پیر سانسو

انسان شناس و فیلسوف

۱۹۲۸-۲۰۰۵

«گمان می کنم زندگی ، دستکم برای من، یک شانس بوده است، شانسی که بار دیگری به من داده نخواهد شد: می گویم یک شانس نه به آن دلیل که زندگی برای ما با ارمغان های بسیار همراه باشد و یا در کفه ترازوی آرمانی، جمع لذت های ما از آن، سنگینی بیشتری از دردهایم بکند، اما از آن رو که در هر لحظه از آن شانس برخوردارم که زنده باشم، که هر صبح دم روشنایی را بازیابم و هر غروب، سایه ها، که چیزها برایم جلوه شادان شان را حفظ کنند و بتوانم بی درنگ شکل گرفتن یک لبخند یا آغاز شدن یک اخم را بر چهره ها ببینم، کوتاه سخن آنکه جهان با من سخن بگوید. جهان به مثابه یک موج نوسان آمیز ، جهان همچون برجای نشستن چیزها، جهان همچون قطره ها و نه به مثابه یک طوفان، یا رودخانه ای سرکش. جهان بیشتر به مثابه یک روشنایی تا یک قدرت.» (Du bon usage de la lenteur, p.14)

در میان چهره های معاصر انسان شناسی در فرانسه، پیر سانسو (Pierre Sansot)از مکانی ویژه برخوردار بوده است. وی که تحصیلات خود را در رشته فلسفه و انسان شناسی در دانشگاه پیر مندس فرانس گرونوبل به پایان رساند، نخستین کتاب خویش را که از رساله دکترایش اخذ کرده بود با عنوان «شعر شهر» در سال ۱۹۷۳ به انتشار رساند، کتابی که در آن تصویری کاملا جدید و شعرگونه از شهر ترسیم شده بود. در این کتاب سانسو از دید خود شهر را در صحنه های روزمره آن تکه به تکه در خرد ترین و ظریف ترین دقایقش ، در کنشگرانی که به ظاهر بی ارزش می آیند و یا تحقیر می شوند جان می بخشد و به این ترتیب عشق بی پایانش را در برابر این مجموعه بزرگ از تصویر، اشیاء و انسان ها نشان می دهد، عشق به یک کلیت یکسان و در عین حال چنین متنوع و پر بار. اندیشه کم نظیر سانسو است که از او یک انسان شناس شهری خاص می سازد: انسان شناسی که کمتر کسی تاکنون در قالب هایی که او به بیان درآورده به شهر نگریسته است.
سانسو پس از این کتاب که تا به امروز بارها و بارها تجدید چاپ شده و هنوز تازگی روزهای نخست را حفظ کرده است، در کتاب های متعدد، دیدگاهی بسیار نو و اصیل را از زندگی و همه ابعاد آن و از جمله از اشیاء عرضه کرد. موضوع هایی که اغلب پیش پا افتاه به نظر می رسیدند در قلم و در نگاه سانسو جان تازه ای می گرفتند از راگبی تا خانه های ویلایی، از چشم انداز های طبیعی تا کاغذها و شاید این نیز اتفاقی نبود که سانسو در شرایطی ما را ترک کرد که آخرین کتابش را با عنوان : « آنچه بر جای می ماند» پس از مرگ وی در ۷۷ سالگی، در سال ۲۰۰۶ به انتشار رسید.در این کتاب شاید بتوان ادعا کرد وی در به اوج تفکر خود، به آمیزه ای شعر گونه از احساس ها، خاطرات و رویاها، اشیاء و واقعیت ها و روندها و سازوکارهای اجتماعی در همه ابعادشان می رسد و در این راه انسان شناسی و فلسفه را با یکدیگر در می آمیزد و در عین حال در باره هستی خود و تداوم یافتن آن به پرسش می نشیند: فیلسوف از خود می پرسد که چگونه در جهانی که ما در زندگی می کنیم امر مادی با عواطف و با حیات اجتماعی با یکدیگر در آمیخته و کلیتی یک دست و در عین حال متنوع را می سازند؟ و سرانجام چه چیز از ما بر جای می ماند؟ انسان شناس فیلسوف که بیش از ۳۵ سال از حیات خود را صرف تدریس به عاشقانه ترین شکل ممکن کرد، تلاش می کند در این کتاب نهایی پاسخی برای چنین گونه ای از پرسش ها بیابد.
سخن خود را همچنان که آغاز کردیم با تکه ای از این کتاب به پایان بریم:

« من باقی می مانم، اما حال که اکثر دوستانم از میان رفته اند، با چه کسی می توانم سخن بگویم؟ چه کسی حاضر است به زبانی پژمرده گوش بسپارد؟ کیست که حاضر باشد از ارزش هایی که از مد افتاده اند دفاع کند؟ دیگر از آنکه جزئی از این جهان هستم احساس غرور نمی کنم. ما پیمان بسته بودیم که هرگز یکدیگر را رها نکنیم و حال ممکن است به ماندن من به دیده شک و تردید نگریسته شود: همانگونه که پس از یک یورش پلیس یکی از افراد شبکه را آزاد می کنند و دیگران به او شک می کنند که شاید خائن همو باشد. آیا بازماندن من در حیات نیز در پی سازش و خیانتی نبوده است؟»

کتاب نامه پیر سانسو
Ce qu’il reste, Paris, payot, 2006.
Bains d’enfance, Payot / Rivages, Petite bibliothèque Payot, 2003. Précedemment paru sous le titre : “Les Pilleurs d’ombres”.
Le Rugby est une fête, le tennis non plus, Payot / Rivages, Petite bibliothèque Payot, 2002. Les quatorze premiers chapitres ont été précédemment publiés en 1990 chez Plon, sous le titre “Le Rugby est une fête”.
J’ai renoncé à vous séduire, Descléehcih de Brouwer, 2002.
Chemins aux vents, Payot / Rivages, 2001. Réédition en 2002.
Narbonne, ville ouverte, illustrations de Anne Slacik, Fata Morgana, 2000.
Il vous faudra traverser la vie, Grasset, 1999.
L’Adieu des adieux, Paroles d’Aube, 1998.
Du bon usage de la lenteur, Payot, Manuels payot, 1998. Réédition au Grand Livre du mois en 1998, chez France-Loisirs et chez Corps 16 en 1999, chez Payot & Rivages en 2000.
Le Rugby entre ciel et grenat, avec Jean Arrouye et Pierre Villepreux, photographies de Michel Gasarian, Ville de Bourgoin-Jallieu : Musée Victor Charreton, 1996.
Les Vieux ça ne devrait jamais devenir vieux, Payot, 1995. Réédition dans la petite collection Payot chez Payot & Rivages en 2001.
Les Pierres songent à nous, Fata Morgana, 1995.
Demander la lune, photographies de Julie Ganzin, Fata Morgana, 1995.
Les Pilleurs d’ombres, Rivages, 1994. Réédition aux éditions Corps 16 en 1995.
Papiers rêvés, papiers enfuis, Fata Morgana, 1993.
Jardins publics, Payot, Documents Payot, 1993. Réédition en Petite bibliothèque Payot en 1995 et chez Payot & Rivages en 2003.
Les Gens de peu, PUF, Sociologie d’aujourd’hui, 1992. Réédition en 2002.
Cahiers d’enfrance, Champ Vallon, 1990. Réédition aux éditions Payot, Petite Bibliothèque, en 1994.
Les Formes sensibles de la vie sociale, PUF, Politique éclatée, 1986.
La France sensible, Champ Vallon, Milieux, 1985. Réédition aux éditions Payot, Petite Bibliothèque, en 1995.
Variations paysagères : invitation au paysage, Klincksieck, 1983.
Les Donneurs de temps, Éditions Castella (Suisse), 1981.
L’Espace et son double : de la résidence secondaire aux autres formes secondaires de la vie sociale, Éditions du Champ urbain, 1978.
Poétique de la ville, Klincksieck, 1973. Réédition aux éditions A. Colin en 1997.