کلیفورد گیرتز: تفسیر فرهنگها
کلیفورد جیمز گیرتز (۱۹۲۳-۲۰۰۶) در ۲۳ اوت در شهر سانفرانسیسکو از ایالت کالیفرنیای آمریکا متولد شد. پس از گذراندن تحصیلات اولیه، برای ادامه تحصیل به دانشکده باستانشناسی اوهایو ملحق شد و در سال ۱۹۵۰ موفق به دریافت مدرک فوقلیسانس شد. پس از گذشت مدتی، گیرتز و همسرش برای ادامه تحصیل در گروه ارتباطات اجتماعی دانشگاه هاروارد پذیرفته شدند تا تحصیلات خود را درزمینهٔ انسانشناسی دنبال کنند و در سال ۱۹۵۶ موفق به اخذ درجه دکتری انسانشناسی از آن دانشگاه شد. پس از فراغت از تحصیل، یعنی از همان سال ۱۹۵۶ همواره در حال تلاش بوده و با مراکز مختلف علمی و دانشگاهی ارتباط و همکاریهای بسیاری داشته است. پس از گذشت دو سال از تحصیل اولین پروژه تحقیقاتیاش را در مورد منطقه دیراک واقع در جنوب غربی ایالاتمتحده شروع کرد. آنگاه نخستین مقاله حرفهای خود را به چاپ رساند. در خلال سالهای ۱۹۵۶ ـ ۱۹۵۷ در دانشگاه هاروارد و در سالهای ۱۹۵۸ تا ۱۹۶۰ در دانشگاه کالیفرنیا و سالهای ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۰ در دانشگاه شیکاگو از سال ۱۹۶۴ تا ۱۹۷۰ در مرکز ملی بهداشت روانی و از سال ۱۹۷۰ تاکنون در مؤسسه مطالعاتی پرینستون و در سالهای ۱۹۷۸ تا ۱۹۷۹ در دانشگاه آکسفورد به تدریس و همکاری علمی مشغول بوده است. در ۱۹۶۰ پس از انجام نخستین کار علمیاش، همراه با همسرش تصمیم به انجام یک مسافرت تحقیقی به اندونزی گرفتند. در آنجا گیرتز به مطالعه دین و همسرش به مطالعه خانواده و خویشاوندی پرداخت. پس از بازگشت از اندونزی اولین کتاب خود را در سال ۱۹۶۰ تحت عنوان «دین جاوه» که بیانگر دین در جاوه اندونزی است، نگاشت. اثر دیگرش وضعیت کشاورزی در اندونزی را به خوبی نشان می داد در سال ۱۹۶۳ با عنوان «بازگشت به کشاورزی، فرآیندهای تغییر اکولوژیکی» در اندونزی به چاپ رساند پس از چند مسافرت علمی به اندونزی و مراکش در سالهای ۱۹۵۲ تا ۱۹۶۸ کتاب مشهور خود «اسلام مشاهدهشده» را در سال ۱۹۶۸ به چاپ رساند؛ اما چاپ این کتاب به معنای ترک مشاهده عینی آن دیار نبود، به همین دلیل پس از آن نیز چندین سفر به آن مراکز داشت، چنانکه در سال ۱۹۸۶ به مراکش و در سال ۱۹۹۹ نیز به اندونزی سفرکرده است. وی مهمترین اثرش: «تفسیر فرهنگها» را پس از مشاهده عینی و مطالعه میدانی چند جامعه بافرهنگهای مختلف در سال ۱۹۷۳ به رشته تحریر درآورد تا بتواند به کمک مشاهدات میدانی، چارچوب نظری خود را دقیقاً طراحی و تدوین کند.
گیرتز به مشاهده و تدوین کتاب و مقاله بسنده نمیکرد و برای تبیین دیدگاههای خود از انجام مصاحبههای علمی در نشریات معتبر و نیز انجام سخنرانیهای علمی در مراکز متعدد استفاده میکرد. فعالیتها و تلاشهای علمی و چشمگیر او باعث شد که از مراکز مختلف و دانشگاههای معتبر، دکترای افتخاری در رشتههای متعدد دریافت کند و از جوایز و هدایای گوناگون علمی بهرهمند شود، همین تلاشها باعث شده که گیرتز بهعنوان یکی از شخصیتهای شاخص و برجسته در حوزه انسانشناسی معاصر مطرح شود، بهگونهای که تأملات او در باب علم انسانشناسی و رویکرد تفسیری او در تحلیل امر فرهنگی سبب تحول این علم طی دهههای اخیر شده است.
گیرتز در سن هشتادسالگی بعد از یک عمل جراحی سخت بر روی قلبش در بیمارستان دانشگاه پنسیلوانیا درگذشت. او قبل از مرگش در مورد مسائل عمومی تنوع قومی و دلالتهای آن در دنیای مدرن کار میکرد. وسعت کارهای علمی گیرتز به حدی است که سبب شده تأثیرات او صرفاً به انسانشناسی و علوم اجتماعی محدود نباشد، بلکه جغرافیدانان، محیطشناسان، عالمان سیاسی، مورخان و اومانیستها و تمام کسانی که در مورد امر فرهنگی پژوهش میکنند، به نحوی متأثر از نظریات گیرتز هستند. در میان اندیشمندان اجتماعی در دهه اخیر بعد از بوردیو، گیرتز بیشترین ارجاع را به خود اختصاص داده، در ایران هرچند طی سالهای اخیر گرایش زیادی به کتب علوم اجتماعی به وجود آمده، اما متأسفانه تا به حال کمتر متن مستقل و مستقیمی از گیرتز به فارسی ترجمهشده است و صرفاً میتوان اشارات پراکندهای در میان کتب مختلف در مورد نظریات گیرتز پیدا کرد.