کسانی که تا چند سال پیش سرو کارشا ن به دفتر کوچک انجمن جامعه شناسی در دانشکده علوم اجماعی دانشگاه تهران می افتاد و همه دوستانی که برای امور روزانه ، جلسات و برنامه ریزی ها بیشتر در این دفتر حضور داشتند، چهره شاداب و زیبای مرد کهن سالی را به یاد می آورند که با مهربانی با دیگران برخورد می کرد، گاه و بیگاه افراد را به یکدیگر معرفی می کرد و در این معرفی لحنی چنان صمیمانه، دوستانه و صادقانه، لحنی چنان فروتنانه داشت که هر دو طرف را به خجالت وا می داشت. فرامرز پور، در عین حال ریش سپید و بازرس انجمن بود و چنان با جدیت فعالیت های خود را دنبال می کرد که می توانست هر جوانی را به این اندیشه بیاندازد که چگونه می توان تا سنینی چنین بالا، با بدنی که هر روز کمتر و کمتر از ذهن و مغز تبعیت می کند و با آرزوهایی که فرد می داند هرگز نخواهد توانست تحقق آنها را به چشم ببیند، با مرگی که هر روز ، اگر نگوئیم هر لحظه در پیش چشمانش است، و حتی در نگاه دیگرانی که به او می نگرند، چگونه می توان با چنین فشارهایی که بی شک همچون همه ما، فشارهای دیگر زندگی از اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی نیز به آن افزوده می شود، چنین شاداب و پر فعالیت و پر انگیزه باشد و چنین با جدیت و اطمینان و استحکام کارهای انجمن را به پیش برد.
دکتر فرامرزپور برای همه ما، الگویی بود از «خوب بودن» در زمانه ای که اصل بر «بد بودن» است، الگویی از فروتنی و سادگی و تلاش برای آنکه هر کجا می توانی، ولو آنکه جسم و جانت اجازه بیشتر از آن را بهت و ندهند، تا آخرین لحظه مفید باشی و دیگران را از وجود خود بهره مند کنی. مهم نبود که دکتر فرامرز پور، «دکتر» است، مهم نبود که او با علاقه و دغدغه مطالب و فعالیت های انجمن را دنبال می کرد و در بسیاری از جلسات بحث و گفتگو، جایی که جوان تر ها کمتر حاضر به وقت گذاشتن بودند، مرتب حاضر بود و بی کوچکترین خودنمایی، گاه و بی گاه دستت را می گرفت و نظرت را درباره این یا آن نوشته یا مطلبی که تو یا دیگری نوشته بودی، می داد، مهم «بودنش» بود که ما را سرشار از انگیزه می کرد. اینکه می دیدیم، اراده انسانی برای مفید بودن حد و مرزی ندارد. حد و مرزی جز «بدن» مادی او، آن گاه که شنیدیم دکتر فرامرز پور سکته کرده است، همگی بسیار اندوهگین شدیم و تا مدت ها از او خبری نبود تا اینکه روزی بار دیگر او را در دفتر انجمن دیدیم: تکیده تر، با نوعی سستی در حرکت ها و زبانی که دیگر حاضر نبود به فرمان او باشد و ضعف را در این سوی و آن سوی کلمات و جملات نشان می داد، دست هایی که لرزان شده بودند و آثار سوزن های بیمارستانی را بر خود حمل می کردند، پوستی که باز هم بیشتر جمع و لایه لایه شده بود، و چشمانی که هر چند هنوز برق می زدند، اما معلوم بود رو به خاموشی می روند. با وجود این، آنچه در فرامرز پور تغییری نکرده بود، روحیه ای بود که درباره آینده همچنان با اطمینان و با خوش بینی سخن می گفت. نگاه تیز بینی که هر چند خسته بود اما نمی خواست لحظه ای آن خستگی را به دیگری منتقل کند و برعکس تلاش داشت، هر آنچه ازنومیدی و یاس و بی سپاسی نسبت به آنچه هنوز داریم و قدرش را نمی دانیم و به نحو مطلوب از آن استفاده نمی کنیم را از وجود تو بیرون بکشد و به دور بریزد.
هم از این رو، به گمان ما تا سال ها و سال ها، خاطره شادمانه و روح پرتوان و خستگی ناپذیر او در آن اتاق کوچک انجمن و دل همه ما زنده خواهد ماند: خاطره مردی که برای همه ما الگویی از نیکی، انسانیت به معنی واقعی کلمه و پایندی به اصول انسانی و علمی که در عین شادمانی وافر بیشترین جدیت را در کار هایش داشت.
انسان شناسی و فرهنگ درگذشت دکتر محمد عیسی فرامرز پور را به خانواده محترم ایشان، و به عموم دانشگاهیان و اعضای انجمن جامعه شناسی ایران تسلیت گفته و آرزوی پایداری یاد و خاطره اورا برای همه ما دارد.
خبر انجمن جامعه شناسی ایران
با کمال تاسف با خبر شدیم همکار ارجمندمان دکتر محمد عیسی فرامرزپور صبح جمعه و در سن ۸۷ سالگی درگذشت. بدین وسیله درگذشت این استاد ارجمند و بازرس ششمین دوره هیات مدیره انجمن جامعهشناسی ایران را به خانواده محترم ایشان، اعضای انجمن جامعهشناسی ایران، همکاران و دانشجویان آن استاد فقید تسلیت عرض می نماییم.
دکتر فرامرزپور پس از دریافت مدرک کارشناسی ارشد خود در رشته مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران، به تحصیل دکترا در علوم نظامی پرداخت. اما همواره خود را نسبت به تلاش در جهت ارتقاء علوم اجتماعی متعهد می دانست. از تالیفات ایشان می توان کتاب جامعه شناسی جنگ را نام برد. وی پس از سالها تدریس در دانشگاه آزاد در دوران بازنشستگی خود نیز آرام ننشست و شروع به فعالیت در کمیته عضویت انجمن جامعه شناسی ایران کرد. همچنین در سالهای ۸۷ تا ۸۹ نیز به عنوان بازرس همراه و یاور انجمن شد. اما سکته مغزی در سالهای اخیر وی را از فعالیت در حوزه ای که همیشه عاشقانه آن را دنبال می کرد باز داشت. و اینک پس از یک دوره بیماری طولانی دار فانی را وداع گفت. روحش شاد و یادش گرامی باد .
مراسم ختم مشارالیه ساعت ۱۸ الی ۱۹ روز دوشنبه ۱۹تیرماه در مسجد ولی عصر (عج) واقع در خیابان وزرا برگزار می گردد