کوته‌نوشت‌های ِاجتماعی (۱۴): مرکز و پیرامون در جهان ِ شبکه‌ای

 

پرسش این است: آیا در جهانی که در فرایندی دائم از پیچیدگی هرچه بیشتر، گسترش و تراکم فزون‌تر، به شبکه‌ای در‌هم‌تنیده تبدیل می‌شود، باز هم نظریه‌هایی از سنخ ِنظریه «مرکز / پیرامون» ِ والرشتاین را دارای کاربرد ِواقعی دانست؟ نخست باید گفت که خود والرشتاین در آثار متاخرش از «قطب»‌های ِ متعدد سخن می‌گوید، بنابراین می‌توان از نظریه مرکز/ پیرامون در قالب «یک» مرکز/ «یک» پیرامون فاصله گرفت و به سوی ِ مراکز و پیرامون‌های ِ متغییر و پویا حرکت کرد. اما افزون بر این، فرض آنکه همه قطب‌ها یا مراکز، یا همه پیرامون‌ها، دارای قابلیت/ قدرت یا وابستگی/ پیوستگی و یکدستی و یکسانی ولو نسبی ِ برابر باشند، فرضی چندان درست به نظر نمی‌رسد و می‌توان کاملا به وجود ِ سلسله مراتب‌های ِ نسبی و متغییر که بر اساس ِ پیش‌زمینه‌های خود، بر واقعیت‌های ِ اجتماعی، تاثیر‌هایی گوناگون می‌گذارند، سخن گفت؛ و در نتیجه به کنش ارتباطی اهمیت بیشتری داد

 ناصر فکوهی / ۱۴۰۱