پاره‌ای از یک کتاب (۱۷۷): خشونت سیاسی،مباحث، اشکال، راهکارها و نظریات

ناصر فکوهی، تهران، پیام امروز، نشر قطره، ۱۳۷۸

پیشینه تاریخى مفهوم خشونت سیاسى به قدمت نخستین سازمان‏‌هاى سیاسى است. بنابر مطالعات انسان‏‌شناسى باستانى نخستین بار، در حدود ۱۰ هزار سال پیش، در پایان دوران نوسنگى و با شروع عصر فلز یعنى همزمان با ظهور کشاورزى و اهلى کردن حیوانات، انسان‏‌ها با اسکان یافتن و تشکیل نخستین روستاها و سپس شهرک‏‌هاى دائم، به‏ تدریج شروع به تولید ثروتى بیش از نیاز بلافصل خود کردند. ثروتى که مى‏‌توانست انباشت شده و سپس میان تمام اعضاى جامعه و یا گروهى از این اعضا تقسیم گردد. اگر در جوامع پیش از این دوران همواره با برابرى و نبود تقسیم‏‌بندى‏‌هاى سلسله‏‌مراتبى جامعه روبه‏‌رو مى‏‌شویم دلیل اصلى، فقر و پایین بودن سطح تولید جامعه بود. در واقع تنها هنگامى که انباشت به حد معینى مى‏‌رسید امکان داشت که نابرابرى‏‌ها ظاهر شوند.
به باور بسیارى از انسان‏‌شناسان نخستین تقسیم‏‌بندى در تمدن‏‌هاى اولیه پس از ساخت سلاح‏‌هاى فلزى، میان جنگجویان و کشاورزان صورت گرفت. گروه‏‌هایى از جامعه به‏ تدریج با تکیه بر قدرتى که به دست آورده بودند خود را از انجام فعالیت تولیدى کنار کشیدند و براى خود وظیفه‏‌اى سیاسى که همان حاکمیت بود قائل شدند. ظهور نخستین شهرها در حدود ۵۰۰۰ سال پیش در دو حوزه سومر (جنوب عراق) و مصر، با شکل گرفتن نخستین دولت‏‌ها نیز همراه بود. ایجاد سیستم‏‌هاى ادارى، نابرابرى اقتصادى، نابرابرى سیاسى، ظهور پول، ایجاد سیستم‏‌هاى مالیاتى، تمرکز جمعیت، انتقال حق استفاده از زور و خشونت از مردم به دولت، به وجود آمدن سلسله‏‌مراتب سیاسى، به وجود آمدن اقشار اجتماعى به‏ ویژه اشرافیت، روحانیون، جنگجویان، کشاورزان، تجار و بردگان، مهم‌ترین خصوصیات دولت‏‌هاى اولیه هستند که نمونه کاملى از آن را مى‏توان در دولت سومر که در آغاز هزاره سوم پیش‏ازمیلاد، روستاها و شهرهاى منطقه جنوب عراق را در زیر قدرت خود متحد ساخت، مشاهده کرد. اختراع خط، که آن هم به وسیله سومریان انجام گرفت، قوانین و ضوابط دولتى را به ثبت رساند و به آن‌ها تداومى تاریخى بخشید که خود قدرت دولت و به انحصار درآمدن خشونت سیاسى را در این نهاد تثبیت کرد.
نگاهى به تشکیل دولت‏‌ها در سایر حوزه‏‌هاى تمدنى باستانى یعنى شمال هند (حدود ۴۵۰۰ سال پیش)، شمال چین (حدود ۳۵۰۰ سال پیش) آمریکاى مرکزى (مکزیک) و جنوبى (پرو) (در حدود ۲۵۰۰ سال پیش) گویاى آن است که سازوکار‏هاى دولتى تقریبا در همه جا به دلایلى مشابه به وجود آمده‏‌اند. عمده‏‌ترین دلایلى که براى توجیه منشأ دولت مطرح شده‏‌اند سه نظریه اساسى را عنوان مى‏‌کنند: نخست، نظریه‏‌اى که بنابر آن دلیل تشکیل دولت‏‌هاى اولیه لزوم ایجاد شبکه‏‌هاى آبیارى در مناطقى بوده است که به دلایل طبیعى مثلاً کم‏‌آبى یا پرآبى بیش از اندازه رودخانه‏‌ها (نظیر بین‏‌النهرین و مصر) و یا اصولاً کمبود منابع آبى (نظیر ایران) نیاز به ایجاد شبکه آبیارى مصنوعى داشته‏‌اند. ساخت و مدیریت این شبکه‏‌ها خود به وجود آمدن سیستم‏‌هاى ادارى ـ سیاسى را ضرورى مى‏‌ساخته‏‌اند. براى انجام آبیارى مصنوعى نیاز به بسیج گسترده نیروهاى کار وجود داشت و این امر خود بدون توسل به خشونت امکان‏‌پذیر نبود. در نتیجه در قشربندى اجتماعى بعضى از قشرها وادار به کار کردن مى‏‌شدند و بعضى دیگر با استفاده از ابزار خشونت وظیفه کار کشیدن از دیگران را برعهده مى‏‌گرفتند. و همین گروه اخیر بود که دولت را تشکیل مى‏‌داد. این نظریه بعدها رشد زیادى کرد و تحت عنوان «استبداد آسیایى» مطرح شد که در فصل‏‌هاى بعدى کتاب بار دیگر به آن اشاره خواهیم کرد.
دومین نظریه تشکیل دولت و به انحصار درآمدن خشونت سیاسى آن است که دولت‏‌ها ابتدا در مناطقى پدید آمده‏‌اند که به دلیل محدودیت منابع جغرافیایى از یک‏سو و رشد جمعیت از سوى دیگر، رقابت میان انسان‏‌ها براى دستیابى و استفاده از این منابع محدود، کار را به خشونت و جنگ میان آن‌ها کشانده است و این سبب شده است که رفته‏‌رفته گروهى از روستاها بر دیگر روستاها و گروهى از شهرها بر شهرهایى دیگر تفوق نظامى یافته و قدرت خود را به آن‌ها تحمیل کنند. در پى این روند به طبع تمرکز تا به وجود آمدن دولت‏‌هاى بزرگ که بر گستره‏‌هایى متشکل از شهرها و روستاهاى زیاد حاکم بوده‏‌اند، ادامه یافته است. در این نظریه بر این نکته نیز تأکید مى‏‌شود که تشکیل دولت در این چارچوب به‏‌ خصوص در مناطقى صورت گرفته است که امکان گسترش و جابجایى جمعیت در سطح (محور افقى) جغرافیایى وجود نداشته است. به عبارت دیگر زمین‏‌هایى که جمعیت خاصى در آن‌ها سکونت داشته‏‌اند بسیار حاصلخیز بوده است اما زمین‏‌هاى اطراف آن‌ها فاقد این قابلیت‏‌ها بوده و این امر جمعیت را به هر چه متراکم‏‌تر شدن و رقابت را میان آن‌ها به هر چه خشونت‏‌بارتر شدن هدایت کرده است.
سرانجام در سومین نظریه، بر موضوع تجارت و لزوم به وجود آوردن امکان صدور کالاها از نقطه تولید به محل فروش تأکید شده است. زمانى که تولید از حد نیازهاى محلى بیشتر مى‏‌شده است، براى صدور آن نیاز به ایجاد سازماندهى خاصى بوده است تا خروج کالاها و رسیدن آن‌ها به مقصد را از یک طرف، و ورود کالاهاى جدید را به محل از طرف دیگر، زیر کنترل نظامى بگیرد. در بعضى از تمدن‏‌هاى اولیه نظیر سومر در بین‏‌النهرین و مایا در آمریکاى مرکزى نیازى دائم به تجارت با مناطق دور وجود داشته است تا بتوان مواد اولیه‏‌اى چون چوب، سنگ یا بعضى ابزارهاى مورد نیاز براى ساخت بناها را به دست آورد و براى این کار وجود نیروهاى نظامى ضرورى بوده است.
گفتگو و بحث و تبادل نظر میان انسان‏‌شناسان، باستان‏‌شناسان و تاریخ‏‌دانان در مورد این نظریه‏‌ها و بعضى نظریات دیگر همچنان ادامه دارد و از جمله می توان به نظریات موریس گودولیه (Maurice Godelier) و ژرار آلتاب(Gérard Althabe) اشاره کرد که نخستین آن‌ها شروع جوامع انسانی را در رابطه ای دینی و امر قدسی می جوید و دومی بیشتر بر رابطه‌ای خاص از مراد و مریدی بین رئیس و اتباعش در اشکال ابتدایی آن پای می‌فشارد اما این نظریات هنز موضوع مناقشات زیادی هستند. اما آنچه روشن مى‏‌نماید آن است که در حدود هزاره دوم پیش‏‌ازمیلاد مسیح، دولت‏‌هاى بزرگ شکل گرفته‏‌اند و انحصار خشونت سیاسى به یک واقعیت تبدیل شده است. هر چند میزان این انحصار و حدود دخالت دولت در زندگى اتباع زیر حاکمیت آن در همه جا یکسان نیست. در هر یک از حوزه‏‌هاى تمدنى، حدود این خشونت و چگونگى اِعمال آن تا اندازه زیادى براساس شرایط خاص فرهنگى آن تمدن تعیین مى‏‌شوند.
بررسى اندیشه و تفکر اجتماعى درباره خشونت سیاسى در اینجا باید با تکیه بر تاریخ مکتوب اندیشه سیاسى انجام بگیرد که داراى سیر تحولى کمابیش مشخص است. این تاریخ که عموما در بررسى تمامى شاخه‏‌هاى فکرى به کار مى‏‌رود، با حرکت از یونان باستان به قرون وسطى، سپس به دوران نوزایى یا رنسانس، عصر روشنگرى و سرانجام به دوران مدرن مى‏‌رسد. در مطالعه کنونى، به‏ رغم اهمیت نسبى پیشینه تاریخى تمدن رم و نظریات مربوط به آن در رابطه با خشونت سیاسى، به دلیل محدود بودن حجم کتاب، از این مبحث صرف‏نظر شده است.