پاره‌های هنر(۱۶)، لوکاچ: ایدئولوژی مدرنیسم

برگردان ناصر فکوهی

سبک حقیقی یک اثر هنری به چه چیزی بستگی دارد؟ چه چیز سبب می شود این اثر به یک سو تمایل بیابد و نه به سویی دیگر؟ (این را نیز بگوییم که منظور ما در اینجا تمایلی است که بیان آن در اثر هنری شکل گرفته است و لزوما با تمایل آگاهانه نویسنده در اثر خود انطباق ندارد). تفاوت و تغییر جهتی که می توانیم شاهدش باشیم نه ناشی از فنون نوشتاری یا شکل – در معنای شکل گرایانه – بلکه پیش از هر چیز، ناشی از ایدئولوژی سیاسی است؛ از تصویری در جهان که این اثر باید انعکاسش دهد، از موضع گیری نویسنده نسبت به بینش خاصش از واقعیت و یا سرانجام از شیوه ای که بینش او از جهان شکل گرفته است. تمایل، به گونه‌ای که در اینجا منظور ما است، ناشی از اراده به بازتولید(به شکلی مناسب و از خلال نوشتار) به حساب می آید. این بینش از جهان، درون تمامیت عوامل عینی و ذهنی آن است؛ این تمایل، پایه و اساس مسائلی بسیار جدی در زمینه شکل را می سازد که آثار هنری مطرح می کنند – البته شکل در اینجا در معنایی صوری گرایانه مطرح نیست، بلکه به مثابه نتیجه جوهر محتوا، همچون شکلی خاص از این محتوای خاص منظورمان است.

با وجود این، انسان است که همواره در مرکز این محتوا پا برجا بوده و شکل را تعیین می کرده است. حال نقطه حرکت خود را هر چه بگیریم، مضمون محسوس، هدف بلافصل و غیره… در یک شکل ادبی و جوهر عمیق آن در این پرسش خود را بروز می دهد که: انسان چیست؟

گئورگ لوکاچ در ویکیپدیا

https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%AF%DB%8C%D9%88%D8%B1%DA%AF_%D9%84%D9%88%DA%A9%D8%A7%DA%86

درباره پاره های هنر:

«پاره های هنر»، تکه های کوچکی هستند برگزیده، از کتابی درباره گفتارهایی از اندیشمندان و نویسندگان جهان درباره رشته های گوناگون هنر و یا نظریه هنر به طور عام. این پاره ها، به تدریج در وبگاه «انسان شناسی و فرهنگ» منتشر می شوند. رفرانس های دقیق و برابرنهاده های فارسی، در انتشار نهایی این مجموعه به صورت کتاب، در اختیار خوانندگان قرار می گیرد.