عکس فوری (۲۳۸): تعهد در هنر
مسئله «تعهد» در هنر (به فرانسه Engagement به انگلیسی Commitment) دست کم از قرن هجدهم در هنر و ادبیات اروپایی و آمریکایی مطرح است، و برخلاف یک تصوّر رایج شروع آن به مارکسیسم نمیرسد. اما این یک واقعیت است که از اواخر قرن هجده، زمانی که انقلابهای مدرن شروع به گسترش کردند، در مستعمرات مبارزات مردم بومی علیه شرکتهای استعماری بالا گرفت و دولتهای مرکزی ناچار به دخالت نظامی شدند و همچنین زمانی که بردهداری هر چه بیشتر به زیر سئوال میرفت و مبارزه با تجارت و برای آزادی و حقوق بردگان در کشورهای اروپای غربی و آمریکا بیشتر میشد. بحث تعهد یعنی پایبند بودن به اهداف و آرمان و عقایدی روشن در جوامعی که به سرعت دوقطبی میشدند، بیشتر مطرح میشد.
در آمریکا در سال ۱۸۶۱ جنگ داخلی که بیش از پنج سال به طول کشید و با ترور آبراهام لینکلن اما بلافاصله پس از آن با به رسمیت شناخته شدن آزادی بردگان و حق رای دادن به آنها همراه بود. در اروپا، انقلابهای ۱۸۴۸، کودتای لویی بناپارت و تجدید سلطنت، و سپس درگیریهای استعماری این کشور و بریتانیا در جنگهای استعماری و سرکوب بومیان و جریان یهودستیزی (ماجرای درایفوس در فرانسه که افکار عمومی فرانسه را به دو نیم کرد و امیل زولا در دفاع از درایفوس نامه معروف خود «من متهم میکنم» را نوشت) و سرانجام روی کار آمدن «جبهه مردمی » لئون بلوم در فرانسه و اعلام جمهوری و آغاز جنگ داخلی در اسپانیا(۱۹۳۶) رادیکالیسم را در هنرو ادبیات هر چه بیشتر مطرحکرد.
از همین سال و تشکیل بریگادی بینالمللی برای دفاع از اسپانیای جمهوریخواه، که نویسندگان بزرگی چون جرج اورول و ارنست همینگوی در آن شرکت داشتند و موضعگیری روشن و بدون تردید نویسندگان بزرگ دیگری چون آنتوان سنت اگزوپری علیه فاشیسم و سرانجام روی کار آمدن دو توتالیتاریسم بزرگ شوروی و آلمان هیتلری، چنان جوامع اروپایی را دو قطبی کرد که انتخاب راه میانه امکانپذیر نبود. در این زمان «تعهد» در برابر خود «هنر برای هنر» را نداشت، بلکه به گونهای همدستی و همراه شدن با فاشیسم و استعمار و بیرحمیهای جنگطلبان تعریف میشد. و هرچند مفهوم «هنر برای هنر» مطرح شده بود، چارچوب آن بسیار متفاوت بود. اما پس از جنگ و تا دوره ای متاخر یعنی سقوط شوروی در ۱۹۹۰ هنوز بحث تعهد در قالب جنگ سرد ادامه داشت.