روز سهشنبه ۵ آذرماه ۱۳۸۷ در اولین جلسه ی نمایش فیلمهای مستند که به همت گروه انسان شناسی فرهنگیِ انجمن جامعهشناسی برگزار می شوند، فیلمهای «آقای هنر» و «آقایان پرنده» اثر رضا بهرامینژاد، با حضور وی در کنار دکتر ناصر فکوهی به نمایش درآمدند. در ابتدای جلسه، «آقای هنر» نمایش داده شد. سپس پرسش و پاسخ درباره فیلم و گفتگویی پیرامون سینمای مستند، نظام آموزشی و تربیتی کشور و همچنین لزوم یا عدم لزوم آسیبشناسانه بودن فیلم مستند, صورت گرفت.
در آغاز, بهرامینژاد طی توضیحاتی درباره این فیلم عنوان کرد: «آقای هنر» دومین فیلمی است که وی درباره زندگی خود ساخته و یک مستندِ بازسازی شده است. وی این فیلم را دارای فیلمنامه مستند معرفی کرده و گفت: برخی پلانها که تنها خودم در آنها حضور داشتم را دقیقا براساس فیلمنامه پیش بردم، اما در قسمتهایی که بچهها حضور داشتند با اینکه میتوانستم پیشبینی کنم چه اتفاقی میافتد، اما خیلی از دیالوگهایی که برقرار میشد بهطور بداهه شکل گرفته بود.
بهرامینژاد همچنین در پاسخ سوال یکی از حضار درباره اینکه وی چهطور توانسته از کودکان فیلمِ مستند تهیه کند و چگونه آنها به راحتی در مقابل دوربین حاضر شدهاند پاسخ داد:”کار با دوربین در بین کودکان بسیار ساده است و من معتقدم که تنها تبلیغاتی که درباره فیلم چند فیلمساز بزرگ که با کودکان کار کردهاند صورت گرفته، این کار را دشوار جلوه داده است.” علاوهبراین درباره شیوه کار خودش گفت : از یکسال قبل از ساخت این فیلم با دوربین به کلاس میرفتم و مقدار زیادی راش تهیه کرده بودم که البته آنها در ساخت این فیلم استفاده نشدند. بچهها به حضور دوربینم همراه من عادت کرده بودند و احتمالا این امر نیز نقش موثری در راحت بودن آنها با من داشته است.
یکی از بحثهایی که در این جلسه توسط دکتر فکوهی مطرح شد مسئله عادت نداشتنِ حاضرین در عرصه علوم اجتماعی به ابزارهای جدید و متعلق به حوزههای دیگر بود. وی عنوان کرد از آنجاکه ابزار جامعهشناسان و مردمشناسان عمدتاً نوشتاری است، در برخورد با مواردی چون پاورپوینت، فیلم و … معمولاً دست و پای خود را گم میکنند و استفاده از این ابزار هنوز برای آنها جا نیفتاده است. وی همچنین اشارهای کوتاه داشت به بحث مطرح در حوزه ساخت فیلم انسانشناسی که چه کسانی بهترین سازندگان آن هستند؟ وی گفت: نظرات گوناگونی در این باره وجود دارد؛عده ای معتقدند که مردمشناسان فیلمسازان خوبی نخواهند بود و نباید بهسراغ اینکار بروند وگروهی دیگر معتقدند با وجود ابزاری مثل ویدئو که کار فیلمسازی را آسان نموده انسان شناسان هم میتوانند برای ثبت تجربیاتشان فیلم بسازند و دسته سوم که من با نظر ایشان بیشتر توافق دارم تشکیل تیمهای حرفهای شامل مردمشناسان و فیلمسازان را بهترین راه برای ساخت این فیلمها میدانند.
دکتر فکوهی همچنین با اشاره به اینکه اکثر کارهای مهم ژان روش نیز مستند بازسازی شده بودهاند، این نوع از سینمای مستند را نوعی موفق عنوان کرد. وی با بیان اینکه، فیلمهای مستندی هم هستند که با عنوان سینمای مستقیم یا Cinema Direct ادعای حذف کارگردانی را دارند، گفت: این فیلمها از نظر من آنچنان که ادعا میکنند هم direct نیستند و در حقیقت تصویر Cinema Direct هستند. فکوهی در اینباره به فیلم «ده» عباس کیارستمی اشاره کرد. به گفته وی هرچند در این فیلم دوربین بهطور ثابت در اتومبیلی قرار گرفته که کارگردان هم در آن حضور ندارد، اما بههرحال انتخاب اتومبیل، مسیر و افرادی که سوار و پیاده میشوند مسائلی است که بحث حذف کارگردان را مناقشهانگیز میکند. همچنین بحث مختصری درباره آسیبشناسانه بودن سینمای مستند مطرح شد که دکتر فکوهی اعلام کرد قرار است بحث پیرامون این موضوع و کتابی که وی درباره انسانشناسی تصویری تالیف کرده است در جلسهای غیر عمومی بین او، پیروز کلانتری و بهرامینژاد صورت گیرد که شرح آن به چاپ خواهد رسید.
پس از پایان این گفتگو، فیلم دیگر رضا بهرامینژاد؛ «آقایان پرنده» نمایش داده شد. این فیلم در مورد یک گروه موسیقی راک بود که خودِ بهرامی نژاد هم در آن عضویت داشت و به بررسی مشکلاتی می پرداخت که این گروه برای برگزاری کنسرت در بندر انزلی, با آن رو به رو بود.