آیا تنها گونه شناخت ِ جهان ِ پیرامونی ما، به مثابه انسانهای «خردمند خردمند» (ساپینس ساپینس) «علم» است؟ شاید برای بسیاری از کسانی که در علوم پایه و طبیعی از ابزارهای فرهنگی و در مقام نخست، «زبان انسانی» استفاده کردهاند تا «پارادایم علمی» را بسازند و سپس با افزودن «روششناسی اثباتگرا» به آن، قاطعیتی دادهاند که نظریه پوپری، ابطالش را شرط ِ «علم بودن» دانسته، مسئله ساده بنماید: علم، مشروعترین و موثرترین شکل شناخت بوده و هست: کرونا مثال پیش روی ما است. اما برای کسانی که اندیشهای انتقادی را نمایندگی میکنند، پیروزی بر یک اپیدمی که خود به احتمال قوی حاصل «آزمایشهای علمی» بوده، در جهانی که به دلیل بلاهتهای ایدئولوژیک ِ صاحبان قدرت و ثروت در آن، در چند قدمی نابودی گونه انسانی است، نمیتوان از گزاره «علم» به مثابه مشروعترین و حتی بالاترین شکل شناخت دفاع کرد،هرچند پاسخ این تناقض، در متافیزیک نباشد.
ناصر فکوهی / ۱۴۰۱