پاره‌ای از یک کتاب (۶۶): مبانی انسان‌شناسی

مبانی انسان‌شناسی / ناصر فکوهی / تهران/ چاپ دوازدهم / نشر نی/ ۱۴۰۲

 

 

روش انسان‌شناسی

یکی از بزرگترین دستاوردهای انسان‌شناسی در طول تاریخ آن که سبب شده است جایگاهی ویژه در مجموعه علوم اجتماعی برای خود ایجاد کند روش‌شناسی آن بوده است. امروز، بسیاری معتقدند اگر هنوز ما می‌توانیم از انسان‌شناسی به مثابه رشته‌ای مستقل حتی نسبت به نزدیکترین رشته مشابه آن در علوم اجتماعی یعنی جامعه‌شناسی، سخن بگوییم، دقیقاً به دلیل روش‌شناسی خاص آن است که می‌توان آن را در نکات زیر خلاصه کرد.

 

  • جامع‌نگری.(holism) انسان‌شناسی رشته‌ای است که انسان در مفهوم فردی و جمعی این واژه، در همه ابعادش مطالعه می‌کند، بنابراین نمی‌تواند و نمی‌خواهد که یک پدیده اجتماعی یا فرهنگی را در خود آن پدیده محدود کند بلکه همواره تلاش می‌کند هر پدیده‌ای را در زمینه آن بررسی کند و تمام روابط آن پدیده را با محیطش بررسی کند. مارسل موس(Marcel Mauss)، انسان‌شناسی و جامعه‌شناسی فرانسوی از مفهوم «واقعیت اجتماعی تام»(total social fact) سخن می‌گفت که بسیار به روش انسان‌شناسی در بررسی پدیده‌های اجتماعی نزدیک است. جامع‌نگری البته بنابر موضوع تحقیق، زمان و سایر الزامات آن همچون سایر مشخصات روش‌شناختی انسان‌شناسی باید محدود شود.
  • چند رشته‌ای بودن.(multidisciplinary) انسان‌شناسی،‌ رشته‌ای است که بیشترین اهمیت را به رشته‌های بیرون از خود و به همکاری و همفکری میان آن‌ها با انسان‌شناسی و همچنین به همکاری میان حوزه‌های تخصصی خود می‌دهد. از این رو نباید تعجب کرد که انسان‌شناسان از یک سو هرچه بیشتر به سوی تخصصی کردن موضوع و میدان خود می‌روند، ولی در عین حال به کار یکدیگر، به خانواده بزرگ انسان‌شناسی، علوم اجتماعی و حتی علوم انسانی و طبیعی علاقمندند و تلاش می‌کنند از دستاوردهای سایر علوم در کار خود بهره ببرند و همواره راه‌های مشترکی را برای شناخت چند بعدی‌تر انسان بیابند.
  • خردنگری.(atomism) انسان‌شناسی به دلیل آنکه تمایل دارد به صورت عمیق بر موضوع مطالعه خویش، متمرکز شود از انتخاب موضوع‌های گسترده پرهیز می‌کند. بنابراین از مشخصات مهم روش‌شناسی انسان‌شناسی انتخاب یک میدان کوچک برای مثال یک خانواده، یک مدرسه، یک محله شهری،‌ و یک موضوع محدود در این میدان، برای نمونه رابطه بین‌نسلی، شدت تحصیلی،‌ شیوه معیشت یک گروه اجتماعی و غیره در یک دوره زمانی محدود است. هرگونه گسترش میدانی، موضوعی یا زمانی، در انسان‌شناسی عموماً با دیده تردید نگریسته می‌شود زیرا سبب کاهش قابلیت تعمیق در موضوع می‌گردد.
  • استفاده از روش‌های مشاهده‌ای.(participant observation) انسان‌شناسی در روش‌شناسی خود اهمیت زیادی به «مشاهده» و به «حضور مستقیم» و بی واسطه در میدان(field) تحقیق می‌دهد. از لحاظ انسان‌شناسی هیچ چیز نمی‌تواند جایگزین رابطه مستقیم و انسانی بیان پژوهشگر و مردم مورد مطالعه بشود. و بنابراین تمام روش‌های مبتنی بر مشاهده و مشاهده مشارکتی یعنی حضور به همراه شرکت در فعالیت‌های جامعه مورد مطالعه در انسان‌شناسی تشویق می‌شود. این امر عموماً نیاز به اقامت در میدان تحقیق از چند روز تا چند ماه دارد، که بنابر مورد و به تشخیص خود پژوهشگر و همچنین امکانات و الزامات پژوهش  تعیین می‌شود. امروزه پژوهش‌های با مدت زیاد اقامت به دلیل هزینه‌های گزاف آن‌ها کمتر انجام می‌گیرد و به همین دلیل حضور در میدان باید سازمان یافته‌تر و با برنامه‌ریزی قبلی انجام بگیرد.
  • استفاده گسترده از مصاحبه‌های ساختاریافته و ساختار نایافته. یکی دیگر از ویژگی‌های پژوهش انسان‌شناسی در آن است که به مردم مورد مطالعه امکان می‌دهد به زبان و یا کلمات و شیوه‌هایی که خود مایل هستند به نظرات خود و راه حل‌های خویش را بیان کنند. انسان‌شناس بنابر مورد، در مصاحبه‌های خود صرفاً با پرسش‌های محدود و باز مصاحبه را هدایت می‌کند و گاه نیز مصاحبه‌ها را همچون گفتگویی آزاد پیش می‌برد. ابزارهای زبان‌شناختی در این زمینه بسیار مهم هستند، انسان‌شناس باید در حد امکان سخنان مصاحبه‌شوندگان را به صورت دقیق ثبت کند و در صورتی که گفته‌ها به زبان دیگری به جز زبانی است که تحقیق به آن نوشته شده، کلمات و واژگان و ساختارهای دستوری را آنجا که لازم است توضیح دهد.
  • استفاده از ابزارهای مردم‌نگارانه دیداری شنیداری. ابزارهایی چون نقشه،‌کروکی، عکس، فیلم، ضبط صدا و غیره از مهم‌ترین ویژگی‌های پژوهش انسان‌شناسی هستند که کار یک انسان‌شناس را با کار سایر پژوهشگران علوم اجتماعی متفاوت می‌کند. بدین ترتیب انسان‌شناس بخش بزرگی از اسناد مورد استفاده خویش را خود در فرایند تحقیقش تهیه می‌کند. این اسناد باید به دقت نام‌گذاری، زمان‌گذاری و توضیح داده شوند و در حد امکان در گزارش‌های پژوهشی بیایند. یک پژوهش انسان‌شناسی به این ترتیب همواره یک پژوهش مردم‌نگارانه در مفهوم گردآوری داده‌های این تحقیق نیز هست. اما شرح تحلیلی انسان‌شناسی بر این داده‌های خام ضروری است.
  • شیوه خاص استفاده از اسناد. انسان‌شناسان همچون همه پژوهشگران اجتماعی از اسناد مکتوب استفاده می‌کنند یعنی برای کار خود به پیشینه تحقیق، کتاب‌ها، مقالات و پژوهش‌هایی که پیش از آن‌ها بر موضوع انجام گرفته مراجعه می‌کنند. آن‌ها همچنین از اسناد و آمار و ارقام رسمی برای مثال آمار جمعیتی، شهری، و غیره استفاده می‌کنند. اما ویژگی‌ کار آن‌ها در آن است که به این اسناد بسنده نکرده و هر نوع سندی را که می‌توانند در میدان تحقیق به دست آورند در مجموعه داده‌های اسنادی خود مورد استفاده قرار می‌دهند. این اسناد می‌تواند نامه‌ها، اعلامیه‌ها، دیوار نوشته‌ها، اشیاء و هر چیز دیگری باشد که بتواند به آن‌ها اطلاعاتی درباره موضوع تحقیق بدهد.
  • تعهد اخلاقی روش‌شناسانه انسان‌شناسی. انسان‌شناسی علمی است که نسبت به جامعه مورد تحقیق تعهد اخلاقی دارد. این تعهد، اغلب به صورت «میثاق اخلاقی»(ethic code) در چارچوب نهادهای مدنی یا دانشگاهی ملی یا بین‌المللی انسان‌شناسی ارائه شده است و شامل گروهی از تعهدات می‌شود که هر انسان‌شناسی خود را به آن‌ها پایبند می‌داند. مهم‌ترین تعهد اخلاقی هر انسان‌شناسی آن است که با مردم مورد مطالعه خود همبستگی داشته باشد. نتایج کار خود را در اختیار آن‌ها بگذارد،‌ نظر آن‌ها را درباره تحلیل‌های خود جویا شود و این نظرات را در کار خود دخالت دهد. و بیشتر از هر چیز دیگری هرگز دست به تحقیق و پژوهشی نزند که نتیجه آن به زیان مردمی باشد یا به کار گرفته شود که تحقیق بر آن‌ها انجام شده است. انسان‌شناسی کاربردی از این لحاظ گاه مورد حمله سایر انسان‌شناسان قرار گرفته است. اما در صورتی که کار این انسان‌شناسان بتواند به بهبود زندگی مردمی که بر آن‌ها مطالعه کرده‌اند کمک کند نمی‌توان خرده‌ای بر آن‌ها گرفت. انسان‌شناس در واقع باید همواره از تعهدی دوگانه در کار خود تبعیت کند از یک سو،‌ التزام به علم و دانش و شرایط علمی بودن کار خود، و از سوی دیگر تعهد به زندگی مردم مورد مطالعه و رازدار بودن و عدم سوء استفاده از نزدیکی و صمیمیتی که ممکن است در فرایند کار خود با مردم مورد مطالعه خویش پیدا کند.