گزارش سخنرانی ناصر فکوهی در دانشگاه گیلان

به دعوت انجمن جامعه‏ شناسی واحد گیلان در تاریخ ۱۹ آذر ماه ۱۳۸۵ دکتر ناصر فکوهی استاد دانشکده‏ی علوم اجتماعی دانشگاه تهران در تالار حکمت دانشکده‏ی ادبیات و علوم انسانی دانشگاه گیلان سخنرانی نمودند. موضوع سخنرانی ایشان ”تحول انسان‏شناسی فرهنگی در ایران و کاربردپذیری آن در سطح استان‏ها“ بود. قبل از سخنرانی آقای دکتر فکوهی، آقای دکتر خارابی استاد گروه علوم اجتماعی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه گیلان، ضمن خیر مقدم به آقای دکتر فکوهی و تشکر از حضور ایشان در دانشگاه گیلان، به ذکر گوشه‏ای از فعالیت‏ها، سوابق علمی و آثار وی پرداختند. گزارش حاضر خلاصه‏ای است از سخنرانی ایشان است که با استقبال گسترده‏ی دانشجویان و اعضای هیئت علمی دانشگاه گیلان روبرو شد.

آقای دکتر فکوهی در آغاز سخن خود را با ذکر مقدمه ‏ای در باره ‏ی معرفی رشته‏ی انسان‏شناسی شروع نمود و تاریخچه‏ ی آن را متعلق به ۱۵۰ سال پیش و الگوی آن را برگرفته از علوم طبیعی و مدل معروف مشاهده← فرضیه ← آزمون ← قانون دانستند. بر اساس این نگرش که تحت تأثیر تطور گرایی بود، کشورهای جهان به سه حوزه‏ی مشخص تفکیک شده بودند.

اول: کشورهای متمدن اروپایی و شرق امریکا که مطالعه ‏ی آنها بر عهده‏ ی جامعه ‏شناسی گذاشته شده بود و طبق این نگرش در بالاترین موقعیت عقلانیت قرار دارند.
دوم: کشورهایی که بر اساس مؤلفه‏ های اروپایی غیرمتمدن ، فاقد نظام‏های پیشرفته‏ی خویشاوندی، دینی، اقتصادی و سیاسی بوده و در مجموع ”ابتدایی“ نامیده شدند. این گروه شامل کل آفریقای سیاه، بخش بزرگ آمریکای شمالی، مرکزی و جنوبی، بخش‏هایی از آسیا وکل اقیانوسیه می‏باشد و مطالعه‏ی این نوع جوامع بر عهده‏ ی مردم‏شناسی (در سنت فرانسوی) یا انسان‏شناسی‏ (با صفت اجتماعی در بریتانیا و با صفت فرهنگی در آمریکا) گذاشته شد. مردم این گروه از جوامع به کلی فاقد عقلانیت و منطق تصور می‏شدند.
سوم: کشورهایی که طبق مؤلفه‏ های اروپایی دارای تمدن محسوب می‏شدند اما تمدن‏شان راکد و تاریخ در آنها متوفق مانده بود، نظیر مصر، ایران، هند و چین. مطالعه ‏ی این کشورها به عهده ‏ی شاخه‏ ی نوظهوری از علوم انسانی گذاشته شد که مجموعه ‏از تاریخ و جغرافیا، زبان‏شناسی و تاریخ هنر بود.
آغاز انسان‏شناسی در ایران
در ایران و در مورد انسان‏شناسی،‏ شروع این علم همچون بسیاری از کشورهای جهان سوم و اغلب علوم توسط محققان خارجی انجام شد. دو نسل از محققان در این راستا قابل تشخیص هستند که نسل اول مربوط به قبل از جنگ جهانی دوم و از معروف‏ترین شخصیت‏های آن می‏توان به بیکن، فیلبرگ، و بارت اشاره کرد که به ترتیب در حوزه‏های شرق ایران و افغانستان، لرها و کردستان به تحقیق پرداختند. از چهره‏های نسل دوم بازن و بک هستند که روی گیلک‏ها و قشقایی‏ ها مطالعه نمودند. ضمن اینکه پروفسور برومبرژه متخصص گیلان‏شناسی به عنوان رئیس مؤسسه‏ ی ایران‏شناسی فرانسه در ایران فعال بودند. در دوران جنگ و ابتدای انقلاب مدتی در جریان این تحقیقات خلل وارد شد و در دوره‏ی پس از جنگ فصل جدیدی در علوم اجتماعی آغاز گردید.
در ادامه، جناب آقای دکتر فکوهی با ارائه‏ی آمار و ارقام تحلیل خود را از وضعیت علوم اجتماعی در ایران مطرح نمودند. ایشان با اشاره به اینکه تقریباً نیمی از دانشجویان در حوزه‏ی علوم انسانی مشغول به تحصیل هستند، به فراهم نبودن زمینه‏ی حضور این افراد در بازار کار اشاره نمودند. مسئله‏ی دیگر نابرابری جنسیتی است، به گونه‏ای که علیرغم اینکه در حال حاضر در دانشکده‏های علوم انسانی گاه تا ۸۰ درصد و در انسان‏شناسی تا ۹۰ درصد از دانشجویان را دختران تشکیل می‏دهند، میزان اشتغال زنان در بازار کار فعلی حدود ۱۲ درصد است. وی در زمینه‏ ی تعداد اساتید مرد نیز به همین نابرابری اشاره نمود. تعداد اساتید زن در رشته‏ی انسان‏شناسی ۱۶ درصد است و اکثر این افراد نیز تحصیل کرده‏ی خارج از کشور هستند چرا که دوره‏ی دکترای انسان‏شناسی هنوز در داخل کشور راه‏اندازی نشده است. افزون بر این، منشأ انسان‏شناسی در ایران عمدتاً‏ فرانسوی است اما به سمت انگلیسی و آمریکایی شدن در حال حرکت است و این امر دارای اثرات مثبت و منفی مخصوص به خود خواهد بود. ترکیب ایده ‏آل برای جامعه ‏ی تحصیل کردگان رشته ‏ی انسان‏شناسی توازنی میان تحصیل‏ کرده‏ های ایرانی، فرانسوی و آنگلوساکسون است.
در ادامه دکتر فکوهی با اشاره به مواردی مانند دو برابر شدن جمعیت شهری در خلال دو دهه‏ی اخیر، افزایش نسبت جمعیت شهری در جمعیت ایران، وجود تمرکز گرایی شدید و لزوم استفاده‏ی مناسب از شهرهای موجود، یکپارچگی نسبی ساختار دینی در کشور، وجود زبان‏ها و گویش‏های مختلف در کشور، و مسئله‏ی قومیت‏ها در ایران، بر اهمیت علوم اجتماعی در پرداختن به این مسائل تأکید نمود. به تعبیر ایشان، وظیفه‏ی علوم اجتماعی بیش از هر چیز پاسخ دادن به نیازهای اجتمای و ویژه یافتن راه‏حل برای آسیب‏شناسی هر جامعه است. جامعه‏ی ایران در حال حاضر در موقعیت خاصی قرار دارد، چرا که با گسست‏های بالقوه‏ای مواجه است که در صورت بی‏توجهی ممکن است منجر به فاجعه‏ای بزرگ گردد. گسست‏هایی از قبیل گسست‏های سنی، جنسی، مهاجرتی، طبقاتی، روستایی- شهری، حوزه‏ی عمومی – خصوصی، محلی- ملی، و ملی- جهانی، از جمله گسست‏هایی هستند که در صورت فقدان جهت ‏گیری‏ های مناسب در قبال آنها جامعه را با مشکل مواجه خواهد ساخت.
در ادامه‏ ی سخنرانی، آقای دکتر فکوهی به دلایل نیاز به تمرکز زدایی و افزایش سهم استان‏ها در توزیع موقعیت‏ها و امتیازات اشاره نمودند. برخی از این دلایل عبارتند از:
۱- هرچند حکومت از مدت‏ها قبل در کشور ما وجود داشته، فرایند دولت سازی به معنای Nation-State هنوز پایان نیافته است. به طور مثال قوانین منسجم، یکدست و غیرشخصی یکی از ویژگی‏‏های دولت به معنای مدرن است و در حکومت‏های مدرن حوزه‏ی اختیارات سلیقه‏ای رؤسای حکومت نسبت به کشورها بسیار اندک است.
۲- وجود هویت‏های قومی گوناگون و سبک‏های زندگی متفاوت که نیاز به همگرایی میان آنها درک می‏شود. این موضوع با الزام فرهنگی رخ نمی‏دهد، بلکه نیاز به فرهنگ‏سازی از طرق غیرالزام‏آور و مدیریت فرهنگی دارد.
۳- پراکنش میراث فرهنگی‎‏؛ بر اساس مباحث توسعه لازمه‏ی توسعه‏ ی متوازن جلوگیری از منطق تمرکزگرایی است که این سیاست در سال‏های دهه‏ی ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ آغاز شد ولی بعد از انقلاب متوقف شد. تمرکز زدایی برای ایران یک ضرورت است که نیاز به انتقال امتیازات تهران به شهرستان‏ها و نیز به زیرساخت‏هایی دارد که در حال حاضر وجود ندارند.
نتیجه‏گیری
آقای دکتر فکوهی در خاتمه‏ ی سخنان خود در مقام نتیجه ‏گیری عنوان نمودند که می‏توان به موارد زیر به عنوان راه‏کارهای مناسب برای خروج از تمرکزگرایی شدید حاکم بر ایران اشاره نمود: تقویت ظرفیت‏های علمی در سطح استان‏ها، کمک به تشکیل تیم‏هایی جهت حمایت از دانش‏های بومی و جلوگیری از نابودی آنها جهت ایجاد مدرنیته‏ی درون‏زا وافرایش روابط در سطوح میان استان‏ها و ایجاد زمینه برای گسترش روابط مستقیم بین ‏المللی برای استان‏ها.
در پایان سخنرانی آقای دکتر فکوهی، دکتر رحمتی مسئول انجمن جامعه‏شناسی در گیلان با تشکر از حضور آقای دکتر فکوهی در دانشگاه گیلان و ارائه‏ی سخنرانی مفید ایشان، به اداره‏ی جلسه‏‏ی پرسش و پاسخ حضار و آقای دکتر فکوهی پرداختند.
پس از ختم سخنرانی و جلسه‏ ی پرسش و پاسخ، آقای دکتر فکوهی با اعضای هیئت علمی گروه علوم اجتماعی به گفتگو و تبادل نظر پرداختند. بعد از صرف نهار، آقای دکتر فکوهی به اتفاق برخی از اعضای گروه برای بازدید از موزه‏ ی مساکن روستایی به منطقه سراوان عزیمت نمودند.
در ضمن، عصر همان روز کارگاهی تحت عنوان ”گروه متمرکز Focus group“ برای دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد گروه علوم اجتماعی برگزار گردید.