کوته‌نوشت‌های اجتماعی (۲۳): فروپاشی ِ بدن ِ به مثابه سوژه مشاهده


سوزان سونتاگ، فیلسوف، رمان‌نویس، پژوهشگر و فیلمساز، یک فعال فمینیست ِ رادیکال ِ چپ بود. آخرین شریک زندگی‌اش آنی لیبویتز، عکاس، شهرتش را مدیون پرتره‌های ِ لوکس ِ سلبریتی‌ها، رئوسای جمهور و خانواده‌های سلطنتی است. در آنچه این دو را به یکدیگر می‌پیوست، نظریه عکاسی ِ سونتاگ و دو گانه تماشا/ کُنش او کمتر می‌توانست مطرح باشد: سونتاگ عکاسی را به هولناک‌ترین موقعیت‌ها، به درد و مرگ و بیماری به مثابه «داغ ننگ» (سل-ایدز) ربط می‌داد و سوژه‌ای به لیبویتز پیشنهاد داد که خارق‌العاده بود: ثبت ِ تجربه‌ فروپاشی تدریجی ِ پیکر ِ او، با بیماری سرطان خون. کالبدی در گودالی از درد تخریب می‌شد. عکس در اینجا، همان جایگاه «چشم چران» و «نا- کُنش» سونتاگ را داشت؛ تماشاگری بی‌عمل‌؛ خلاقیتی برای ترسیم درد ِ «دیگری»: یک زیباشناسی ِ درد ِ خود‌خواسته که می‌توان آن را به مثابه استعاره‌ای در مطالعه اجتماعی ِ سوژه درد ِ اجتماعی به کار برد.

ناصر فکوهی / ۱۴۰۱