! بنابراین به نظر من کارل یونگ حق داشت که فکر کند رؤیا البته دارای یک بار نمادین است ، امّا گاه نیز کاملاً روشن است . رؤیا به شیوه خود دیداری و تمثیلی است و تلاش نمیکند چیزی را به ما برساند یا ما را درون اشتباهی فرو ببرد ، به گونهای که فروید از جنبههای زندگانیمان سن میگوید که تلاش برای فراموشیشان داریم تأکید کند .
۱- ریتا دایر Rita Dwyer ، مطالعات بر خواب ( ASD )
Magazine sciences Humaines, N° ۲۰۷ – août-septembre 2009