ترجمه ناصر فکوهی
(Nirmal Kumar Bose)
انسان شناس
۱۹۰۱-۱۹۷۲
بوزه انسان شناس هندی که در بنگال زاده شد ابتدا در دانشگاه کلکته به تحصیل جغرافیا پرداخت ولی سپس برای وارد شدن در فعالیت های انسان دوستانه به سوی انسان شناسی آمد(۱۹۱۷-۱۹۲۱). او که تحت تاثیر فرانتس بوآس و نوتطور گرایان آمریکایی (کروبر و ویسلر) قرار داشت از روش های مالینوفسکی نیز تاثیر پذیرفت، اما حاضر نشد نفی تاریخ و مطالعه تطبیقی را در نزد کارکرد گرایان بپذیرد. بوزه، ملی گرا و از نزدیکان گاندی و دبیر او در طول اقامت های متعدد وی در بنگال (۱۹۴۶-۱۹۴۷) بود. وی نقش مهمی در توسعه انسان شناسی هند داشت و در عین حال هرگز کار علمی خود را از تعهد اجتماعی اش و تفکرش درباره راه حل مشکلات هند جدا نکرد. او ویراستار گاهنامه «انسان در هند» (Man in India) از سال ۱۹۵۱ تا هنگام مرگش بود و در به راه اندازی گاهنامه «بررسی انسان شناختی هند» (Anthropological Survey of India) از سال ۱۹۵۹ تا ۱۹۶۹ به تقاضای دولت فدرال بر طرحی درباره ادغلم جوامع «قبیله ای» در جامعه هند کار می کرد. آثار بوزه بسیار قابل توجه هستند و به سی کتاب و چند صد مقاله می رسند. اودر سال ۱۹۲۹ در گاهنامه «انسان شناسی فرهنگی» پایه ای برای مطالعه بر جامعه هند را با حرکت از یک تحلیل اشاعه گرای فرهنگی در سطح منطقه مطرح کرد. او به این ترتیب یکی از مهم ترین مضامین خود را که بعدها در کتاب «ساختار جامعه هند » (۱۹۴۹)(The Structure of Hindu Society) از سر گرفت، آغاز کرد و آن همسازی میان تنوع اجتماعی و تکثر گرایی فرهنگی به مثابه بنیان فرهنگ هندو بود. کتاب او در سال ۱۹۴۹ از جمله توجه کروبر ، کلاکهاون و ردفیلد را به خود جلب کرد. دغدغه بوزه در مساله یکپارچگی ملی و از آنجا مساله کنش متقابل میان تمایل به احترام به ارزش های سنتی هندو از یک سو و توسعه اقتصادی و اجتماعی از سوی دیگر در چارچوب یک دولت دموکراتیک معاصر بود. او با مطالعه بر سیستم کاست ها(۱۹۳۶-۱۹۵۱) تاکید خود را بر قابلیت های انطباق آن با امر توسعه گذاشت و با تزی که سرینیواس (Srinivas) و گیوریه (Ghurye) از آن دفاع می کردند، اعلام کرد. بنابر این تز مدرن شدن جامعه هند سبب تقویت نظام می شود. کاست ها به نظر او مجموعه های اجتماعی تولید کننده ای بودند که به اعضای خود آزادی کارآفرینی و امنیتی در یک چارچوب اجتماعی- اقتصادی غیر رقابتی می دادند؛ این آمایش زندگی جمعی، به نظر او نه از یک سو با امکان اصلاح اجتماعی در تضاد بود و نه از سوی دیگر با تحقق یافتن معنوی شخصیت (۱۹۵۴، ۱۹۵۹). جامعه هندی از ابزاهای ساخت آینده خود بدون آنکه گذشته اش را نفی کند برخوردار است، اینکه بتواند به جماعت ملی بیاندیشد بدون آنکه فردگرایی آرمانی ریاضت گرا را نفی کند.
منبع:
– Jean Claude Galey, EHESS, in, Paris, Bonte, P., Izard, M., 1992, Dictionnaire de l’ethnologie et de l’anthropologie, Paris, PUF, pp. 120-121.
کومار بوزه در ویکیپدیا
https://en.wikipedia.org/wiki/Nirmal_Kumar_Bose