کوتهنوشتهایی بر فیلمهای بزرگ قرن بیستم(۱)؛ استانلی کوبریک : ۲۰۰۱، یک اودیسه فضایی
استانلی کوبریک (۱۹۲۸-۱۹۹۹) را، بسیاری، بیش و پیش از هر اثری، با فیلم بیهمتایش ۲۰۰۱، «یک اودیسه فضایی»(۱۹۶۸) میشناسند. اما کوبریک را باید یک نابغه، به معنای واقعی کلمه، در سینما و نوشتار سینمایی دانست. کارگردانی که پیش از سینما عکاسی توانا بود و پس از روی آوردن به فیلمسازی هرگز خود را درون یک ژانر سینمایی محدود نکرد، بلکه با فیلمهای نسبتا معدودی که ساخت، در هر یک از ژانرهای سینمایی (فیلمهای جنگی، عاشقانه، تخیلی، ترسناک، اجتماعی،. …) شاهکاری آفرید و ما در آینده باز هم درباره فیلمهای او خواهیم نوشت.
کوبریک به باور شمار بزرگی از مهمترین کارگردانان و دستاندرکاران سینما و همچنین سایر متخصصان در زمینههای تاریخی، جامعهشناسی، روانشناسی و غیره در سراسر جهان، باید یکی از بزرگترین فیلمسازان تاریخ سینمای قرن بیستم به شمار آورده شود. فیلم او « ۲۰۰۱، یک اودیسه فضایی» را نیز میتوان بیتردید یکی از عمیقترین فیلمهای این قرن به حساب آورد. این فیلم مسئلهای هستیشناختی و اساسی در زندگی انسان یعنی رابطه او با «انسانبودن» را از خلال رابطهاش با فناوری و از میان رفتن کنترلش بر آن مطرح میکند. فیلم کوبریک، از جذابیتهای بصری خارقالعادهای برخوردار است که برغم گذشت بیش از نیم قرن از زمان ساخت آن، تازگی و زیباییاش را حفظ کردهاند. افزون بر این «اودیسه فضایی» دقتی چشمگیر و بینهایت را در ارائه شیوههای زیست و ابزارهای فناوری پیشرفته در آینده بشر نشان میدهد: نوآوریهایی که به شکل حیرتآوری به تحقق رسیدهاند و حاصل همکاری نزدیک کوبریک با متخصصان ناسا (سازمان فضانوردی آمریکا) در زمان ساخت فیلم بودهاند. اثر کوبریک را میتوان با تمرکز بر موضوع مرکزیاش یعنی سیر حیات بشر از سحرگاه ظهور انسانهای نخستین تا تسخیر فضا به دست آنها، دنبال و مشاهده کرد که برغم پیشرفتهای بیشمار، «راز»ی هستیشناختی در آن باقی است: رازی که همچون ریسمانی هدایتگر، زندگی انسانی و تداومش را در جهان در همه لحظاتش به هم پیوند میدهد. این راز در فیلم، در قالب تخته سنگ ِ سیاه و بسیار صیقل خوردهای دیده میشود که دایم در حیات انسانی در مکانها و زمانهایی غریب ظاهر و با «اعتلا» ی خود انسان مشاهدهگر را نسبت به وجود و هوشش حتی در بالاترین مراحل، به شک وامیدارد. در برابر کمال تخته سنگ، انسانهای میموننمای نخستین، هماناندازه به شگفت میآیند و برآشفته میشوند که فضانوردانی که حال خود باید یک ابررایانه بسیار قدرتمند را اداره کنند، اما سرانجام از آن شکست خورده و چارهای برایشان باقی نمیماند جز آنکه در قالب یک جنین / سفینه، از انسانی دیگر، بار دیگر در حباب خود در فضا سرگردان شوند تا شاید بتوانند در کالبد انسانی دیگر زاده شوند. از این رو پیام فیلم، را شاید در عین نومیدی نسبت به احتمال بالای شکست انسان از ماشین، به دلیل عدم تواناییاش به مهار کردن فناوری رایانه، بتوان دارای امیدی نیز دانست که در زایش جنین تازه دیده میشود. و این مضمون نیچهای فیلم را میسازد. از این رو اشتباه است که «اودیسه فضایی» کوبریک را فیلمی صرفا در ژانر فیلمهای علمی – تخیلی طبقهبندی کنیم بلکه باید آن را نوعی درام فلسفی درباره انسان و آیندهاش در رابطه متناقضی که با فناوری و هوش مصنوعی دارد، بدانیم.
آخرین ویرایش ۲۵ خرداد ۱۴۰۱