پاره‌ای از یک کتاب (۴۷): پاره‌های هنر، معماری و شهر

پاره‌های هنر، معماری و شهر، جلد ۱، مجموعه نویسندگان ترجمه ناصر فکوهی، کتابکده کسری/ ۱۳۹۸

 

رولان بارت/ نوشتار و انقلاب

هنرورزی در سبک‌سازی به گونه‌ای خرده-نوشتار دامن زده است که از فلوبر ریشه گرفته، اما خود را با رویکردهای مکتب طبیعت‌گرا پیوند زده است. این، نوشتاری است چون نوشته‌های موپاسان، زولا و دوده که می‌توان آن را نوشتار واقع‌گرا نامید: ترکیبی از نشانه‌های شکلی ِ ادبیات (استفاده از ماضی مطلق، سبک غیر‌مستقیم، نوشتار دارای ضرب‌آهنگ) و نشانه‌هایی کمابیش به همان اندازه شکلی، از واقع‌گرایی ( پاره‌هایی از زبان مردمی، واژه‌های زمخت و گویش‌وار، و غیره). این نوشتار، با این ترکیب، به چیزی می‌رسد که برغم ادعاهایش، ترسیم طبیعت را تصنعی‌ترین موقعیت انجام می‌دهد. بی‌شک، شکست در اینجا نه فقط در سطح ِ شکل، بلکه در در سطح ِ نظریه نیز مطرح است: در زیبایی‌شناسی ِ طبیعت‌گرا، نوعی قرارداد نسبت به امر واقعی وجود دارد؛ همچون قراردادی که ساختن این نوشتار هم هست. تناقض اما، در آنجا است که تقلیل سوژه‌ها، به هیچ وجه سبب کنار کشیده شدن شکل نمی‌شود. نوشتار خنثی، امری متاخر است و بسیار پس از واقع‌گرایی، به دست نویسندگانی چون کامو ابداع می‌شود. در این کار نیز، بیشتر از آنکه تاثیر نوعی زیبایی‌شناسی ِ گریز و پناه جستن را ببینیم، باید در جستجویی برای نوشتاری سرانجام معصوم، را در نظر بگیریم. نوشتار ِ واقع‌گرایانه، ابدا خنثی نیست، برعکس آکنده از نشانه‌هایی برجسته از ساخته شدن در خود دارد.

بدین ترتیب مکتب طبیعت‌گرا، با در غلتیدن در سراشیب و با رها کردن نوعی طبیعت زبانی که که حقیقتا با امر واقعی بیگانه است، بدون آنکه مدعی بازیافتن زبان ِ طبیعت اجتماعی باشد – کاری که کونو می‌کند – به شکلی متناقض، یک هنر مکانیکی می‌آفریند که معنای آن، قراردادی ادبی همراه با یک خودنمایی بوده که تا آن زمان ناشناخته بود. نوشتار فلوبری اندک اندک، نوعی محسور شدن ایجاد می‌کند، چنانکه هنوز ممکن است ما در خوانش فلوبر همچون در طبیعتی آکنده از میان‌بُر‌ها و نشانه‌هایی بیشتر مبهم تا بیانگر، گم شویم؛ نوشتار واقع‌گرا، به نوبه خود هرگز نمی‌تواند قانع‌کننده باشد؛ این نوشتار محکوم است همواره از یک باور جزمی حرکت کند که: تنها یک شکل بهینه برای «بیان» ِ یک واقعیت ذاتی به مثابه «موضوع» وجود دارد و بر اساس آن باید دست به ترسیم آن موضوع زد و قدرت نویسنده در این راه، به هنر او در هماهنگ کردن نشانه‌ها محدود می‌شود.