خصوصی شدن کنش استحمام تقریبا از دهه ۱۳۴۰ ، با افزایش سرمایه اقتصادی کنشگران اجتماعی اتفاق می افتد و خبر از تغییری اساسی در رابطه همین «کنشگران» با «بدن» نیز می دهد. تغییری که در یادداشت هایی دیگر می توان در اجزاء پوششی بدن، لباس ها، کفش ها و غیره و سرانجام ظهور پدیده آرایش در حوزه عمومی نشان داد. باید توجه داشت که یکی از ابعاد مهم نظافت و استحمام نیز در همان پدیده تغییر روابط میان کنشگران و نزدیک شدن آنها در فضاهای بسته شهری برخلاف فضاهای باز روستایی پیشین، به یکدیگر بود: ظاهر و تمیزی افراد از امری خصوصی رفته رفته به امری عمومی تبدیل می شود.که در موقعیت آنها در سلسله مراتب اجتماعی تاثیری مستقیم دارد.
بدین ترتیب روند نظافت، به سوی «فردی شدن» کنش آغاز و سرعت می گیرد . این پدیده، ابتدا در خود حمام با ظهور «حمام نمره» که دارای اتاقک های کوچکی برای «دوش گرفتن» خصوصی بود، آغاز می شود. و در همین دهه است که حمام رفته رفته در عین خصوصی ماندن به درون خانه های اقشار متوسط نیز کشیده می شود. البته بزرگی و کوچکی و کیفیت معماری حمام و « سربینه» ( یعنی محل آماده شدن برای استحمام و لباس پوشیدن پس از آن) بنا بر موقعیت اقتصادی – اجتماعی کنشگران بسیار متفاوت است، تقسیم بندی های فضایی، افراد را در سطح کل حمام یا در ورودی حمام ، یعنی در محل استراتژیک سربینه، بنا بر گروه اجتماعی جدا می کند. در اقشار بالا، از اواخر این دهه رفته رفته پدیده «وان» و «وان گرفتن» که آن را می توان به «خزینه ای» خصوصی تشبیه کرد و ریشه اشرافی داشته و به سیستم لوله کشی متصل نبوده است، ظاهر می شود و حمام ها به ترکیبی از «وان» و «دوش» در یک یا دو اطاق به هم چسبیده تبدیل شد که به صورتی فراوان تر از حمام بیرونی مورد استفاده قرار می گرفتند. تواتر حمام با کنشن استحمام در این زمان بنا بر اشکال متفاوت این کنش، می توانست بسیارمتفاوت ، طولانی تر یا کوتاه تر بوده و به مناسک و مراسم نیز مربوط بوده، بر اساس نوع این استفاده ها به کاربرد یکی از دو ابزار استحمام (وان / دوش) و یا هر دو می رسید این استفاده دوگانه عموما همچنین در دوگانه شدن کنش به صورت «شستن»/ «آب کشیدن» نیز که در سایر اشکال نظافتی در پیوندی دینی مطرح بود، نیز مربوط بود.
افزایش درآمد نفتی سرانجام از دهه های ۱۳۵۰ و ۱۳۶۰، حمام را به طور تقریبا کامل به خصوص در شهرهای بزرگ و متوسط به امری خصوصی تبدیل کرد و تعداد «حمام های عمومی» و مشاغل مربوط به آنها مثل «دلاک» ها و «کیسه کش» که به فرد برای استحمام کمک می کردن را به کنشگرانی نایاب در سیستم اجتماعی تبدیل کرد. از سوی دیگر، در شهرها، کنش استحمام از دهه های ۱۳۷۰ تا امروز لااقل در اقشار بالا، یا در بعضی از مشاغل، رو به یافتن تواتری هر چه بیشتر و رسیدن تدریجی و بسیار کند به موقعیت روزمره حرکت کرد. در این میان، تحلیل روابط پیچیده نظافت کلی (استحمام) به اشکال جزئی نظافت(دست و رو شستن، اصلاح و استفاد ه از ابزارهای آرایشی و معطر) یا اشکال مناسکی آن (وضو، غسل) را نیز نباید از یاد برد. نتیجه آنکه، رابطه کنشگران با عناصری چون «آب»، «گرما» و «سرما» و عادت های مصرفی آنها برای در حوزه بهداشت نیز پهنه های جدید و رو به افزایشی را گشودند: محصولات بهداشت و آرایش بدن چون شامپو، صابون، نرم کننده مو، انواع برس به وسایل نظافت اشیاء اضافه شدند و در دهه ۱۳۵۰ به حدی رسیده بودند که کمبود آنها در دهه ۱۳۶۰ به دلیل جنگ تحمیلی و سختی های تایم مایحتاج مردم، به شدت در شهرها احساس می شد. پایان جنگ با وقور این محصولات نیز همراه بود به نحوی که دهه های ۱۳۷۰ و ۱۳۸۰ از این لحاظ شاهد وفور بی نهایت این محصولات و کنش های همراه با آنها و اصولا بالا گرفتن فتمان مدرن «بهداشت» و «آرایش» و «زیباسازی» در رابطه ای جدید با «بدن» و با اشیاء مربوط به آن مثل ظاهر و لباس و زیستگاه، به مثابه عاملی اصلی در رابطه با «دیگری» روبرو می شویم. هر چند ، تغییر روش های زندگی، و افزایش شکاف های طبقاتی در حالی که امروز اگر گروهی به سوی انواع اقسام مصارف فانتزی و لوکس از این کنش قدیمی ( از استخر آب گرم در مجتمع های گران قیمت گرفته تا جاکوزی های خانگی و دوش های مجهز به انواع و اقسام ابزارهای کمکی برای استحمام) در آپارتمان هایی هر چه بزرگتر و شبیه به خانه های شخصی، سوق می یابند، در آن سوی سکه از میان رفتن تدریجی خانه های کوچک شخصی و آپارتمان نشینی های اقشار متوسط و پایین را نیز به همراه دارد:«کولر»ها و «موتور خانه» ها و «فن کویل» های خراب یا از کار افتاده یا غیر کارا و کهنه «مجتمع» ها و «همسایگانی که رعایت حال دیگران» را نمی کنند، بسیاری را وا می دارد که سرانجام گاه به گرفتن دوشی با آبی با کیفیت نازل یا شور (در برخی از شهر های محروم) و یا حتی یک «دوش آب سرد»قناعت کنند.
ستون مشترک انسان شناسی و فرهنگ و روزنامه شرق (سه شنبه ها، صفحه آخر) . این مطلب روز سه شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۱ منتشر شده است.