پاره های هنر (۵): مرلو پونتی: احساس پایان نایافتگی

برگردان ناصر فکوهی
یکی ازبزرگترین دستاوردهای اندیشه و هنر مدرن در آن بوده که پیوندهای میان دو مفهوم «اثر ارزشمند» و «اثر پایان یافته» را از میان بردارند. زیرا دریافت [حسی] هرگز پایان نمی یابد، این دریافت جهانی را به ما عرضه می کند برای به بیان در آوردن و اندیشیدن از خلال چشم اندازهایی که به صورتی گسترده از آن فراتر می روند. در این جهان ما با امری بدیهی و قاطع به مثابه چیزی که تصاحب کرده ایم، روبرو نیستیم و در آن چیزی همچون نشانه های برق آسایی در سخن وجود ندارند که اجازه ندهند اثری به «پایان» برسد و لزوما به فرد نسبت به جهان اولویت بدهند و یا به بی معنایی نسبت به معنا. در اینجا شاید حتی با به رسمیت شناخته شدن گونه ای از ارتباط سروکار داشته باشیم که از خلال امر بدیهی و عینی نمی گذرد، نوعی از معنا که شیئی از پیش داده شده را هدف نگرفته، بلکه آن را پایه گذاشته و می گشاید و امری پیش پا افتاده نیست زیرا به صورت کامل قدرت بیان و قدرت ادراک ما را بیدار کرده و باز می خواند . نقاشی مدرن مساله ای کاملا دیگرگون نسبت به بازگشت به فرد را در مقابل ما می گذارد : پرسش آن است که چگونه می توان بدون پناه بردن به طبیعتی از پیش تعیین شده که حس های ما همگی بر آن گشوده می شوند ، ارتباط برقرار کرد؟ چگونه ارتباطی داشت که پیش از ارتباط قرار می گیرد و سرانجام خردی داشت که پیش از خرد قرار بگیرد؟

موریس مرلو پونتی در ویکیپدیا
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%B3_%D9%85%D8%B1%D9%84%D9%88-%D9%BE%D9%88%D9%86%D8%AA%DB%8C

«پاره های هنر»، تکه های کوچکی هستند برگزیده، از کتابی درباره گفتارهایی از اندیشمندان و نویسندگان جهان درباره رشته های گوناگون هنر و یا نظریه هنر به طور عام. این پاره ها، به تدریج در وبگاه «انسان شناسی و فرهنگ» منتشر می شوند. رفرانس های دقیق و برابرنهاده های فارسی، در انتشار نهایی این مجموعه به صورت کتاب، در اختیار خوانندگان قرار می گیرد.