میدان سیاسی

ترجمه ناصر فکوهی

« میدان سیاسی جایی است که درون آن، کنشگران درگیر ، دست به رقابت با یکدیگر بر سر محصولات سیاسی، مسائل، برنامه ها، تحلیل ها، تفسیر ها، مفاهیم، وقایعی می زنند که شهروندان عادی در آنها به موقعیت یک «مصرف کننده» تقلیل یافته اند و ناچار به انتخابی هستند که امکان اشتباه در آن به همان میزان افزایش می یابد که آنها از مکان تولید (سیاست) فاصله می گیرند(…) بنابراین می توان گفت که میدان سیاسی در واقع با محدود کردن حوزه گفتمان سیاسی و از همین طریق محدود کردن حوزه آنچه می توان از لحاظ سیاسی به آن اندیشید، تاثیر سانسور کننده دارد.

CHAMP POLITIQUE

« Le champ politique est le lieu où s’engendrent, dans la concurrence entre les agents qui s’y trouvent engagés, des produits politiques, problèmes, programmes, analyses, commentaires, concepts, événements, entre lesquels les citoyens ordinaires, réduits au statut de « consommateurs », doivent choisir, avec des chances de malentendu d’autant plus grandes qu’ils sont plus éloignés du lieu de production. […] C’est dire que le champ politique exerce en fait un effet de censure en limitant l’univers du discours politique et, par là, l’univers de ce qui est pensable politiquement, à l’espace fini des discours susceptibles d’être produits ou reproduits dans les limites de la problématique politique comme espace des prises de position effectivement réalisées dans le champ, c’est-à-dire sociologiquement possible étant donné les lois régissant l’entrée dans le champ. La frontière entre ce qui est politiquement dicible ou indicible, pensable ou impensable, pour une classe de profanes se détermine dans la relation entre les intérêts expressifs de cette classe et la capacité d’expression de ces intérêts que lui assure sa position dans les rapports de production culturelle et, par là, politique. »

(« La représentation politique : éléments pour une théorie du champ politique. », Actes de la recherche en sciences sociales, N°۳۶-۳۷, ۱۹۸۱, pp.3-24, pp. 3-4 pour l’extrait)

میدان سیاسی

« میدان سیاسی جایی است که درون آن، کنشگران درگیر ، دست به رقابت با یکدیگر بر سر محصولات سیاسی، مسائل، برنامه ها، تحلیل ها، تفسیر ها، مفاهیم، وقایعی می زنند که شهروندان عادی در آنها به موقعیت یک «مصرف کننده» تقلیل یافته اند و ناچار به انتخابی هستند که امکان اشتباه در آن به همان میزان افزایش می یابد که آنها از مکان تولید (سیاست) فاصله می گیرند(…) بنابراین می توان گفت که میدان سیاسی در واقع با محدود کردن حوزه گفتمان سیاسی و از همین طریق محدود کردن حوزه آنچه می توان از لحاظ سیاسی به آن اندیشید، تاثیر سانسور کننده دارد. این تقلیل دهندگی میدان سیاسی را صرفا به فضایی محدود می کند که گفتمان باید در آن تولید و بازتولید شود، یعنی در چارچوب یک پرسمان سیاسی به مثابه فضایی که در آن موضع گیری های می توانند به صورت عملی در همان میدان به تحقق درآیند، یا به عبارت دیگر فضایی که در آن موضع گیری های صرفا بر اساس ضوابطی که از لحاظ جامعه شناختی برای ورود کنشگران به میدان لازم بوده است،انجام گیرد. مرز میان آنچه از لحاظ سیاسی گفتنی یا ناگفتنی، قابل اندیشیدن یا غیر قابل اندیشیدن تصور می شود، برای هر طبفه از غیر سیاست مدارن، بنا بر روابطی تعیین می شود که میان منافع به بیان در آمده این طبقه و قابلیت بیان این منافع بنا بر ضمانت هایی که موقعیت آن طبقه در روابط فرهنگی و از آن طربق سیاسی به آن داده است، وجود دارد.

«بازنمود سیاسی: عناصری برای یک نظریه میدان سیاسی» ، اسناد پژوهش در علوم اجتماعی، شماره ۳۶-۳۷، ۱۹۸۱، صص. ۳-۲۴، صص. ۳-۴ در این گزیده.»

تاریخ ورود به پایگاه: ۱ دی ۱۳۸۵