روز ۷ خرداد ۱۴۰۲، ایران یکی از برجستهترین اندیشمندان معاصر خود را از دست داد. باقر پرهام در سن ۸۸ سالگی در امریکا درگذشت. پرهام که از خانوادهای روستایی و فقیر در رودبار ریشه گرفته بود، تحصیلات آغازین خود را در رشت به انجام رساند. او به دلیل سطح بالای تحصیلی خود توانست به دانشگاه تهران راه یابد و با بورس تحصیلی به فرانسه اعزام شود و دکترای خود را در سال ۱۳۵۲ با بهترین درجه از این کشور دریافت کرده و به ایران بازگردد. اما از همان ابتدا که شروع به همکاری با دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران کرد و حتی پیش از آن از زمانی که با موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی این دانشگاه همکاری می کرد، به دلیل آزاداندیشی و عدم آمادگی برای کار در جهت دیکتاتوری، مورد فشار ساواک قرار گرفت که حتی اجازه همکاری دانشگاه با او را به صورت حقالتدریسی نمی داد. بدین ترتیب دستگاه دیکتاتوری، دانشگاه ایران را از وجود او بی بهره گذاشت. با این همه پرهام در تمام این سالها یعنی بیش از نیم قرن، دست از کار نکشید و روی به سوی ترجمه و تا اندازهای نیز پژوهش آورد. در زمان انقلاب ۱۳۵۷ پرهام جزو فعال ترین روشنفکران آزادیخواه بود و از بنیانگزاران کانون نویسندگان ایران به حساب میآمد. در دهه ۱۳۸۰ انجمن جامعهشناسی در یک همهپرسی عمومی از اعضای خود خواست که بهترین مترجمان علوم اجتماعی را تعیین کنند و پرهام، در کنار دکتر صبوری، دکتر ثلاثی و دکتر نیکگهر، چهار مترجمی بودند که بیشترین آرا را نصیب خود کردند. کیفیت و آگاهی بسیار بالا، چه در انتخاب آثار و چه در ترجمه کتابهای نسبتا معدود اما اساسی و بی نهایت پراهمیتی هستند که دکتر پرهام به فارسی در آورده گویای گستره دانش اوست. این کتابها چه در زمینه فلسفه (هگل، فوکو…) چه در انسانشناسی و جامعه شناسی (گورویچ، دورکیم…) نمونههایی آرمانی در انتخاب درست و ترجمه دقیق و زیبا به فارسی، برای نسلهای آتی بر جای میگذارند. همچنان که زندگی پرهام که از ابتدا تا به آخر در خدمت و عشق به مردم و کشورش بود میتواند چنین الگویی را به نسلهای آتی عرضه کند. در صفحه ویکیپدیای فارسی باقر پرهام، مصاحبه مفصلی که آقای ولی نصر در نوامبر ۱۹۹۰ از طرف بنیاد مطالعات ایرانی با وی انجام داده، در دسترس است. این گفتگو حاوی مطالب و تجربیات مهمی از زندگی و فعالیتهای او درباره موقعیت دانشگاه های ایران در پیش و پس از انقلاب و همچنین تجربه شبهای انستیتو گوته و فعالیتهای انقلابی او در دهه ۱۹۵۰ است. افسوس که دانشگاه ایران از وجود او بهره نبرد زیرا بدون شک در صورتی که دکتر پرهام میتوانست اندیشه خود را که نمونهای از آن را از کتاب ها و مقالات پژوهشیاش میبینیم در دانشگاه شکوفا کند، شاگردان و تاثیر بسیاری بر جای می گذاشت. پرهام در دهه هشتاد زندگی خود بیشک با دلی آکنده از درد و اندوه برای وطن دوردستش از میان ما رفت، اما میراث علمی و فرهنگی سنگینی برایمان بر جای گذاشت که در آینده، بدون تردید مورد بررسیهای بیشتری قرار خواهد گرفت و به شیوهای شایسته و در خور این شخصیت برجسته، از وی قدردانی خواهد شد. یادش همیشه با ما و با علوم اجتماعی و انسانی ایران خواهد ماند.
ورود
ورود
بازیابی رمز عبور .
کلمه عبور برایتان ایمیل خواهد شد.