کوته‌نوشت‌های سینمایی(۹): آبی وحشی دوردست

ورنرهرتسوگ کارگردان، نویسنده، موسیقیدان آلمانی، شخصیتی استثنایی و به باور بسیاری از منتقدان، یکی از صد فیلمساز بزرگ تاریخ سینما به شمار می‌آید. شیوه کار او، عبور از همه خطوط قرمز در فیلمسازی کلاسیک، از جمله استفاده از دکوپاژ، سناریو، دیالوگ‌های از پیش معلوم و حتی هنرپیشگانی است که بتوان لزوما از سایر عوامل فیلم تفکیکشان کرد و تاکید بر صدا است. سینمای هرتسوگ با وجود این‌، نه یک سینمای تجربی، بلکه سینمایی کاملا فکر شده است که بر اساس فلسفه و هستی‌شناسی خود او از هنر ساخته می‌شود. او ده‌ها فیلم داستانی و مستند ساخته و توانسته است رابطه خود را به کلی با سلیقه عمومی و یا نقد هنری قطع کند. اما مجموعه این ویژگی‌ها در فیلم‌های آوانگارد او، وی را چنان خاص و جذاب می‌کند که درباره کمتر فیلمسازی چنین میزانی از نوشته و تاملات و اندیشه را می‌بینیم. درباره فیلم «آبی وحشی دوردست» در گفتگویی که در همین بخش می‌آید، به صورت تفصیلی فیلم بررسی شده است. فیلم هرتسوگ را بین یک اثر فلسفی و هستی‌شناختی و یک «مستند ساختگی» قرارداد. اما شاید صفت طبقه بندی ناشدنی برای این فیلم و به طور کامل سینمای هرتسوگ نزدیکتر به واقعیت باشد. به همین دلیل، این نکته که فیلم واقعا در ژانر «مستند» مطرح شود مورد تردید است. خود هرتسوگ در این باره بحثی دارد که به نظر من قابل قبول است. ژان روش هم این بحث را پیشتر مطرح کرده و آن این است که «حقیقت»، مساله‌ای فراتر و عمیق‌تراز «واقعیت» است و کسی که بخواهد درساختارهای واقعیت باقی بماند، هرگز نمی‌تواند نه به تمام حقیقت و نه حتی به بخش بزرگی از آن دست یابد. این بحث را ژان روش هنگامی مطرح می‌کرد که در پی آن بود از فیلم مردم نگارانه دفاع کند و همچنین به انتقاد در مورد اینکه چرا در فیلم هایش از بازیگر استفاده می‌کند، پاسخ دهد. ژان روش می‌گفت: من وقتی می‌خواهم یک رویای شبانه و یا کابوسی که دریک روستا اتفاق می‌افتد و همه چیز متعاقب آن کابوس به هم می‌ریزد، را نشان دهم، چگونه باید عمل کنم؟ آیا باید منتظر بمانم تا مردم واقعا دچار چنین کابوسی شوند؟ او معتقد است برای این کار فیلمساز مجبور است به طرف سینمای ساختگی و بازسازی شده برود. تحلیل عمیق‌تر و تفصیلی فیلم را در گفتگو بخوانید.

مشخصات فیلم به انگلیسی:

The Wild Blue Yonder , Werner Herzog, 2005, 81min. Germany.