واژگان یک فرهنگ(۵): «برق» : روشنایی های شهر

روشنایی، نور و آتش، مفاهیمی مترادف با روز، در ایران همچون بسیاری از فرهنگ های دیگر جهان و به ویژه فرهنگ های هندو اروپایی ابعادی مقدس داشته اند و این یکی از دلایل مهمی است که تمایلی مقاومت ناپذیر در انسان برای تداوم بخشیدن به روز و «از میان بردن» شب به وجود می آورد و به همین دلیل نیز ، شهرها و روستا ها ابتدا با سختی بسیار با نور آتش برخاسته از روغن وپس از انقلاب صنعتی، گاز و سرانجام پس از ابداع برق، با این انرژی از نوعی «روز تصنعی» برخوردار می شدند و زندگی شبانه می توانست از میانه عصر صنعتی به یک واقعیت بدل شود که با شهری شدن و با افزایش امکاناتی که برق در اختیار می گذاشت سبک های زندگی را به کلی تغییردهد.

در ایران ورود برق در مسیری که همچون بسیار موارد با سفرهای ناصر الدین شاه به «فرنگ» (فرانسه) و در خط شمالی کشور از تبریز تا مشهد و با گذر از تهران از اواخر عصر ناصری تا دوران مشروطه پیوند می خورد، چشم انداز نسبتا روشنی را ترسیم می کند که از همان ابتدا تا امروز، مفهوم «انرژی» را در این پهنه، به شدت سیاسی و سیاسی – جغرافیایی می کرد. بنابراین موضوع برق تنها یکی از واژگانی است که در چارچوب فرهنگ جدید ایران به آن خواهیم پرداخت.

در اواخر دوران قاجار، تنها سه سال پس از آنکه ادیسون برای نخستین بار چند خیابان نیویورک را به روشنایی برق مجهز کرد(۱۲۶۱ شمسی/ ۱۸۸۲ میلادی)، ناصر الدین شاه نیز موتوری را برای روشنایی بخشی از کاخ خود وارد ایران کرد تا کاخش را روشنایی بخشد(۱۲۶۴)، اما حدود بیست سال طول کشید تا مظفرالدین شاه با خرید موتوری دیگر و در تداومی منطقی روشنایی را به حرم حضرت رضا(ع) برساند (۱۲۸۲). مظفرالدین شاه، ابتکار دیگری نیز انجام داد و آن استخدام یکی از کنشگران اصلی انقلاب مشروطه بود: یک مهندس برق با نام آشنای حیدر عمو اوغلو که نقشی موثر در راه اندازی نخستین موتورهای برق، همزمان با مشروطه داشت. در ادامه ورود این فناوری جدید بود که امتیاز کارخانه برق حاج حسین امین الضرب در تهران صادر شد(۱۲۸۳) و شش ماه پس از صدور فرمان مشورطه مورد بهربرداری قرار گرفت(۱۳۸۵).
از این زمان شهرها رفته رفته جای کورسوی چراغ های نفتی و روغنی و گازی را به برق دادند و انرژی جدید با سرعتی بسیار کند به دلیل نیاز به سرمایه گزاری های بالا وارد خانه ها شد. شب ها رفته رفته روشن شدند و برق به همراه خود وسایل تازه ای را نیز وارد زندگی ایرانیان کرد یا گسترش داد، که مهم ترین آنها رادیو بود که البته همراه با ورود سیستم های بی سیم و مخابرات به ایران، از سال ۱۳۰۵ و تاسیس وزارت پست و تلگراف (۱۳۱۶) اتفاق می افتد. رادیو تهران که در سال ۱۳۱۹ تاسیس شد، تنها ۸ ساعت برنامه داشت اما می توانست در همین زمان کوتاه، فرهنگ موسیقی، نمایش و ادبیات را وارد خانه ها و فرهنگ ایرانیان شهری هر چند صرفا در اقشاری بالای شهری کند.
اما سال ها طول کشید تا با در آمدهای نفتی ابتدا شهرهای بزرگ ایران در دهه های ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ و سپس روستاها از همین زمان تا امروز برق را درون زندگی روزمره مردم جای دادند. وسایل برقی و تسهیل استفاده از آنها در همه اقشار و گروه های درآمدی، زندگی مدرن را به معنای واقعی را با امنیت غذایی (یخچال ها و وسایل حفظ و غذا)، رفاه اقلیمی (سرمایش و گرمایش برقی)، رسانه ها (رادیو و سپس تلویزیون و رایانه) و… ایجاد کردند. و در کنار این تغییر در شیوه ها، زندگی شبانه ای که در دهه های ۱۳۴۰ و۱۳۵۰ به شدت در شهرهای بزرگ و به ویژه در تهران و در حوزه اوقات فراغت به وجود آمده بود، رشد کرد: سینما ها، تالارهای موسیقی، تئاترها و خیابان های سراسر روشنی که به زندگی جلوه ای تازه و ناشناخته می دادند و چلچراغ هایی که به ویژه در خانه نوکیسگان، نوری خیره کننده و روشن تر از روز را به نمادی از ثروت و آسایش بدل می کرد. مفهوم جشن، از حوزه خصوصی گرفته (عروسی ها) تا حوزه عمومی (چراغانی های ملی، سیاسی، مذهبی و..) نمادهایی از این «معجزه عصر جدید» به شمار می آمدند؛ معجزه ای که حتی مرگ را پشت سر می گذاشت تا پس از مرگ نیز در تباری از مناسک «حجله بستن»، با حجله های نورانی و پر از چراغ های رنگارنگ و آینه، برای «جوانان ناکام» ادامه می یابد.
شهرها روشن می شدند، اما در عین حال جامعه به تدریج در تنشی از تضادهایی که با تغییر شیوه های زندگی به وجود می آمد فرو می رفت. روشنایی ها، چراغانی ها، جشن ها، در حالی انجام می گرفت که از یک سو، فاصله طبقاتی شدت می گرفت و از سوی دیگر شیوه ها و سبک های زندگی ای در اقشار اقلیت و ثروتمند شهرهای بزرگ و به خصوص تهران ظاهر می شدند که بی شک خبر از بر پایی توفانی را می داد که بزودی از راه رسید و انقلابی به پا کرد.

پرونده «ناصر فکئوهی» در انسان شناسی و فرهنگ
http://anthropology.ir/node/9132

ستون مشترک انسان شناسی و فرهنگ و روزنامه شرق ، این مطلب روز ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۱ منتشر شده است.