کوته‌نوشت‌های ِاجتماعی (۱۵): تخیل، واقعیت، حقیقت

برای دورکیم، واقعیت، امری روشن بود: «چیزی» مستقل از ذهن ما. از این رو  مفهوم «شیئی کردن» امر اجتماعی به مثابه روشی «عینی» برای رسیدن به شناخت آن را مطرح می‌کرد: فاصله گرفتن و نبود ِ هرگونه پیش‌داوری ِ پژوهشگر  نسبت به آن در ذهنش. موس،اما، نتوانست، این رویکرد خشک را بپذیرد و «واقعیت تام اجتماعی» را عنوان کرد؛ یعنی امکان ِ شناخت ِ امر ِ اجتماعی در پیش‌زمینه‌های ِ درهم تنیده  دیگرش. ولی در انسان‌شناسی ِ جدید، تمایل به یافتن ِ «حقیقت» شناختی، بازمانده‌ای متافیزیک به شمار می‌آید که جایگاهی در روش ِ علمی ندارد، بلکه باید  به قول گودولیه از «واقعیت ِ واقعی» سخن گفت که نه فقط از جهان ِ برونی، بلکه از تخیل ِ درونی و ترکیب پیچیده آنها و شکل‌گیری ِ تدریجی و دراز مدت‌شان ریشه می‌گیرد.

ناصر فکوهی / ۱۴۰۱